این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
فرید بهرامی؛ نگار سراج
چکیده
پژوهش حاضر مطالعات انجام شده در زمینه اثربخشی الگوی وظیفه مداری در مددکاری اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. هدف از این مطالعه، مرور نظاممند اثربخشی الگوی وظیفه مداری بر مراجعان در مددکاری اجتماعی است و با روش مرور نظاممند انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل مقالات، پژوهش ها، پایاننامه ها و مطالعات تجربی منتشر شده به زبان ...
بیشتر
پژوهش حاضر مطالعات انجام شده در زمینه اثربخشی الگوی وظیفه مداری در مددکاری اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. هدف از این مطالعه، مرور نظاممند اثربخشی الگوی وظیفه مداری بر مراجعان در مددکاری اجتماعی است و با روش مرور نظاممند انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل مقالات، پژوهش ها، پایاننامه ها و مطالعات تجربی منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی مرتبط با اثربخشی الگوی وظیفهمداری در سطوح (فردی، گروهی و خانواده) در مراجعان مختلف است. معیارهای ورود متون به این مطالعه شامل: تمامی پژوهش های معتبر بر اساس سلسه مراتب شواهد (1. مرور نظام مند و فراتحلیل و 2. کارآزمایی تصادفی دارای گروه کنترل (RCT) ) مرتبط با موضوع است. محدوده زمانی و تاریخی جهت انتخاب متون از سال 1973 تا 2023 لحاظ شده است. پس از جستوجوی داده ها در پایگاه های اطلاعاتی، تعداد 18 پژوهش که دارای معیارهای ورود بوده و از نظر سلسله مراتب شواهد معتبر شناخته شدند، به این مطالعه راه یافتند.بر اساس یافته ها، الگوی وظیفه مداری در سطوح فردی، گروهی، کار با خانواده می تواند برای مددجویان با طیف وسیعی از مسائل و مشکلات به کار گرفته شود؛ همچنان که در ارتباط با بیماران روانی مزمن، سالمندان، بیماران اسکیزوفرنی، دانش آموزان، نوجوانان در معرض ریسک و کودکان کار و خانواده های آنها، اثربخشی این مدل به اثبات رسیده است.میتوان گفت که پشتیبانی تجربی برای این الگو وجود دارد و برآیند کلی مطالعات بررسی شده، مداخلات با الگوی وظیفه مداری را برای طیف متنوعی از مراجعان اثربخش می داند.
این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
احمد کلاته ساداتی؛ سیدرضا طاهرزاده اردکانی
چکیده
مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه یاورانه سالهاست که در سطوح فردی، گروهی و جامعهای و برای گروههای هدف مختلف، جایگاه و نقشهای خود را به تناسب نیاز مخاطب خود تعریف نموده و به رسالت خود در زمینههای مختلف پرداخته است. یکی از گروههای هدف مددکاری اجتماعی، کارکنان شاغل در صنایع است که یک جامعه فرهنگی و اجتماعی مختص به خود را تشکیل ...
بیشتر
مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه یاورانه سالهاست که در سطوح فردی، گروهی و جامعهای و برای گروههای هدف مختلف، جایگاه و نقشهای خود را به تناسب نیاز مخاطب خود تعریف نموده و به رسالت خود در زمینههای مختلف پرداخته است. یکی از گروههای هدف مددکاری اجتماعی، کارکنان شاغل در صنایع است که یک جامعه فرهنگی و اجتماعی مختص به خود را تشکیل میدهند و دارای آسیبها و نیازمند کمکهای یاورانه مرتبط با خود هستند. هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت است. این پژوهش، یک مطالعه کیفی در چند شرکت صنعتی است که از مددکاران اجتماعی با سابقهی بیش از سه سال فعالیت در صنعت و با معیار اشباع دادهها با ده نفر از افراد صاحب نظر و مرتبط با موضوع به صورت هدفمند و با مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. دادهها به روش تحلیل مضمونی مورد تبیین واقع شده اند. نتایج نشان داد که همة مشارکت کنندگان بر اهمیت و نقش مددکاری اجتماعی صنعتی و ضرورت آن تأکید داشتند. سه مضمون احصاء شده عبارتند از: حرفه ای گرایی صنعتی، مددکاری کل نگرانه، و پایش سازمانی. نتیجه این پژوهش میتواند در تبیین خدمات مددکاری اجتماعی در سیاستگذاری های حوزه رفاه کارکنان در شرکتهای صنعتی، مؤثر واقع گردد.
این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
محمد باباپور؛ منصور فتحی
چکیده
چکیدهانسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. ...
بیشتر
چکیدهانسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند. کلید واژه ها: انسان، اگزیستانسیالیسم، مددکاری اجتماعی، ارزشها و اصول
این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
محمدحسین جوادی؛ محمد سبزی خوشنامی؛ طاهره آذری ارقون؛ سارا نوروزی؛ فرزانه یعقوب؛ ماهدخت معماریان
چکیده
یکی از فعالیتهای مهم مددکاران اجتماعی حمایت اقتصادی از بیماران نیازمند بر اساس ارزیابی و تشخیص حرفهای است. این پژوهش کیفی باهدف شناخت عوامل مؤثر بر حمایتهای اقتصادی مددکاران اجتماعی مراکز درمانی از بیماران نیازمند انجامشده است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا قراردادی است. جهت جمعآوری دادهها از روش بحث گروهی ...
بیشتر
یکی از فعالیتهای مهم مددکاران اجتماعی حمایت اقتصادی از بیماران نیازمند بر اساس ارزیابی و تشخیص حرفهای است. این پژوهش کیفی باهدف شناخت عوامل مؤثر بر حمایتهای اقتصادی مددکاران اجتماعی مراکز درمانی از بیماران نیازمند انجامشده است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا قراردادی است. جهت جمعآوری دادهها از روش بحث گروهی متمرکز (FGD) بهصورت مبتنی بر هدف، با حضور 18 نفر از مددکاران اجتماعی ستاد، دانشگاههای علوم پزشکی و مراکز درمانی در قالب چند سؤالی استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش قالب کدها، زیر طبقات و درونمایه/ طبقات تحت عنوان همراهی و همکاری ضعیف درونسازمانی و چالشهای غیرمسئولانه برونسازمانی مؤثر بر موضوع تخفیف طبقهبندی شد. در محور درونسازمانی موضوعاتی چون ضعف سامانه HIS بیمارستانی، مداخله سایرین در ثبت تخفیفات، ضعف دستورالعملها، تصدی پست مددکاری اجتماعی توسط سایر رشتهها، ضعف در مستندسازی، کمبود نیرو و امکانات، نامتوازن بودن اختیارات با مسئولیتها، عدم آشنایی کادر درمانی با ماهیت مددکاری اجتماعی و در حیطه برونسازمانی شامل ضعف عملکرد سایر ارگانهای حمایتی، افزایش آسیبهای اجتماعی، اتباع غیرقانونی، نقش بیمه، عدم توجه به برخی گروههای آسیبپذیر، هزینههای تحمیلی، افزایش مراجعه به بیمارستانهای دولتی و فرهنگ استفاده از منابع دولتی میباشد. طبق نتایج پژوهش عوامل گوناگونی در میزان و چگونگی انجام حمایتهای اقتصادی مددکاران اجتماعی از بیماران نیازمند تأثیرگذار است که این امر موجب تحمیل بار هزینهای هنگفت بر سیستم بهداشت و درمان کشور شده است. از سوی دیگر منجر به غیرتخصصی شدن حرفه مددکاری اجتماعی و ایجاد نگرش منفی و سطح پایین در جامعه نسبت به این حرفه میشود.
فائقه نعمت ساعتلو؛ طلعت اله یاری
چکیده
سلامت روان به عنوان یکی از ابعاد جداییناپذیر و ضروری سلامت شناخته میشود و دستیابی به آن بدون شناخت و عبور از چالشها و موانع موجود در این حیطه دور از ذهن است. در حال حاضر درمان افراد با اختلال روان از درمان دارویی صرف، به رویکرد کار تیمی تغییر یافته است و مددکاران اجتماعی به عنوان عضوی از تیم درمان میتوانند در ارتقای بهزیستی بیماران ...
بیشتر
سلامت روان به عنوان یکی از ابعاد جداییناپذیر و ضروری سلامت شناخته میشود و دستیابی به آن بدون شناخت و عبور از چالشها و موانع موجود در این حیطه دور از ذهن است. در حال حاضر درمان افراد با اختلال روان از درمان دارویی صرف، به رویکرد کار تیمی تغییر یافته است و مددکاران اجتماعی به عنوان عضوی از تیم درمان میتوانند در ارتقای بهزیستی بیماران نقش سازنده ایفا نمایند. پژوهش حاضر میکوشد تا با درک مشکلات و موانع موجود در مسیر درمان افراد دارای اختلال روان و همچنین شناخت راهبردهای مددکاران اجتماعی، در راستای ارتقای بهزیستی این افراد گام بردارد. در این پژوهش از روش کیفی و تحلیل مضمون برای تحلیل دادهها استفاده شده است. برای این منظور 18 مددکار اجتماعی و 7 روانشناس بالینی از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به عمل آمد. نتایج به دست آمده شامل 8 مضمون اصلی شامل تغییر در عملکرد، خلأ آگاهی، انگ، سیاست ناگذاری و خلأ قانونی، کالایی شدن درمان، موانع ساختاری، راهبردهای مددکاری اجتماعی میباشد که در نهایت جمع بندی از اقدامات ارائه شده و یا قابل ارائه توسط مددکاران اجتماعی میپردازیم.
نسرین بابائیان؛ علی یزدانی؛ احمد کلاته ساداتی؛ محیا حاج حسینی
چکیده
باتوجه به آمار روز افزون طلاق در ایران شاهد تعداد زیادی کودکان طلاق هستیم که درگیر آسیبهای اجتماعی، روانی و عاطفی فراوانی میشوند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. مددکاراناجتماعی به عنوان افراد متخصص میتوانند نقش موثری در کاهش این آسیبها ایفا کنند. هدف مطالعه تبیین اهمیت و نقش مددکاریاجتماعی در کار با کودکان است. پرسش اصلی ...
بیشتر
باتوجه به آمار روز افزون طلاق در ایران شاهد تعداد زیادی کودکان طلاق هستیم که درگیر آسیبهای اجتماعی، روانی و عاطفی فراوانی میشوند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. مددکاراناجتماعی به عنوان افراد متخصص میتوانند نقش موثری در کاهش این آسیبها ایفا کنند. هدف مطالعه تبیین اهمیت و نقش مددکاریاجتماعی در کار با کودکان است. پرسش اصلی این پژوهش این است که اثر بخشی مداخلات مددکاری اجتماعی بر کودکان طلاق مورد توجه قرارگرفته است؟ با استفاده از روش فراترکیب، 25پژوهش صورتگرفته در خصوص مداخلات مددکاریاجتماعی بر کودکان طلاق در بازه زمانی1970-2020 فارسی و انگلیسی زبان را انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. براساس یافتهها، پژوهشها در سه حوزه پیامدهای منفی طلاق والدین بر کودکان، مداخلات انجام شده در خصوص کودکان طلاق و نقش مددکاری اجتماعی دستهبندی شدند. پژوهشها نشان میدهند که مداخلات انجام شده در حوزه مشکلات روانی و عاطفی کودکان بوده است و به مسائل اجتماعی کودکان کمتر توجه شده است، در صورتی که خدمات تخصصی به کودکان طلاق ارائه نشود، آثار طلاق والدین در آنها نهادینه خواهد شد و بر طرف کردن آن هزینه هنگفتی برای فرد و جامعه دارد. یکی از گروههای ارائه دهنده خدمات تخصصی مددکاراناجتماعی هستند که به اهمیت نقش و خدمات تخصصی آنان کمتر توجه شده است. آنان میتوانند خدمات تخصصی و مناسبی را به خانوادهها و کودکان ارائه دهند تا از آسیبهای احتمالی پیشگیری کنند یا در صورت بروز مشکل صدمه کمتری به کودکان در امر طلاق والدینشان به وجودآید.
اسماعیل عالی زاد؛ محمد زاهدی اصل؛ مرضیه قرائت؛ الهام محمدی؛ حمیده عادلیان
چکیده
تداوم و توسعه هر علمی وابسته به پژوهشهایی است که در حیطه آن علم به انجام میرسد. ایستایی در پژوهشهای صورت گرفته در یک رشته علمی، زمینهساز رکود در آن حوزه معرفتی میشود و پویایی در تحقیقات، ضمانت بخش توسعه آن علم و رشد عالمانش میگردد. از اینرو، برای کسب آگاهی از این که جایگاه یک رشته علمی در شرایط کنونی چگونه است، چه فرایندی ...
بیشتر
تداوم و توسعه هر علمی وابسته به پژوهشهایی است که در حیطه آن علم به انجام میرسد. ایستایی در پژوهشهای صورت گرفته در یک رشته علمی، زمینهساز رکود در آن حوزه معرفتی میشود و پویایی در تحقیقات، ضمانت بخش توسعه آن علم و رشد عالمانش میگردد. از اینرو، برای کسب آگاهی از این که جایگاه یک رشته علمی در شرایط کنونی چگونه است، چه فرایندی را تا کنون طی کرده و چه چشماندازی را پیش رو دارد، نیاز به انجام یک تحقیق درون کاوانه دارد. برای تحقق این امر، مجموع تحقیقات انجام شده در یک عرصه علمی، خود به مثابه موضوع یا قلمرویی برای یک پژوهش مستقل نقاد شناخته شود. بر پایه چنین پژوهشی، میتوان به نقاط ضعف و قوت یک رشته علمی پی برد؛ میتوان محدودیتهای آن را شناسایی کرد و فرصتهای پیش رویش را باز شناخت. ابتناء تحقیق حاضر نیز بر همین قاعده است؛ یعنی تلاش شده است که پژوهشهای دانشگاهی انجام شده در رشته مددکاری اجتماعی ایران در طی پنج دهه از عمر پژوهشمدار این رشته مورد بررسی نقادانه قرار گیرد. افزون بر این، تلاش شده است تا ارتباط موضوعی قوانین مصوب با این رشته علمی واکاوی شود. برای بررسی هر دو حیطه مورد بررسی، از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در کاربست این روش، 645 پژوهش دانشگاهی و 169 سند قانونی مورد استفاده قرار گرفتهاند. از جمله یافتههای این تحقیق میتوان به ارتباط میان نهاد علم و نهاد قانونگذاری اشاره کرد که در طی دوران مورد بررسی، همگراییها و واگراییهایی را تجربه کرده است.
طلعت اله یاری؛ کیوان دواتگران؛ مینا عبدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف توصیف ارزیابی کمتوانی از دیدگاه مددکاران اجتماعی با استفاده از طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت ICF)) و با روش کیفی اجرا شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد چهارده نفر از مددکاران اجتماعی با تجربه و آشنا با ICF که به روش هدفمند و دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید ؛ سپس با روش تحلیل محتوای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف توصیف ارزیابی کمتوانی از دیدگاه مددکاران اجتماعی با استفاده از طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت ICF)) و با روش کیفی اجرا شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد چهارده نفر از مددکاران اجتماعی با تجربه و آشنا با ICF که به روش هدفمند و دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید ؛ سپس با روش تحلیل محتوای تماتیک و انطباق مفاهیم بدست آمده با ICF طبقه بندی شد . مفاهیم ابتدا در 16 مقوله اصلی شامل : کار و اشتغال، وضعیت اقتصادی، تعاملات و حمایتها، آموزش و تحصیل، مسکن و فضای داخل خانه، فضای خارج از منزل، سرپرستی و مراقبت، تحرک اجتماعی و حمل و نقل، نگرش ها و آداب و رسوم، امکانات و فنآوری، رسانه و ارتباطات جمعی، نظام تامین اجتماعی، فعالیت های داوطلبانه و مشارکت اجتماعی، تفریح و اوقات فراغت، خدمات درمانی و توانبخشی، شرایط اقلیمی و آب و هوایی طبقه بندی شده و زیر مقوله ها با 79 کد توصیفی ICF مطابقت داده شد که به 11 سرفصل ICF اشاره دارد : 6 سرفصل مربوط به فعالیتها و مشارکتها و 5 سرفصل مربوط به عوامل محیطی است. نتایج این پژوهش، ICF را بعنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی کمتوانی توسط مددکاران اجتماعی معرفی میکند .همچنین به مولفه های فعالیت ها و مشارکت ها و عوامل محیطی توجه بسیار شده است و نشان از رویکرد سیستماتیک در ارزیابی بُعد اجتماعی کمتوانی دارد. بنابراین ICF میتواند به بررسی سیستماتیک در مددکاری اجتماعی توانبخشی کمک شایان توجه نماید.
عاطفه کیااحمدی؛ ابوالفضل حسینی
چکیده
مقاله حاضر به مطالعه ادراک متخصصان حوزه سالمندی پیرامون پدیده سالمندی پرداخته است. این تحقیق با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید و پژوهشگرانی که در حوزه سالمندی و جمعیت شناسی فعالیت داشتهاند که تعداد هجده نفر براساس قاعده اشباع به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری ...
بیشتر
مقاله حاضر به مطالعه ادراک متخصصان حوزه سالمندی پیرامون پدیده سالمندی پرداخته است. این تحقیق با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید و پژوهشگرانی که در حوزه سالمندی و جمعیت شناسی فعالیت داشتهاند که تعداد هجده نفر براساس قاعده اشباع به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری دادهها مصاحبه عمیق ومطالعه متون نظری سالمندی پیرامون مددکاری اجتماعی سالمندی بوده است که درنهایت دادهها با تکنیک تحلیل تماتیک تحلیل شدند. ازتجزیه و تحلیل یافتهها سه تم اصلی پیرامون نیازها، پیامدهای سالمندی و مسئلهساز شدن آن استخراج شد که بیانگر آن است که سالمندان دارای نیازهایی از جنس اقتصادی، اجتماعی و بهداشتیاند و سالمندی جمعیت پیامدهای متنوعی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برساختار کشور دارد که هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی دارد. همچنین سالمندی جمعیت اگر با برنامهریزی، تقویت جمعیت فعال و جایگرینی مثبت، صورت گیرد هم برای کشور و هم فرد سالمند نه تنها یک چالش بلکه یک فرصت شناخته میشود. نتایج نشان داد سالمندان دارای نیازهای متعددی بوده و سالمندی جمعیت دارای پیامدهایی است که این پیامدها صرفاً منفی نیستند و مددکاران اجتماعی به عنوان یکی از نیروهای اصلی برای جلوگیری از تبدیل شدن سالمندی به بحران و استفاده از آن به عنوان یک فرصت بر ساختار کشور نقش دارند.
معصومه قاراخانی
چکیده
این مقاله با رویکردی تحلیلی و با طرح این پرسش که همگرایی مددکاری اجتماعی و سیاست اجتماعی چگونه ممکن میشود؟، به بررسی نقشی که مددکاری اجتماعی در توسعه سیاست اجتماعی دارد و نیز تأثیری که ایدئولوژیهای رفاهی و در پی آن سیاستهای اجتماعی بر مددکاری اجتماعی دارند، میپردازد. در این مقاله، زمینههای مورد توجه برای بیان این رابطه ...
بیشتر
این مقاله با رویکردی تحلیلی و با طرح این پرسش که همگرایی مددکاری اجتماعی و سیاست اجتماعی چگونه ممکن میشود؟، به بررسی نقشی که مددکاری اجتماعی در توسعه سیاست اجتماعی دارد و نیز تأثیری که ایدئولوژیهای رفاهی و در پی آن سیاستهای اجتماعی بر مددکاری اجتماعی دارند، میپردازد. در این مقاله، زمینههای مورد توجه برای بیان این رابطه را در دو نقش محوری شناسایی و مفهومپردازی کردهام. 1) نقش حداقلگرا که در آن مددکار اجتماعی صرفاً به عنوان مجری سیاست اجتماعی است. در این موقعیت، مددکار اجتماعی در نقش اجراکنندة سیاستهای اجتماعی در سازمانها و مراکز ارایه دهنده خدمات اجتماعی ظاهر میشود و 2) نقش حداکثرگرا که مددکار اجتماعی به عنوان اصلاحگر سیاست اجتماعی عمل میکند. در این موقعیت، مددکار اجتماعی همزمان با اجرای سیاستهای اجتماعی در جهت تعیین دستور کار برای اجرا یا ممانعت از اجرای یک سیاست، تحلیل مسألة موجود، ارایه پیشنهاد پژوهش و حتی برای تصویب سیاست اقدام میکند. با این نقش، مددکار اجتماعی در تعاملی دوسویه با سیاست اجتماعی هم به توسعة مددکاری اجتماعیِ موثر کمک میکند و هم در پیوندی ارگانیک به پویایی و تحول سیاست اجتماعی ِزمینهمند یاری میرساند. برهمکنش همافزایی که ضرورتی برای مددکاری اجتماعی روزآمد و سیاست اجتماعی علمی و کاربردی در زمینة ایران است.
عفت بهاری؛ غنچه راهب؛ مصطفی اقلیما
چکیده
چکیده توانمندسازی در مددکاری اجتماعی به عنوان یک استراتژی مداخله برای کمک به خانوادههایی است که عوامل خطرسازی در رابطه با سلامت روان آنها وجود دارد. این پژوهش نیز بهمنظور بررسی تأثیر الگوی توانمندسازی روانی- اجتماعی در بهبود سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی (با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون ...
بیشتر
چکیده توانمندسازی در مددکاری اجتماعی به عنوان یک استراتژی مداخله برای کمک به خانوادههایی است که عوامل خطرسازی در رابطه با سلامت روان آنها وجود دارد. این پژوهش نیز بهمنظور بررسی تأثیر الگوی توانمندسازی روانی- اجتماعی در بهبود سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی (با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون ـ پیگیری و گروه کنترل)، 40 نفر از زنانی که همسرشان مبتلا به اختلالات مزمن روانی بوده و در سال 1391 در بیمارستان روانپزشکی فرشچیان همدان بستری گردیدهاند، انتخاب و به شیوۀ تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 20 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه توانمندسازی روانی-اجتماعی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادهها از طریق پرسشنامۀ سلامت روان SCL-90-R جمعآوری شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس دومتغیری با اندازهگیریهای مکرر روی یک متغیر و آزمون توکی استفاده شد. نمره سلامت روان زنان دارای همسر بیماری روانی مزمن در گروه مداخله در آزمون SCL-90-R نسبت به گروه کنترل، در هر دو مرحله پسآزمون و پیگیری کاهش بیشتری (p=0/01) نشان میدهد. نتیجه این که استفاده از الگوی توانمندسازی در ارتقاء سلامت روان زنانی که همسران آنها از اختلالات مزمن روانپزشکی در رنجاند مؤثر میباشد و بنابراین توانمندسازی با این الگو میتواند بالقوه منجر به بهبود سلامت هم در بیماران و هم اعضای خانواده آنها گردد.
مرضیه قرائت خیابان؛ حسین رضایی حسین آبادی؛ فاطمه بیدی
چکیده
چکیده در سالهای اخیر، وجوب اخلاق حرفهای با هدف ارتقاء کیفیت خدمات مورد توجه مسئولین سازمانها و مؤسسات قرارگرفته است. اخلاق حرفهای بخش بنیادین اقدامات مددکاری اجتماعی در ارائه خدمات اجتماعی میباشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین پرسشنامه اخلاق حرفهای مددکاری اجتماعی و هنجاریابی آن میباشد. این مطالعه از نوع هنجاریابی ...
بیشتر
چکیده در سالهای اخیر، وجوب اخلاق حرفهای با هدف ارتقاء کیفیت خدمات مورد توجه مسئولین سازمانها و مؤسسات قرارگرفته است. اخلاق حرفهای بخش بنیادین اقدامات مددکاری اجتماعی در ارائه خدمات اجتماعی میباشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین پرسشنامه اخلاق حرفهای مددکاری اجتماعی و هنجاریابی آن میباشد. این مطالعه از نوع هنجاریابی اکتشافی است و جامعه آماری آن را کلیه مددکاران اجتماعی شاغل در سازمانهای خدمات اجتماعی شهر تهران که در حدود 868 نفر هستند، تشکیل دادهاند و یک نمونه 335 نفری از آنها مورد بررسی قرار گرفتهاند. ابزار جمعآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفهای میباشد که روایی صوری آن از طریق استادان دانشگاهی، روایی محتوای آن با آلفای کرونباخ با میزان آلفای 81/0 و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحت آزمون KMO مورد بررسی قرارگرفته است. پایایی ابزار گردآوری اطلاعات نیز از طریق روش باز آزمایی، با ضریب همبستگی 85/0 به دست آمد. بر طبق تحلیل عاملی انجام شده، بهغیراز چند گویه که حذف گردیدند، روایی تمام گویهها بر طبق آزمون KMO بالاتر از 60/0 قرار داشتند. هشت بُعد در نظر گرفته شده برای اخلاق حرفهای بر طبق ادبیات نظری موجود در این حوزه با حذف برخی از گویههای مورد تائید قرار گرفت. این نتایج بیانگر روایی و پایایی این پرسشنامه بهعنوان یک ابزار هنجارمند میباشد. با توجه به یافتههای این تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفهای دارای روایی و پایایی قابلقبولی است و میتواند در سنجش چگونگی اخلاق حرفهای در سازمانهای خدمات اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.
منصور فتحی
چکیده
چکیده پرورش مهارتهای تفکر انتقادی به عنوان یکی از رسالتهای مهم نظام آموزشی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مرتبط با تفکر انتقادی دانشجویان علوم اجتماعی و مقایسه آن با میزان این مهارت در بین دانشجویان مددکاری اجتماعی صورت گرفت. در پژوهش حاضر از نظریههای شناختی، فراشناختی و برساختگرایی اجتماعی به عنوان چارچوب ...
بیشتر
چکیده پرورش مهارتهای تفکر انتقادی به عنوان یکی از رسالتهای مهم نظام آموزشی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مرتبط با تفکر انتقادی دانشجویان علوم اجتماعی و مقایسه آن با میزان این مهارت در بین دانشجویان مددکاری اجتماعی صورت گرفت. در پژوهش حاضر از نظریههای شناختی، فراشناختی و برساختگرایی اجتماعی به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شد. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، دانشجویان کلیه مقاطع تحصیلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی است. روش نمونهگیری از نوع طبقهای است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و سنجش تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب استفاده شده است. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای آماری؛ ضریب همبستگی پیرسون، t مستقلو ANOVAبا بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد که بین سطح پایگاه اقتصادی- اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشجویان با میزان تفکر انتقادی آنها رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین متغیرهای؛ جنسیت، سال ورود به دانشگاه، مقطع تحصیلی و وضعیت تأهل دانشجویان با میزان تفکر انتقادی آنها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین میزان تفکر انتقادی دانشجویان رشته مددکاری اجتماعی و سایر رشتههای علوم اجتماعی تفاوت معناداری به دست نیامد. در مجموع نتایجاینمطالعه نشانداد که با وجوداهمیتتفکر انتقادی برای دانشجویان علوم اجتماعی و به خصوص جایگاه این مهارت برای مددکاران اجتماعی،بهطور کلیتواناییدانشجویاندراستفادهازمهارتهایتفکر انتقادیاندکاست.
ستار پروین؛ صلاح حلیمی
چکیده
چکیده هدف از این تحقیق بررسی میزان فرسودگی شغلی و عوامل درونسازمانی مؤثر بر آن در بین مددکاران شاغل در بهزیستی بوده است. روش انجام این پژوهش پیمایش و جمعیت آماری آن تمام مددکاران شاغل در بهزیستی استان تهران بوده است که به دلیل محدود بودن تعداد آنها تمام این افراد که 200 نفر بودهاند مورد بررسی قرارگرفتهاند. یافتههای تحقیق نشان ...
بیشتر
چکیده هدف از این تحقیق بررسی میزان فرسودگی شغلی و عوامل درونسازمانی مؤثر بر آن در بین مددکاران شاغل در بهزیستی بوده است. روش انجام این پژوهش پیمایش و جمعیت آماری آن تمام مددکاران شاغل در بهزیستی استان تهران بوده است که به دلیل محدود بودن تعداد آنها تمام این افراد که 200 نفر بودهاند مورد بررسی قرارگرفتهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهند که میزان فرسودگی شغلی در بین مددکاران شاغل در بهزیستی بالاست و نیز نحوه مدیریت، اثربخش نبوده و ارتباطات درونسازمانی و بین فردی نیز ضعیف و شکننده است. با بررسی فرضیات و مدل تحقیق با استفاده از معادلات رگرسیونی مشخص گردید که ارتباط با همکاران با مقدار بتای (500/0) بیشترین تأثیر را بر فرسودگی شغلی دارد و بعدازاین متغیر، استرس شغلی (382/0-) مؤثر بر فرسودگی شغلی میباشد و در کل، متغیرهای در نظر گرفته شده در این تحقیق 60 درصد از واریانس متغیر فرسودگی شغلی را تبیین میکنند. از نتایج چنین استنباط میشود که وجود جو رسمی و صرفاً بروکراتیک در سازمانی که عمدتاً با آسیب دیدگان اجتماعی رو به رو است موجب گردیده است که کارکنان در نبود روابط دوستانه و وجود روابط صرفاً کاری، استرس دو چندانی را تجربه نمایند و میزان فرسودگی شغلی آنها دو چندان گردد.
حبیب آقابخشی؛ فاطمه جعفری؛ فائقه نعمت ساعتلو
چکیده
چکیده مقاله مزبور به ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها، و نظریههای مددکاری اجتماعی میپردازد. هدف مطالعه مزبور شناخت ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها و نظریههای مددکاری اجتماعی است که با روش "روایتی" صورت گرفته است. مواد و منابع مورد مطالعه، افزون بر جستارهای فلسفه علم، مقالههای خارجی "فلسفه شما از مددکاری اجتماعی" و همچنین ...
بیشتر
چکیده مقاله مزبور به ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها، و نظریههای مددکاری اجتماعی میپردازد. هدف مطالعه مزبور شناخت ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها و نظریههای مددکاری اجتماعی است که با روش "روایتی" صورت گرفته است. مواد و منابع مورد مطالعه، افزون بر جستارهای فلسفه علم، مقالههای خارجی "فلسفه شما از مددکاری اجتماعی" و همچنین "مقدمهای بر حرفه مددکاری اجتماعی و پایههای فلسفی آن" بوده است. فلسفه بهعنوان راهنمای اصلی در حرفه مددکاری اجتماعی است که مقدم بر رویکرد، مدل و نظریههاست، زیرا مجموعه مفاهیمی را در بر میگیرد که ذهن مددکار اجتماعی را درباره انسان و محیط پیرامونش به خود مشغول داشته و مشکلات ناشی از ارتباط بین آدمی و محیط بیرون، دغدغه اوست. همچنین مفاهیم است که شیوههای مداخله او را در سازگاری مردمان با طبیعت بیرونی هدایت میکند. نتیجه این که مفاهیم فلسفی، نگاه مددکاری اجتماعی به آدمی و جهان پیرامونش را شکل بخشیده، از نظریهها بهره برده و با در نظر گرفتن تفکر نقدی به مداخلههای گوناگون میپردازد.
ستار پروین
چکیده
چکیده مقاله حاضر به بررسی الزامات و کارکردهای (با تأکید بر مسائل و چالشهای) مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی میپردازد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام استادان سرپرست کارورزی است. دادههای پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونهگیری، هدفمند و در دسترس بخشی و حجم نمونه برابر با 20 نفر است. ...
بیشتر
چکیده مقاله حاضر به بررسی الزامات و کارکردهای (با تأکید بر مسائل و چالشهای) مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی میپردازد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام استادان سرپرست کارورزی است. دادههای پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونهگیری، هدفمند و در دسترس بخشی و حجم نمونه برابر با 20 نفر است. یافتهها نشان میدهد که کارورزیهای رشته مددکاری با مسائلی[1] مانند عدم همکاری مؤسسات، سپردن فعالیتهای بیربط با حوزه مددکاری اجتماعی، کاهش تعداد مؤسسات نسبت به گذشته، عدم نظارت مؤثر و مناسب استادان سرپرست، پایین بودن حقالزحمه استادان، سلیقهای عمل کردن سرپرستان و نداشتن وحدت رویه در ارزیابی دانشجویان، عدم ارتباط مؤثر بین استادان سرپرست و دانشگاه، و کلیشهای شدن امور مربوط به کارورزی و تقلیل دادن آن به امور اداری، عدم نیل به سمت تخصصی شدن در حوزههای گوناگون مددکاری اجتماعی، وجود فاصله بین مبانی نظری و عملی در کارورزی، بیانگیزگی دانشجویان (بهویژه دانشجویان پسر)، مشکلات رفتوآمد دانشجویان، عدم توانایی دانشجو در برقراری ارتباط حرفهای و... مواجه است. [1]- لازم به ذکر است که این گونه مسایل در عمده مراکز آموزش عملی مددکاری اجتماعی داخلی و خارجی کم و بیش وجود دارد و به هیچ وجه قابل تعمیم به کلیت آموزش عملی مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی نمیباشد و این موارد صرفاً در برخی از فیلدها مشاهده میشود. با این حال تلاشهای بسیاری برای کاهش این گونه مسایل در سالیان گذشته در گروه مددکاری اجتماعی انجام شده است.
حبیب آقابخشی؛ اسماعیل راشدی
چکیده
چکیده این پژوهش تاثیر میزان حمایت اجتماعی بر میزان توانمندی مقابله با بیماری را مورد مطالعه قرار داده است، نمونه مورد مطالعه تعداد یکصد نفراز بیماران زن مبتلا به سرطان سینه میباشد که به صورت سرپایی و بستری به بیمارستان طالقانی مراجعه کردهاند. با استفاده از روش تحقیق پیمایش و جمع آوری داده از طریق پرسشنامه و تجزیه تحلیل دادهها ...
بیشتر
چکیده این پژوهش تاثیر میزان حمایت اجتماعی بر میزان توانمندی مقابله با بیماری را مورد مطالعه قرار داده است، نمونه مورد مطالعه تعداد یکصد نفراز بیماران زن مبتلا به سرطان سینه میباشد که به صورت سرپایی و بستری به بیمارستان طالقانی مراجعه کردهاند. با استفاده از روش تحقیق پیمایش و جمع آوری داده از طریق پرسشنامه و تجزیه تحلیل دادهها با محاسبات آماری گوناگون مشخص شد که: بین حمایت اجتماعی و توانمندی مقابله با بیماری سرطان سینه رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. متغیرهای مستقل مورد مطالعه در این بررسی عبارتند از: «حمایت ملموس، عاطفی، محبت آمیز، اطلاعاتی، عاطفی، حمایت با تعاملات اجتماعی مثبت، حمایت منابع رسمی و غیررسمی و همچنین حمایت خانواده». هرکدام از متغیرهای مذکور رابطه مستقیم و معنی داری با متغیر وابسته یعنی «میزان توانمندی مقابله با بیماری» دارند. با تحلیل رگرسیون چند متغیره مشخص شد که از بین متغیرهای مستقل مورد بررسی، تنها متغیر و مهمترین متغیر پیش بینی کننده میزان توانمندی مقابله با بیماری، متغیر مستقل «حمایت با تعاملات اجتماعی مثبت» میباشد. در تحلیل رابطه متغیرهای زمینهای «سن و تحصیلات» با «میزان حمایت اجتماعی و توانمندی مقابله» آشکار شد که، متغیر زمینهای سن رابطه معکوس با میزان حمایت اجتماعی دارد. یعنی بیماران با سنین بالا نسبت به بیماران کم سن از حمایت اجتماعی کمتری برخوردار بودند و نیز متغیر زمینهای میزان تحصیلات، رابطه مستقیم با میزان حمایت اجتماعی دارد. زیرا با افزایش تحصیلات، حمایت اجتماعی نیز افزایش داشته داده است. همچنین تحصیلات با توانمندی مقابله نیز رابطه مستقیم و معنی داری داشته است. بنابراین تحقیق حاضر، نظریههای مطرح شده و پژوهشهای قبلی را مبنی بر تاثیر مثبت حمایت اجتماعی بر توانمندی مقابله و سلامت تقویت مینماید.