سعید وصالی؛ رضا صفری شالی؛ مجتبی معیری
چکیده
چکیده قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با هدف جامعیت نگری، انتظام بخشی و یکپارچگی در برنامهها و فعالیتهای بخش تأمین اجتماعی کشور طراحی گردید. هدف از این نوشتار بررسی این قانون و ملاحظات موجود در تصویب و اجرای آن است و ضرورت آن بدین دلیل است که فقدانِ تأمین اجتماعی کارآمد، که به نهادی ضروری در ساختار جامعه ایران تبدیل ...
بیشتر
چکیده قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با هدف جامعیت نگری، انتظام بخشی و یکپارچگی در برنامهها و فعالیتهای بخش تأمین اجتماعی کشور طراحی گردید. هدف از این نوشتار بررسی این قانون و ملاحظات موجود در تصویب و اجرای آن است و ضرورت آن بدین دلیل است که فقدانِ تأمین اجتماعی کارآمد، که به نهادی ضروری در ساختار جامعه ایران تبدیل شده است، خلأ جبرانناپذیری در بافت سیستم اجتماعی ایجاد میکند چرا که هرگونه تغییر در استراتژیهای تأمین اجتماعی منجر به تغییر در ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور خواهد شد. این پژوهش به روش کیفی و توصیفی- تحلیلی است و سه سطح تحلیل (مسئلهیابی، مسئلهشناسی و حل مسئله) در آن مورد توجه قرار گرفته است و با توجه به همین رویکرد میزان توفیق این قانون در هر یک از این سه حوزه نقد و ارزیابیشده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که قانون ساختار نظام جامع تأمین اجتماعی در دو سطح "مسئله یابی" و "مسئله شناسی" با توجه به نارساییهای اجتماعی و اقتصادی که سیاستهای تعدیل در طی برنامههای اول و دوم ایجاد کردند، منجر به این شد که دولتمردان به فکر تأمین اجتماعی گسترده بهمنزله چتر حمایتی در برنامه سوم توسعه (دولت هشتم) باشند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این قانون در سطح "حل مسئله" توفیق چندانی پیدا نکرده است. ازآنجا که این قانون در سال پایانی دولت هشتم به تصویب رسید بنابراین عملاً فرصت اصلاح اساسنامه صندوقهای بیمهای بر اساس اصول و قواعد محاسبات بیمهای در دولت هشتم را از دست داد و همین امر زمینهساز دستاندازیهای دولت بعدی شد که تصمیماتش عمدتاً ناشی از یکسویگی (یعنی دولتی شدن صرف) و به عبارتی عدم رعایت سهجانبه گرایی (دولت، کارگر، کارفرما) در مجموعه دستگاههای مرتبط با رفاه و تأمین اجتماعی بوده است. واژههای کلیدی: قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، سهجانبه گرایی، برنامه سوم، تأمین اجتماعی
محمد راجعیان؛ ناصر گودرزی
چکیده
چکیده امروزه هرچندمردم مدتطولانیتریبا بیماریسرطانزندگیمیکنند، امانگرانیها دربارهمشکلاتافرادمبتلا بهسرطانوخانوادههایشاندرحال افزایشاست. در این زمینه، نتایج تحقیقات متعدد حاکی از آن است که دسترسی به حمایتهای اجتماعی برای افراد مبتلا به سرطان بر سازگاری و مقاومتشان در برابر این بیماری اثر میگذارد. بر این اساس، در تحقیق ...
بیشتر
چکیده امروزه هرچندمردم مدتطولانیتریبا بیماریسرطانزندگیمیکنند، امانگرانیها دربارهمشکلاتافرادمبتلا بهسرطانوخانوادههایشاندرحال افزایشاست. در این زمینه، نتایج تحقیقات متعدد حاکی از آن است که دسترسی به حمایتهای اجتماعی برای افراد مبتلا به سرطان بر سازگاری و مقاومتشان در برابر این بیماری اثر میگذارد. بر این اساس، در تحقیق حاضر با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، به بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی با تابآوری در بین بیماران مبتلا به سرطان پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد بخش بیماریهای خونی بیمارستان امام رضا (ع) آجا است که از تاریخ 15/10/93 لغایت تاریخ 30/11/93 در این بیمارستان بستری بوده یا جهت درمان سرپایی مراجعه نمودهاند. تعداد این بیماران 100 نفر بوده، که با استفاده از جدول مورگان تعداد 80 نفر بهعنوان نمونه و بر اساس شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 18) انجام گردید و برای آزمون فرضیهها نیز از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. یافتهها حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی و تابآوری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نشان میدهد که، میزان همبستگیحمایت اجتماعی و تابآوری برابر با 0.66 میباشد و همچنین، ضریب تعیین (0.43R2=) در معادله رگرسیونی تأیید میکند کهحمایت اجتماعی قادر به پیشبینی 43 درصداز واریانس تابآوری در بین افراد مبتلا به سرطان میباشد. بدین ترتیب،میتوان اذعان داشت که، با وجود شرایط سخت جسمانی که افراد مبتلا به سرطان با آن مواجه هستند، میتوان با فراهم کردن حمایتهای اجتماعی مناسب در جهت تقویت میزان تابآوری در این بیماران گام برداشت و در نهایت، انتظار داشت که توان سازگاری و کنار آمدن با بیماری سرطان در مبتلایان به این بیماری نیز افزایش یابد. واژههای کلیدی: تابآوری، حمایت اجتماعی، بیماری سرطان
کاوه قادری بگه جان؛ محمد مسعود متولی؛ یوسف اسمری؛ شورش لطفی
چکیده
چکیده این پژوهش اثربخشی درمان راهحل مدار کوتاهمدت (بهعنوان یکی از مداخلات مددکاری اجتماعی کلینیکی و روانشناختی) را بر تابآوری و پیشگیری از عود مردان وابسته به مواد مخدر شهرستان قروه مورد بررسی قرار داده است. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی و بهصورت اجرای پیشآزمون- پسآزمون بر روی دو گروه (آزمایش و کنترل) همراه با پیگیری سهماهه ...
بیشتر
چکیده این پژوهش اثربخشی درمان راهحل مدار کوتاهمدت (بهعنوان یکی از مداخلات مددکاری اجتماعی کلینیکی و روانشناختی) را بر تابآوری و پیشگیری از عود مردان وابسته به مواد مخدر شهرستان قروه مورد بررسی قرار داده است. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی و بهصورت اجرای پیشآزمون- پسآزمون بر روی دو گروه (آزمایش و کنترل) همراه با پیگیری سهماهه انجام شده است، گروه نمونه دربرگیرنده ۳۰ آزمودنی مرد مبتلابه اعتیاد در شهر قروه بود که بهصورت قضاوتی و با داشتن ملاکهای لازم از بین مراجعهکنندگان به کلینیک ترک اعتیاد انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون و ابزار آزمایشگاهی تست تشخیص سریع استفاده شد. پس از انجام پیشآزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل، مداخله درمان راهحل مدار طی 7 جلسه (یک و نیمساعته) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. درنهایت، در پسآزمون پرسشنامه تابآوری برای دو گروه و تست تشخیص سریع استفاده شد و متعاقب آن، در فاصله سه ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش در تابآوری افزایشیافته است و میزان عود در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کمتر بوده است. نتیجه این که درمان راهحلمدار کوتاهمدت بهعنوان یکی از مداخلات مددکاری اجتماعی و روانشناختی از قابلیت عملی خوبی در افزایش تابآوری و کاهش عود افراد وابسته به مواد مخدر برخوردار است. واژههای کلیدی: درمان راهحلمدار، تابآوری، کاهش عود، مردان وابسته به مواد مخدر.
سیده زهرا افتخارزاده
چکیده
چکیده این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کردهاند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق میشود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد. 12 زن که در کودکی ازدواج کردهاند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات ...
بیشتر
چکیده این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کردهاند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق میشود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد. 12 زن که در کودکی ازدواج کردهاند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات آنها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاری جمعآوری و بازنویسی گردید و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. از تدوین مصاحبههای انجامشده، دوازده مضمون استخراج شد. نتایج نشان داد کهازدواج زودهنگام میتواند یک عامل مثبت در بروز خشونت خانگی و ترک تحصیل دختران باشد. ازدواج کودک از منظر روابط زناشویی میتواند یکی از مصادیق آزار جنسی کودکان نیز باشد. اکثریت زنان کودک همسر، کودک مادر هم هستند. ازدواج زودهنگام اغلب باعث استثمار کار زن ازجمله کار خانگی، روستایی یا اشتغال خارج از منزل میشود. فقر و عوامل اقتصادی، فرهنگ خانوادگی، محلی و قومی و ترس از بیآبرویی مهمترین عوامل رخداد ازدواج زودهنگام در نمونه مورد مطالعه بوده است. مضمونهای استخراج شده مشخص نمود که زنان در ازدواج زودهنگام با مشکلات متعددی روبرو هستند. به نظر میرسد که رشد اقتصادی و فرهنگی خانوادهها میتواند بهعنوان یک عامل پیشگیریکننده عمل کند ولی بهتنهایی کافی نیست و این امر مستلزم تغییر نگرشها، فرایندها، فرهنگ و قانون است. واژههای کلیدی: ازدواج زودهنگام، ازدواج کودک، تجربه زیسته، کودک همسری، مطالعه کیفی
لیلا نوبخت
چکیده
چکیده پژوهش حاضر بهمنظور شناخت نگرش دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی از سوءمصرف مواد مخدر و عوامل مؤثر بر آن اجرا گردیدهو در جستجوی آن بوده که سهم هر یک از عوامل اجتماعی و خانوادگی بر شکلگیری نگرش دانشجویان را مورد شناسایی قرار دهد. برای سنجش نوع نگرش دانشجویان به این مواد با در نظر گرفتن چارچوبی تلفیقی از نظریات هربرت مید، مانهایم، ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر بهمنظور شناخت نگرش دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی از سوءمصرف مواد مخدر و عوامل مؤثر بر آن اجرا گردیدهو در جستجوی آن بوده که سهم هر یک از عوامل اجتماعی و خانوادگی بر شکلگیری نگرش دانشجویان را مورد شناسایی قرار دهد. برای سنجش نوع نگرش دانشجویان به این مواد با در نظر گرفتن چارچوبی تلفیقی از نظریات هربرت مید، مانهایم، بندورا و آروین ساترلند، شش فرضیه در نظر گرفته شده و به بررسی و آزمون این فرضیات برای شناسایی عوامل شکلدهنده نگرش در نمونه مورد مطالعه پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن پیمایشی است که بر روی نمونهای از 375 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی انجام شده است. نمونهها به روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای بوده است. بدین معنی که ابتدا دانشکدهها بهصورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه بین آنان توزیع گردید. برای محاسبات کلیه دادهها از آزمونهای پیرسون، کای اسکوئر، فی و V کرامر استفاده شد. نتایج بهدستآمده گویای این است که بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی و نگرش به مواد اعتیادآور رابطهای مشاهده نمیشود. مصرف مواد توسط خانواده و همچنین مصرف مواد توسط دوستان بر نگرش دانشجویان به مواد اعتیادآور تأثیر دارد. همچنین نوع برخورد اعضای خانواده با مواد اعتیادآور بر نگرش دانشجویان تأثیرگذار است. درنهایت نوع برخورد دوستان نیز با مواد اعتیادآور بر نگرش دانشجویان تأثیرگذار بوده است. واژههای کلیدی: نگرش، مواد اعتیادآور، پایگاه اجتماعی – اقتصادی
محمد زاهدی اصل؛ فائقه نعمت ساعتلو
چکیده
چکیده در این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده است. روش نمونهگیری تمام شماری بوده و تمام معتادان بازتوان شده کنگره 60 در سال 1393 مورد بررسی قرار گرفتند و به همان تعداد نیز افراد معتاد بازتوان شده در کلینیکهای ترک اعتیاد برای مقایسه با گروه آزمایش و به روش نمونهگیری در دسترس از کلینیکهای سطح شهر تهران در نظر گرفته شدند. دادههای ...
بیشتر
چکیده در این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده است. روش نمونهگیری تمام شماری بوده و تمام معتادان بازتوان شده کنگره 60 در سال 1393 مورد بررسی قرار گرفتند و به همان تعداد نیز افراد معتاد بازتوان شده در کلینیکهای ترک اعتیاد برای مقایسه با گروه آزمایش و به روش نمونهگیری در دسترس از کلینیکهای سطح شهر تهران در نظر گرفته شدند. دادههای پژوهش پس از جمعآوریاز طریقپرسشنامههای استاندارد کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی، با استفاده از نرمافزار spss تحلیل و با توجه به سؤالات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون، استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین کیفیت زندگی معتادان بازتوان شده کنگره 60 و کلینیکهای ترک اعتیاد تفاوت معنادار وجود داشته و سطح کیفیت زندگی افراد بازتوان شده در کنگره 60 بالاتر از معتادان بازتوان شده در کلینیکهای ترک اعتیاد میباشد. واژههای کلیدی: حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی، کنگره 60، معتادان بازتوان شده