طلعت اله یاری؛ کیوان دواتگران؛ مینا عبدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف توصیف ارزیابی کمتوانی از دیدگاه مددکاران اجتماعی با استفاده از طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت ICF)) و با روش کیفی اجرا شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد چهارده نفر از مددکاران اجتماعی با تجربه و آشنا با ICF که به روش هدفمند و دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید ؛ سپس با روش تحلیل محتوای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف توصیف ارزیابی کمتوانی از دیدگاه مددکاران اجتماعی با استفاده از طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت ICF)) و با روش کیفی اجرا شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد چهارده نفر از مددکاران اجتماعی با تجربه و آشنا با ICF که به روش هدفمند و دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید ؛ سپس با روش تحلیل محتوای تماتیک و انطباق مفاهیم بدست آمده با ICF طبقه بندی شد . مفاهیم ابتدا در 16 مقوله اصلی شامل : کار و اشتغال، وضعیت اقتصادی، تعاملات و حمایتها، آموزش و تحصیل، مسکن و فضای داخل خانه، فضای خارج از منزل، سرپرستی و مراقبت، تحرک اجتماعی و حمل و نقل، نگرش ها و آداب و رسوم، امکانات و فنآوری، رسانه و ارتباطات جمعی، نظام تامین اجتماعی، فعالیت های داوطلبانه و مشارکت اجتماعی، تفریح و اوقات فراغت، خدمات درمانی و توانبخشی، شرایط اقلیمی و آب و هوایی طبقه بندی شده و زیر مقوله ها با 79 کد توصیفی ICF مطابقت داده شد که به 11 سرفصل ICF اشاره دارد : 6 سرفصل مربوط به فعالیتها و مشارکتها و 5 سرفصل مربوط به عوامل محیطی است. نتایج این پژوهش، ICF را بعنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی کمتوانی توسط مددکاران اجتماعی معرفی میکند .همچنین به مولفه های فعالیت ها و مشارکت ها و عوامل محیطی توجه بسیار شده است و نشان از رویکرد سیستماتیک در ارزیابی بُعد اجتماعی کمتوانی دارد. بنابراین ICF میتواند به بررسی سیستماتیک در مددکاری اجتماعی توانبخشی کمک شایان توجه نماید.
اسماعیل نوروزی؛ محمد عباس زاده
چکیده
داشتن فرزند معلول، بار روانی اجتماعی سنگینی بر خانواده وارد می کند و پدر به عنوان مدیر خانواده ، سنگینی این بار را بیشتر احساس می کند. هدف این پژوهش ، فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند معلول ذهنی با روش کیفی و با تکیه بر پدیدارشناسی تفسیری و نظریه پردازان مهمی همچون: هوسرل، هایدگر، مرلوپنتی، شوتس، فوکو، بوردیو و ون مانن است. روش نمونه ...
بیشتر
داشتن فرزند معلول، بار روانی اجتماعی سنگینی بر خانواده وارد می کند و پدر به عنوان مدیر خانواده ، سنگینی این بار را بیشتر احساس می کند. هدف این پژوهش ، فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند معلول ذهنی با روش کیفی و با تکیه بر پدیدارشناسی تفسیری و نظریه پردازان مهمی همچون: هوسرل، هایدگر، مرلوپنتی، شوتس، فوکو، بوردیو و ون مانن است. روش نمونه گیری ، نمونه گیری هدفمند است که با بیست نفر از پدران دارای فرزند معلول ذهنی دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان ، با در نظر گرفتن معیارهایی از جمله زندگی فرزند معلول در خانه و راضی به مصاحبه شدن و سایر معیارها، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت. داده ها براساس هرمنوتیک مضاعف تحلیل و توصیفات متنی شرکت کنندگان به توصیفات ساختاری تبدیل شد.نتایج منجر به شناسایی یک مقوله مرکزی با عنوان بار پدر دارای فرزند معلول و سه مضمون اصلی بار معطوف به فرد، بار معطوف به خانواده و بار معطوف به اجتماع شد. یافته ها سرشار از تجارب منفی فردی وآسیب های روحی و روانی مانند استرس، اضطراب، افسردگی، سیری از زندگی، و تجارب خانوادگی همچون نامناسب بودن روابط با همسر و فرزندان، فرزندان باهم و تجارب اجتماعی مثل داغ های ننگ، انگ های اجتماعی، طرد و انزوای اجتماعی بود و از فشار سنگین بارمالی و اقتصادی حکایت داشت . توجه به تجربه زیسته پدران بجای مادران، نوآوری مهم این پژوهش بود. نتیجه این شد که تعامل همه ی بارها با یکدیگر ، فشار بار پدری را نیازمند حمایت و توجه می کند.
پریسا پیرخندان؛ ستار پروین؛ فاطیما سیاهپور
چکیده
کار کودکان از آسیبهای اجتماعی مهم در جهان است. بسیاری از کودکان در شرایط بهره کشانه کار میکنند و مورد استثمار قرار میگیرند. در ایران تا کنون سیاستها و مداخلات در زمینه حذف کار کودک کارآمد نبوده. با توجه به تنوع و گستردگی انواع کار کودکان و آسیبهای آن، پژوهش حاضر تلاش کرده تا با گونه شناسی کار کودکان در شهر تهران، دسته ها و رده های فعالیت ...
بیشتر
کار کودکان از آسیبهای اجتماعی مهم در جهان است. بسیاری از کودکان در شرایط بهره کشانه کار میکنند و مورد استثمار قرار میگیرند. در ایران تا کنون سیاستها و مداخلات در زمینه حذف کار کودک کارآمد نبوده. با توجه به تنوع و گستردگی انواع کار کودکان و آسیبهای آن، پژوهش حاضر تلاش کرده تا با گونه شناسی کار کودکان در شهر تهران، دسته ها و رده های فعالیت بهره کشانۀ کودکان و مسائل و پیامدهای ناشی از هر یک از انواع مشاغل بر کودکان را شناسایی کند تا از طریق شناخت درست به طرحریزی اقدامات لازم برای هر گونه شغلی کودکان در راستای کاهش و حذف کار کودکان کمک نماید.پژوهش به روش کیفی بوده و از طریق مطالعه اسنادی که در آن نمونه گیری به شیوه تعمدی و نظری بوده و نیز مصاحبۀ نیمه ساخت یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی حوزۀ کار کودکان انجام شده است. داده ها به شیوۀ تحلیل تماتیک تجزیه و تحلیل شده و درنهایت بر اساس یافته های پژوهش گونه های کار کودکان در هفت دسته شامل کار کارگاهی، دستفروشی، کار در خیابان، زباله گردی، تکدی گری، کار کودکان خیابانی و هم چنین کار پنهان کودکان سنخ بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش ضمن تأیید پژوهشهای پیشین، تلاش دارد تا بر اساس یک رویکرد کل نگر به مسئله شناخت واقع بینانه کار کودک بپردازد. به گونه ای که این شناخت مبنای پژوهش ها و اقدامات علمی و عملی سیاست گذاران و نهادهای متولی سلامت و رفاه کودکان قرار گیرد.
مسعود عالمی نیسی؛ فاطمه یاوری
چکیده
طی سال-های اخیر سیاستهای جوانسازی جمعیت در ایران مورد توجه قرار گرفته است؛ اما دو دیدگاه متفاوت نسبت به تأثیر این سیاست نرخ اشتغال وجود دارد؛ یک عده افزایش جمعیت جوان را به علت عدم تعادل بین عرضه و تقاضا باعث افزایش بیکاری دانستهاند؛ و عدهایی دیگر معتقدند که چون نیروی جوان تحرک و جابهجایی بیشتری برای یافتن شغلی متناسب دارند؛ ...
بیشتر
طی سال-های اخیر سیاستهای جوانسازی جمعیت در ایران مورد توجه قرار گرفته است؛ اما دو دیدگاه متفاوت نسبت به تأثیر این سیاست نرخ اشتغال وجود دارد؛ یک عده افزایش جمعیت جوان را به علت عدم تعادل بین عرضه و تقاضا باعث افزایش بیکاری دانستهاند؛ و عدهایی دیگر معتقدند که چون نیروی جوان تحرک و جابهجایی بیشتری برای یافتن شغلی متناسب دارند؛ باعث افزایش فرصتهای شغلی توسط شرکت ها جهت جذب نیروی جوان میشوند. لذا در این پژوهش با هدف«بررسی نقش اندازه جمعیت نسلها بر روی اشتغال ایران» و با استفاده از روش تحلیل ثانویه، جامعه آماری را که شامل افراد در سن فعالیت به تفکیک گروههای سنی(19-15سال...،64-60سال) در طی بازه زمانی1395-1350در سطح کشور میباشد؛ با تکنیک تحلیل دادهها مورد بررسی قرار داده؛ و با کنترل متغیرهای مستقل اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی-فرهنگی در پی پاسخ به این سوال هستیم که آیا با افزایش جمعیت یک نسل اشتغال آن نسل کاهش خواهد یافت یا خیر؟ یافتهها نشان داد پس از کنترل متغیرها، نه تنها رابطهی معکوس بین جمعیت و اشتغال نسلها وجود ندارد؛ بلکه در گروههای سنی39-35سال، 44-40سال، 59-55سال و 64-60سال رابطهی مستقیم و قوی و در سایر گروههای سنی رابطهی معناداری مشاهده نمیشود.
ابوالفضل حسینی؛ علی اکبر مجدی؛ زهرا خلیقی
چکیده
خشونت خانگی علیه مردان دارای پیامدهای کژکارکردی متعددی است که نه تنها فرد و خانواده را متاثر میسازد بلکه سطوح میانی و کلان جامعه را نیزتحت تاثیر خود قرار میدهد. تحقیق حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی اعمال خشونت خانگی زنان علیه مردان انجام شد. این تحقیق از نوع توصیفی-تبیینی بود که طی آن دادهها از میان زنان متاهل بین 18 تا 65 سال شهر ...
بیشتر
خشونت خانگی علیه مردان دارای پیامدهای کژکارکردی متعددی است که نه تنها فرد و خانواده را متاثر میسازد بلکه سطوح میانی و کلان جامعه را نیزتحت تاثیر خود قرار میدهد. تحقیق حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی اعمال خشونت خانگی زنان علیه مردان انجام شد. این تحقیق از نوع توصیفی-تبیینی بود که طی آن دادهها از میان زنان متاهل بین 18 تا 65 سال شهر مشهد در سال 1398 با حجم نمونه 394 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها نیزاز نرمافزارهای Spss و Amos استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین کلی خشونت خانگی علیه مردان در یک بازه 0 تا 100 به مقدار 16/18 بدست آمد و به طورکلی، 4/75 % مردان مورد خشونت کمی قرار گرفته، 3/21% متوسط و 3/3% نیز مورد خشونت شدید قرار گرفتند. همچنین در بین ابعاد خشونت، بیشترین میزان به بعد روانی (09/21) تعلق داشت. در بین متغیرهای مستقل، تجربه خشونت، مشاهده خشونت، احساس بیعدالتی و رضایت از زندگی اثر معناداری بر متغیروابسته داشتند که بیشترین تاثیر متعلق به تجربه خشونت (50/0) بود. بنابراین طبق یافتهها متغیرهای اجتماعی نقش مهمی در تسهیل رفتارخشونت آمیز علیه مردان داشتند، که نیازمندیهای آموزشی را از طریق مدرسه، رسانه و خانواده ضرورت میبخشد.
نسترن زمردیان؛ حسین اکبری
چکیده
روابط فرازناشویی یکی از آسیب های نهاد خانواده است که بشکل اساسی رابطه زوجین را تحت تاثیر قرار میدهد. علی رغم آنکه نگرش اعضای جامعه به روابط فرازناشویی و پیامدهای آن منفی است و این عمل بعنوان پدیده ای غیرقابل توجیه در نظر گرفته میشود اما امکان رخ دادن آن طی فرایندی هم برای مردان و هم زنان وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی ...
بیشتر
روابط فرازناشویی یکی از آسیب های نهاد خانواده است که بشکل اساسی رابطه زوجین را تحت تاثیر قرار میدهد. علی رغم آنکه نگرش اعضای جامعه به روابط فرازناشویی و پیامدهای آن منفی است و این عمل بعنوان پدیده ای غیرقابل توجیه در نظر گرفته میشود اما امکان رخ دادن آن طی فرایندی هم برای مردان و هم زنان وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرایند شکل گیری روابط فرازناشویی زوجین انجام گرفته است. روش تحقیق مطالعه حاضر براساس رویکرد کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه روایتی بوده است. نمونه آماری مطالعه 20 نفر از افراد مراجعه کننده به دادگاه و دفاتر وکالت شهر مشهد و حجم نمونه بر اساس قاعده اشباع اطلاعاتی تعیین گردید.در تحلیل مصاحبه ها 13 مقوله اصلی و 39 مولفه استخراج شد. روابط بین مقولات محوری نشان داد که روابط فرازناشویی طی یک فرایند چهار مرحله ای ایجاد میشود. این مراحل شامل شرایط زمینه ای، شرایط علی، استراتژی ها و شرایط مداخله گر است که موجب گرایش به روابط فرازناشویی و در نهایت برقراری روابط فرازناشویی شده است. در نهایت مقوله هسته ای این پژوهش "تضعیف کدهای شرافتی در جامعه امروز" استخراج شد.