محمد توکل؛ ابراهیم اخلاصی؛ سید پویا رسولی نژاد
چکیده
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظاممند پژوهشهای ناظر به تعیینکنندههای سلامت روان را به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آوردهها و چالشهای مطالعاتی آشکار میسازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخبندی متغیرهای معطوف به سلامت روان در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهشهای داخلی 1399-1385 موضوع سلامت روان ...
بیشتر
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظاممند پژوهشهای ناظر به تعیینکنندههای سلامت روان را به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آوردهها و چالشهای مطالعاتی آشکار میسازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخبندی متغیرهای معطوف به سلامت روان در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهشهای داخلی 1399-1385 موضوع سلامت روان در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ مرور نظاممند 30 مقاله پژوهشی منتخب نشان میدهد سلامت روان متاثر از 36 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینهای و روانشناختی، محصول شرایط اجتماعی و فرهنگی است. متغیرهای اجتماعی در 6/36% موارد بیشترین فراوانی را دارا هستند و متغیرهای روانشناختی در 4/23% موارد کمترین اهمیت را نزد نویسندگان پژوهشهای مرورشده داشتهاند. این نتیجه نشانگر اهمیت شرایط اجتماعی و موید یافتههای علمی جهانیِ ناظر به سهم بیشتر تعیینکنندههای اجتماعی – نسبت به تعیینکنندههای فردی و روان-شناختی - در سلامت و بیماری و به طور خاص سلامت و بیماری روانی میباشد. متغیرهای فرهنگی و زمینهای نیز هر کدام به طور جداگانه در 30% پژوهشها توجه پژوهشگران را به خود جلب نمودهاند. عدم راهکار اجرایی در مطالعات، امتناع پژوهشگران داخلی از کاربست روشهای کیفی و تفسیری، و بیتوجهی به نوع مناسبات میان ساختار و مولفههای سیاسی با سلامت روان از جمله محوریترین وجوه مغفول در پژوهش-های مرورشده است. این بررسی اهمیت عوامل اجتماعی و نیاز به اقدامات سیاستی و مداخلات جدی برای ارتقاء سلامت روان اعضای جامعه را برجسته میسازد.
سیدعلیرضا افشانی؛ لیلی بنیاد
چکیده
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامتمحور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامتمحور ...
بیشتر
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامتمحور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی بر اساس فرمول کوکران تعداد384 نفر از زنان متاهل شهر یزد را به روش نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای و با ابزار پرسشنامه مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سبک زندگی سلامتمحور و خشونت خانگی رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد. همچنین بین تمامی ابعاد سبک زندگی سلامتمحور (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماریها، سلامت روانی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد، پیشگیری از حوادث وسلامت محیطی) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنیداری وجود داشت. مدل معادله ساختاری نیز حکایت از تأثیر معکوس سبک زندگی سلامتمحور بر خشونت خانگی داشت و شاخصهای برازش مدل نیز بیانگر مطلوبیت حمایت دادهها از مدل بود. نتایج پژوهش نشانگر اهمیت دو بعد از ابعاد سبک زندگی سلامتمحور است: یکی کنترل وزن و تغذیه و دیگری ورزش و تندرستی. اساساً زنانی که ورزش میکنند حتی اگر مورد خشونت هم واقع شوند بهتر میتوانند روحیه خود را حفظ کرده و همچنان برای جلوگیری از اعمال خشونت به دنبال راهحلهای جدید باشند.
پریسا پیرخندان؛ حمیده عادلیان
چکیده
سازمانهای مردم نهاد حوزۀ کودکان کار با گروه گسترده ای از کودکانِ در وضعیت دشوار در ارتباط هستند و نقش آنها در رشد بهینه و ترمیم آسیبهای این کودکان بسیار کلیدی است. مدیریت خدمات اجتماعی در سازمانهای مردم نهاد میتواند منجر به ارتقای اثربخشی اقدامات و فعالیتهای این سازمانها در راستای تحقق بهترین منافع و مصالح کودکان گردد. هدف پژوهش حاضر ...
بیشتر
سازمانهای مردم نهاد حوزۀ کودکان کار با گروه گسترده ای از کودکانِ در وضعیت دشوار در ارتباط هستند و نقش آنها در رشد بهینه و ترمیم آسیبهای این کودکان بسیار کلیدی است. مدیریت خدمات اجتماعی در سازمانهای مردم نهاد میتواند منجر به ارتقای اثربخشی اقدامات و فعالیتهای این سازمانها در راستای تحقق بهترین منافع و مصالح کودکان گردد. هدف پژوهش حاضر ارائۀ الگوی مدیریت خدمات اجتماعی برای کودکان کار است. این پژوهش از روش شناسی کیفی مبتنی بر استراتژی استقرایی و تحلیل تماتیک بهره برده است. یافته ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و عمیق، بحث گروهی متمرکز ومشاهده همراه با مشارکت پژوهشگر به دست آمده اند. با روش نمونه گیری هدفمند با14 مدیر، 7 کارشناس و 9 کودک در سازمانهای مردم نهاد کودکان کار مصاحبه قرار شد و یافته ها به شیوه تحلیل تماتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سه تم اصلی در این پژوهش به دست آمد: الف) یاوری دانش بنیاد، ب) نظام تنظیم گری مشارکتی ج) بهره وری خردگرا از ظرفیت های جامعه. سپس بر اساس فرایند شبکه سازی تم ها، مدل مدیریت خدمات اجتماعی سازمانهای مردم نهاد کودکان کار طراحی گردید. در ادامه جهت اعتباربخشی، مدل به دست آمده با نظریه های مرتبط با حوزه های مدیریت سازمان های مردم نهاد، خدمات اجتماعی کودکان مورد تطبیق قرار گرفته و از این نظریات در تبیین مدل به دست آمده استفاده شده است. مطالعات بیشتری نیاز است تا بر چگونگی کاربرد این مدل در سازمانهای مردم نهاد فعال در بخش کودک کار تأکید شود.
ابراهیم احمدی
چکیده
بیشترِ روان شناسان، خوشبختی را زیاد بودن هیجان های خوشایند و کم بودن هیجان های ناخوشایند می دانند، امّا به باور ارسطو، انسان ها زمانی خوشبخت هستند که هیجان هایی را داشته باشند که می خواهند داشته باشند، حتّی اگر آن هیجان ها ناخوشایند باشند. پژوهش کنونی با هدف بررسی این نظریۀ ارسطو، به آزمون این فرضیه پرداخت که ناهمخوانی هیجان هایی ...
بیشتر
بیشترِ روان شناسان، خوشبختی را زیاد بودن هیجان های خوشایند و کم بودن هیجان های ناخوشایند می دانند، امّا به باور ارسطو، انسان ها زمانی خوشبخت هستند که هیجان هایی را داشته باشند که می خواهند داشته باشند، حتّی اگر آن هیجان ها ناخوشایند باشند. پژوهش کنونی با هدف بررسی این نظریۀ ارسطو، به آزمون این فرضیه پرداخت که ناهمخوانی هیجان هایی که فرد دارد و هیجان هایی که می خواهد داشته باشد، با افسردگی رابطۀ مثبت و با بهزیستی رابطۀ منفی دارد. در یک طرح همبستگی، فراخوان شرکت در پژوهش به سی هزار مشترک همراه اوّل و ایرانسل شهر تهران پیامک شد و 1410 نفر (564 مرد) با میانگین سنّی 26 سال در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش، یک پرسشنامۀ ساختۀ پژوهشگر برای اندازه گیری هیجان های خواسته و داشته، مقیاس افسردگی مرکز پژوهش های همه گیر شناختی، و مقیاس رضایت از زندگی بود. تحلیل های همبستگی و رگرسیون نشان داد که ناهمخوانی مطلق هیجان های خواسته و داشته (که نشان می داد هر آزمودنی تا چه اندازه هیجان های دلخواه خود را تجربه کرده است)، حتّی در آزمودنی هایی که هیجان های خوشایند را بیشتر و هیجان های ناخوشایند را کمتر از آنچه می خواستند تجربه کردند، و حتّی پس از کنترل آماری هیجان های تجربه شده، توانست افسردگی بیشتر و بهزیستی کمتر را پیش بینی کند. پس خوشبختی فقط هیجان های خوشایند نیست، بلکه هر هیجانی، اگر دلخواه ما باشد می تواند به خوشبختی ما کمک کند.
کاوه سلیمی؛ شفیعه قدرتی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربهی زیستهی کولبران و بازسازی معنایی این تجربه است. بدین منظور از نظریهی زمینهای و تکنیک مصاحبهی نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نمونهی مورد مطالعه کولبران غیررسمی شهرستان سقز است و نمونهگیریِ هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انجام و 21 نفر انتخاب شدهاند. متن مصاحبهها در قالب بیش از 125 مفهوم، 17مقوله ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربهی زیستهی کولبران و بازسازی معنایی این تجربه است. بدین منظور از نظریهی زمینهای و تکنیک مصاحبهی نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نمونهی مورد مطالعه کولبران غیررسمی شهرستان سقز است و نمونهگیریِ هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انجام و 21 نفر انتخاب شدهاند. متن مصاحبهها در قالب بیش از 125 مفهوم، 17مقوله عمده و یک مقوله هستهای کدگذاری شده است. مقولههای عمده شامل: «تعلق و تعهد گروهی»، «مناسک خاصگروه»، «خطرات جسمی»، «آسیبهای روحی روانی»، «انزوا و طرد اجتماعی»، «عکس العمل به برچسبها»، «خطرات طبیعی»، «خطرات غیر طبیعی»، «فقر و فشار اقتصادی»، «بیاعتمادی اجتماعی»، «پذیرش و دسترسی آسان»، «توجیه و مشروعیت دادن به کار خود»، «مهارت و توانایی کنترل مخاطرات»، «تمایل به ترک»،«تضعیف تولید سنتی»، «تعاملات قومی و فامیلی برون مرزی» و« مشخصات خاص» میباشد. مقولات در قالب مدل پارادایمی بر اساس شرایط علی، استراتژیها و پیامدها دستهبندی شد و در نهایت، مقولهی هستهایِ این پژوهش، «کولبری، حرفه ای پرمخاطره در تنگنای توسعه نیافتگی مرزها» است. به عبارت دیگر از دید و خوانش آنان، کولبری واکنشی به وضع معیشتی و محیطی نامناسب منطقه است.
محمد صادق حدادان؛ راضیه شیخ الاسلامی
چکیده
مقدمه: پدیده سالمندی و چالشهای اجتماعی و فردی آن ازجمله مباحثی است که امروزه با توجه به رشد جمعیت سالمندان بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته است. یکی از این جنبهها بهزیستی روانشناختی این افراد بهعنوان یک شاخص کیفیت زندگی است که به عوامل مختلفی گرهخورده است، ازجمله عواملی که در دوران سالمندی بهویژه پررنگ و قابلتأمل هستند، ...
بیشتر
مقدمه: پدیده سالمندی و چالشهای اجتماعی و فردی آن ازجمله مباحثی است که امروزه با توجه به رشد جمعیت سالمندان بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته است. یکی از این جنبهها بهزیستی روانشناختی این افراد بهعنوان یک شاخص کیفیت زندگی است که به عوامل مختلفی گرهخورده است، ازجمله عواملی که در دوران سالمندی بهویژه پررنگ و قابلتأمل هستند، معنویت و نگرش نسبت به مرگ است، اینکه فرد سالمند با نگرش ترس و اجتناب یا پذیرش و سازش با پدیده مرگ مواجه شود و همچنین معنویت فرد چه تأثیراتی بر بهزیستی روانشناختی او دارد، موضوع پژوهش حاضر است.روش:پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و از طریق رگرسیون چندگانه موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش 182 سالمند به روش نمونهگیری در دسترس مشارکت داشتند. از سه مقیاس معتبر پرسشنامه نیمرخ نگرش نسبت به مرگ (DAPR) ، بهزیستی روانشناختی ریف، معنویت پارسیان استفاده شد، روایی و پایایی پرسشنامههای مذکور در پژوهش حاضر بررسی و تائید گردید.یافته:با توجه به تحلیلهای صورت گرفته نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای معنویت و نگرش نسبت به مرگ-اجتنابی پیشبینی کنندههای قوی بهزیستی روانشناختی هستند.بحث:رابطه منفی و معنادار نگرش نسبت به مرگ-اجتنابی با بهزیستی روانشناختی بیانگر این مهم است که علیرغم اینکه در جامعه سالمندان و بخصوص مراکز حمایتی و پوششی آنها، پدیده انکار مرگ و فرار از مباحث مرتبط با مرگ بهعنوان یکرویه پذیرفتهشده در حال نهادینه شدن است؛ اما باعث کاهش بهزیستی روانشناختی در سالمندان میگردد. از سوی دیگر معنویت عامل مثبتی در احساس بهزیستی سالمندان است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.