مریم داودی؛ فریبرز درتاج؛ حسن اسدزاده؛ علی دلاور
چکیده
فرزند پروری یکی از موضوعاتی است که موردعلاقه صاحبنظران رشتههای مختلف ازجمله روانشناسی و مددکاری اجتماعی قرار گرفته است. مقاله حاضر به بررسی ویژگیهای فرزند پروری در آیینه خردهفرهنگ غربت در شهر تهران میپردازد. پیشفرض نظری این است که ویژگیهای فرزند پروری تحت تأثیر فرهنگ است. روش پژوهش، قومنگاری میباشد. دادههای پژوهش ...
بیشتر
فرزند پروری یکی از موضوعاتی است که موردعلاقه صاحبنظران رشتههای مختلف ازجمله روانشناسی و مددکاری اجتماعی قرار گرفته است. مقاله حاضر به بررسی ویژگیهای فرزند پروری در آیینه خردهفرهنگ غربت در شهر تهران میپردازد. پیشفرض نظری این است که ویژگیهای فرزند پروری تحت تأثیر فرهنگ است. روش پژوهش، قومنگاری میباشد. دادههای پژوهش از طریق تکنیکهای مصاحبههای نیمه ساختیافته و مشاهده مشارکتی گردآوریشده و با استفاده از تحلیل مضمونی مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه مشارکتکننده خانوادههای غربت شهر تهران در منطقه 12 میباشند، بخشی از دادهها از طریق کارشناسان احصا شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، غربتهای شهر تهران به دلیل ویژگیهای فرهنگی خود، دارای ویژگیهای فرزند پروی خاص هستند که میتوان به مواردی چون سهل گیری و غفلت، سختگیری مبتنی بر استبداد مردانه، دلبستگی ناایمن، بیاعتنایی به نیازهای واقعی کودکان، کودکی و مسئله ازدواج زودهنگام، بیتوجهی به الگوهای ارتباطی و اجتماعی، بیتوجهی به آموزشهای رسمی اشاره کرد. بر این اساس، تدوین بستههای آموزشی خود محافظتی و طراحی مدلهای مداخلاتی فرزند پروری و رابطه والد-کودک بر اساس فرهنگ متمایز غربتها میتواند به والدین در انتخاب سبک مناسب کم مخاطره برای فرزند پروری و کاهش آسیبهای روانی-اجتماعی ناشی از آن کمک کند.
اسماعیل عالی زاد؛ نیلوفر باغبان مشیری
چکیده
زمینلرزه، تنها در کتب علمی است که به شیوهای عینی فهمیده میشود، درحالیکه در جامعه انسانی در زمینهای اجتماعی معنا مییابد و در ادامه تجربیات تاریخی درک میشود. زمینلرزه سرپل ذهاب در زیست روزمره ساکنانش انقطاع نفسگیری ایجاد میکند و بااینحال در ادامه جریانی قرار میگیرد که قدمتی به طول تاریخ دارد. با حضور در محل و انجام ...
بیشتر
زمینلرزه، تنها در کتب علمی است که به شیوهای عینی فهمیده میشود، درحالیکه در جامعه انسانی در زمینهای اجتماعی معنا مییابد و در ادامه تجربیات تاریخی درک میشود. زمینلرزه سرپل ذهاب در زیست روزمره ساکنانش انقطاع نفسگیری ایجاد میکند و بااینحال در ادامه جریانی قرار میگیرد که قدمتی به طول تاریخ دارد. با حضور در محل و انجام مصاحبههای عمیق با روایان فاجعه مشخص شد که تاریخ اجتماعی منطقه (همزیستی مذاهب گوناگون، تجربه جنگ، اسارت، بمباران شیمیایی، کشتارهای داخلی، نسلکشی، فقر، کولبری، اعدام و سوابق مبارزات سیاسی) در فهم فاجعه طبیعی نقشآفرینی میکند. تجربه زمینلرزه در هویت فردی و جمعی بازماندگان ادغام میشود و با دیگر المانهای حافظه جمعی آنان رابطه برقرار میکند. نظام معرفتی، تجربه زمینلرزه را در خود سامان میدهد و با تحلیل رنجهای جمعی، کنشگری در برابر آن را رقم میزند. نتیجه بررسی نشان میدهد که هراس مشترک مرزنشینان ترس از خیانت، فراموششدن و نادیده گرفتهشدن است. عامل فاجعه، انسانی فهمیده میشود و احساس تعلق به مکان کاهش مییابد. به همین جهت پرورش بستری برای خلق روایات و هویتهای جمعی، شنیده شدن آنها، شناخته شدن آنان توسط یکدیگر و برقراری رابطه معنادار میان آنها به نظر امری حیاتی میرسد.
بهار فلاح؛ شهره قربان شیرودی؛ محمدرضا زربخش بحری
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تجربه عوامل پایداری در ترک در تجربه معتادان بهبودیافته از عدم بازگشت به مصرف مواد بود. چارچوب نظری این پژوهش مدل مراحل تغییر و چارچوب انگیزشی این نظریه بود. این پژوهش با روش کیفی پدیدارشناسی توصیفی و با روش نمونهگیری هدفمند انجام شده است. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه عمیق با مشارکتکنندگان تا رسیدن دادهها ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تجربه عوامل پایداری در ترک در تجربه معتادان بهبودیافته از عدم بازگشت به مصرف مواد بود. چارچوب نظری این پژوهش مدل مراحل تغییر و چارچوب انگیزشی این نظریه بود. این پژوهش با روش کیفی پدیدارشناسی توصیفی و با روش نمونهگیری هدفمند انجام شده است. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه عمیق با مشارکتکنندگان تا رسیدن دادهها به اشباع ادامه یافت. تحلیل دادهها به ۳ مضمون اصلی و ۱۴ زیرمضمون فرعی منجر گردید که شامل: مضمون اول عوامل شروعکننده با درونمایههای فرعی تجربه خستگی جسمی و روحی، ادراک رسیدن به آخر خط، ادراک تهدید مصرف مواد و روشن شدن اراده منفی بود. مضمون دوم عوامل یاریدهنده با درونمایههای فرعی حمایت اجتماعی و ثبات اقتصادی، حمایت و پذیرش خانواده، بهرهگیری از منابع کمکی و برقراری روابط رضایتبخش بود و مضمون سوم نیز عوامل اساسی با درونمایههای فرعی شرکت و مداومت در برنامه گروه همنوعان، کنترل وسوسه و ترس از بازگشت، گرایش به سمت معنویت، معنا جویی، رشد خودشناسی و دروننگری و تمایز گذاری میان ترک اصل و ترک غیر اصیل بود. یافتههای این پژوهش ادبیات گذشته درزمینۀ ترک مؤثر اعتیاد و پیشگیری از بازگشت آن را گسترش میدهد.
جعفر هزارجریبی؛ مسعود عالمی نیسی؛ علی اکبر تاج مزینانی؛ جواد فعلی
چکیده
یکی از مسائل مهمی که خانوادههای تهرانی با آن مواجه هستند، حمایت از سالمندان میباشد. تغییرات جمعیتی، خانوادگی، اقتصادی و فرهنگی در آینده به آن ابعاد پیچیدهتری میبخشد. در این تحقیق ما درصدد ارائه راهبردهای برای حمایت از سالمندان و خانوادههای آنها هستیم. روش این تحقیق تلفیقی میباشد. در بخش اول کار از طریق مرور سیستماتیک تحقیقات ...
بیشتر
یکی از مسائل مهمی که خانوادههای تهرانی با آن مواجه هستند، حمایت از سالمندان میباشد. تغییرات جمعیتی، خانوادگی، اقتصادی و فرهنگی در آینده به آن ابعاد پیچیدهتری میبخشد. در این تحقیق ما درصدد ارائه راهبردهای برای حمایت از سالمندان و خانوادههای آنها هستیم. روش این تحقیق تلفیقی میباشد. در بخش اول کار از طریق مرور سیستماتیک تحقیقات سالمندی و پیشبینیهای آماری، سناریوهای حمایت از سالمندی استخراج گردیده و در بخش دوم برای ارائه راهبردها بر اساس هر سناریو از مدل تحلیل swot استفاده شده است. نتایج تحقیق: پیشرانهای مؤثر بر حمایت خانوادگی از سالمندی؛ «وضعیت فرهنگی- اجتماعی» و «منابع در اختیار» میباشد. از ترکیب این دو پیشران، چهار سناریو ممکن برای حمایت از سالمندان خانواده محور در افق 1430 استخراج گردید. راهبردهای استخراج شده برای این چهار سناریو در سه زمینه اصلی مطرح شد؛ راهبردهای حمایت از مراقبان، راهبردهای حمایت از سالمندان، راهبردهای تأمین هزینههای سالمندی. در کنار این سه زمینه، راهبردهای حمایت از نقش سازمانهای مردمنهاد و سیستم یکپارچه اطلاعات سالمندی مطرح گردیده است.
فاطمه سیفعلیئی؛ سهراب مروتی؛ سیدمحمدرضا حسینی نیا
چکیده
این پژوهش باهدف شناخت ابعاد مختلف تعارض در تعاملات اجتماعی و ارائه راهبردهای افزایش توانایی مدیریت آن با بهرهمندی از آیات قرآن بهعنوان کتاب هدایتگر انسان، به روش تحلیل محتوا و با استناد به آیات قرآن نگاشته شده است. تبیین مرحلهبهمرحله تعارض در آیات قرآن، تبیین قرآنی سبکهای مدیریت تعارض و ارائه راهبردهای قرآنی برای حل تعارضات ...
بیشتر
این پژوهش باهدف شناخت ابعاد مختلف تعارض در تعاملات اجتماعی و ارائه راهبردهای افزایش توانایی مدیریت آن با بهرهمندی از آیات قرآن بهعنوان کتاب هدایتگر انسان، به روش تحلیل محتوا و با استناد به آیات قرآن نگاشته شده است. تبیین مرحلهبهمرحله تعارض در آیات قرآن، تبیین قرآنی سبکهای مدیریت تعارض و ارائه راهبردهای قرآنی برای حل تعارضات ارتباطی از دستاوردهای پژوهش حاضر است. نتیجه آنکه قرآن کریم مسئله تعارض در روابط را پذیرفته و آن را نتیجه طبیعی و اجتنابناپذیر تفاوتهای ذاتی انسانها میداند. در آیات قران چهار نوع تعارض موردتوجه قرار گرفته است و سبکهای پنجگانه مدیریت تعارض بهخوبی قابل شناسایی است. قرآن برای افزایش توانایی دفع و کنترل آنکه در بُعد فردی مطرح میشود: حقیقتجویی و حقیقتخواهی، خودآگاهی، خوددرمانبخشی و عقلگرایی و برای رفع و حل تعارضها که به بُعد میان فردی مسئله توجه دارند مواردی منجمله: مذاکره، میانجیگری، و داوری را پیشنهاد نموده است. بکارگیری صحیح این راهبردها میتواند تعارض را از حالت یک رویداد مخرب و آسیبزا به حالت فرصتی برای بهرهمندی از نظرات و تفاوتهای بینفردی تبدیل نماید.
ابراهیم احمدی
چکیده
بیشترِ روانشناسان، خوشبختی را زیاد بودن هیجانهای خوشایند و کم بودن هیجانهای ناخوشایند میدانند، امّا به باور ارسطو، انسانها زمانی خوشبخت هستند که هیجانهایی را داشته باشند که میخواهند داشته باشند، حتّی اگر آن هیجانها ناخوشایند باشند. پژوهش کنونی باهدف بررسی این نظریۀ ارسطو، به آزمون این فرضیه پرداخت که ناهمخوانی هیجانهایی ...
بیشتر
بیشترِ روانشناسان، خوشبختی را زیاد بودن هیجانهای خوشایند و کم بودن هیجانهای ناخوشایند میدانند، امّا به باور ارسطو، انسانها زمانی خوشبخت هستند که هیجانهایی را داشته باشند که میخواهند داشته باشند، حتّی اگر آن هیجانها ناخوشایند باشند. پژوهش کنونی باهدف بررسی این نظریۀ ارسطو، به آزمون این فرضیه پرداخت که ناهمخوانی هیجانهایی که فرد دارد و هیجانهایی که میخواهد داشته باشد، با افسردگی رابطۀ مثبت و با بهزیستی رابطۀ منفی دارد. در یک طرح همبستگی، فراخوان شرکت در پژوهش به سی هزار مشترک همراه اوّل و ایرانسل شهر تهران پیامک شد و 1410 نفر (564 مرد) با میانگین سنّی 26 سال در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش، یک پرسشنامۀ ساختۀ پژوهشگر برای اندازهگیری هیجانهای خواسته و داشته، مقیاس افسردگی مرکز پژوهشهای همهگیرشناختی و مقیاس رضایت از زندگی بود. تحلیلهای همبستگی و رگرسیون نشان دادند که ناهمخوانی مطلق هیجانهای خواسته و داشته (که نشان میداد هر آزمودنی تا چه اندازه هیجانهای دلخواه خود را تجربه کرده است)، حتّی در آزمودنیهایی که هیجانهای خوشایند را بیشتر و هیجانهای ناخوشایند را کمتر از آنچه میخواستند تجربه کردند و حتّی پس از کنترل آماری هیجانهای تجربهشده، توانست افسردگی بیشتر و بهزیستی کمتر را پیشبینی کند. پس خوشبختی فقط هیجانهای خوشایند نیست، بلکه هر هیجانی، اگر دلخواه ما باشد میتواند به خوشبختی ما کمک کند.