فائزه زارعی؛ سهیلا علیرضانژاد
چکیده
به طور تاریخی فقر کودک مترادف با فقر خانواده بوده و با استفاده از روشهای کمی و سنجش سطح درآمد خانواده برآورد میشد اما در این مقاله با استفاده از روش کیفی در پی شناخت تجربه زیسته کودکان هستیم. پرسش اصلی مقاله این است که کودکان محرومیت مادی را در چه ابعادی تجربه میکنند؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک ...
بیشتر
به طور تاریخی فقر کودک مترادف با فقر خانواده بوده و با استفاده از روشهای کمی و سنجش سطح درآمد خانواده برآورد میشد اما در این مقاله با استفاده از روش کیفی در پی شناخت تجربه زیسته کودکان هستیم. پرسش اصلی مقاله این است که کودکان محرومیت مادی را در چه ابعادی تجربه میکنند؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک ۱۰ تا ۱۷ ساله که زندگی توامان با فقر را تجربه کردهاند، استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شد. یافتهها نشان میدهد که کودکان محرومیت مادی را به صورت یک کلاف درهم پیچیده که دارای لایههای بیرونی و درونی است، در مواجهه با همسالانشان تجربه میکنند. بیرونیترین لایه محرومیت مادی، نداشتن لباس مناسب و درونیترین آن نداشتن غذای کافی است. با وجود آنکه نداشتن غذا اثرات جسمی جبران ناپذیری بر روی کودکان دارد اما به دلیل پنهان بودن نوع غذای مصرفی از چشم دیگران، غذا نسبت به لباس از اهمیت کمتری برخوردار است. در فاصله بین این دو سطح، موارد دیگری از محرمیت مادی مانند تمایل به مالکیت فضای خصوصی و اشیا و نیز زندگی در مسکن مناسب و دور از مشکلات خانوادگی مطرح هستند.
علی احمد رفیعی راد؛ محمود شهابی؛ علی اکبر حق دوست؛ شیرین احمدنیا
چکیده
در دو دهه اخیر و با کشف و توسعه داروهای کنترل اچآیوی/ایدز، امکان تبدیل آن از یک بیماری کشنده و غیر قابل کنترل به یک بیماری مزمن کنترل شونده فراهم شده است. تکوین چنین وضعیتی در کنار انگ اجتماعی و ابعاد پیچیدهای که این بیماری دارد، موضوع راهبردهای مبتلایان برای مدیریت زندگی را از اهمیت ویژهای برخوردار میگرداند، مقاله حاضر راهبردهای ...
بیشتر
در دو دهه اخیر و با کشف و توسعه داروهای کنترل اچآیوی/ایدز، امکان تبدیل آن از یک بیماری کشنده و غیر قابل کنترل به یک بیماری مزمن کنترل شونده فراهم شده است. تکوین چنین وضعیتی در کنار انگ اجتماعی و ابعاد پیچیدهای که این بیماری دارد، موضوع راهبردهای مبتلایان برای مدیریت زندگی را از اهمیت ویژهای برخوردار میگرداند، مقاله حاضر راهبردهای مبتلایان اچآیوی/ایدز برای مدیریت زندگی پس از بیماری را در نمونهای 31 نفری بررسی نموده است. جامعه پژوهشی، افراد مبتلا به اچآیوی/ایدز در شهر تهران بوده که در بازه زمانی پاییز و زمستان 1398 از طریق مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری و با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. روش مطالعه به صورت کیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است که اطلاعات جمعآوری شده با کدگذاری سه مرحلهای و به شیوه تماتیک(مضمونی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. مبتنی بر یافتههای پژوهش، مبتلایان برای مدیریت زندگی پس از ابتلا به بیماری از راهبردهای پنج گانه مدیریت افشاء، مدیریت روابط، مشارکت در راستای بیماری، تقویت خود و توسل به مذهب استفاده میکنند. این راهبردهای از 11 زیر مقوله و 30 مفهوم انتزاع پیدا کردهاند. مبتنی بر یافتهها انگزدائی از ایدز، فراهم نمودن بستر مشارکت مبتلایان و حمایت لازم میتواند آنها را در مدیریت مطلوب زندگی پس از بیماری یاری نموده و همزمان به یاریگری آنها در فعایتهای داوطلبانه مرتبط با بیماری بینجامد.
ماریا رحیمی
چکیده
پژوهش حاضر با دیدی غیر آسیبشناسانه با رویکرد کیفی صورت گرفته است و از این رو ابزار گردآوری دادههای پژوهش، روش مصاحبه عمیق بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر افرادی هستند که در یک برهه از زندگیشان و به طور ویژه در دوران جوانی دانشجو بودهاند. نمونهگیری نظری هم در بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفته است. به این ترتیب دانشجویان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با دیدی غیر آسیبشناسانه با رویکرد کیفی صورت گرفته است و از این رو ابزار گردآوری دادههای پژوهش، روش مصاحبه عمیق بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر افرادی هستند که در یک برهه از زندگیشان و به طور ویژه در دوران جوانی دانشجو بودهاند. نمونهگیری نظری هم در بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفته است. به این ترتیب دانشجویان که قشر جوان اجتماع به شمار میروند به عنوان جامعه آماری انتخاب شدهاند چرا که این قشر در هر دورهی زمانی مهمترین عنصر بازتولیدکننده جامعه به شمار میروند و در ضمن در مقایسه با سایر اقشار جامعه، نوخواهی از خصیصههای این قشر است و همیشه در صف مقدم تحولات و نوگرایی هم هستند و همگام با تحولات جامعه نیز زندگی-شان را سازماندهی میکنند. بر این اساس در این مطالعه که چگونگی تحول مفهوم خانواده است و در بین کسانی صورت گرفته است که در دهههای 60، 70، 80 دانشجو بودهاند به این نتیجه دست یافته که پیکربندی خانواده ایرانی در این سه دهه از درون و بیرون دچار تحولاتی شده است. تحولاتی از قبیل شکل-گیری کانال جدید تعاملات درخانواده، تغییرات کیفی در روابط خانوادگی و... که در نتیجه آنها پوستهای از خانواده ایرانی باقی مانده است. بر اساس این یافته اصلی پژوهش، در سیر تحول مفهوم خانواده «عینیتها» و «ذهنیتها» در مورد خانواده متحول گشته و این تحول از تطابق کامل عینیتها و ذهنیتها تا دو شاخه شدن-شان را شامل میشود و مطابق هم نیستند.
عاطفه کیااحمدی؛ ابوالفضل حسینی
چکیده
مقاله حاضر به مطالعه ادراک متخصصان حوزه سالمندی پیرامون پدیده سالمندی پرداخته است. این تحقیق با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید و پژوهشگرانی که در حوزه سالمندی و جمعیت شناسی فعالیت داشتهاند که تعداد هجده نفر براساس قاعده اشباع به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری ...
بیشتر
مقاله حاضر به مطالعه ادراک متخصصان حوزه سالمندی پیرامون پدیده سالمندی پرداخته است. این تحقیق با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید و پژوهشگرانی که در حوزه سالمندی و جمعیت شناسی فعالیت داشتهاند که تعداد هجده نفر براساس قاعده اشباع به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری دادهها مصاحبه عمیق ومطالعه متون نظری سالمندی پیرامون مددکاری اجتماعی سالمندی بوده است که درنهایت دادهها با تکنیک تحلیل تماتیک تحلیل شدند. ازتجزیه و تحلیل یافتهها سه تم اصلی پیرامون نیازها، پیامدهای سالمندی و مسئلهساز شدن آن استخراج شد که بیانگر آن است که سالمندان دارای نیازهایی از جنس اقتصادی، اجتماعی و بهداشتیاند و سالمندی جمعیت پیامدهای متنوعی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برساختار کشور دارد که هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی دارد. همچنین سالمندی جمعیت اگر با برنامهریزی، تقویت جمعیت فعال و جایگرینی مثبت، صورت گیرد هم برای کشور و هم فرد سالمند نه تنها یک چالش بلکه یک فرصت شناخته میشود. نتایج نشان داد سالمندان دارای نیازهای متعددی بوده و سالمندی جمعیت دارای پیامدهایی است که این پیامدها صرفاً منفی نیستند و مددکاران اجتماعی به عنوان یکی از نیروهای اصلی برای جلوگیری از تبدیل شدن سالمندی به بحران و استفاده از آن به عنوان یک فرصت بر ساختار کشور نقش دارند.
الهه آذربهرام؛ سوده مقصودی
چکیده
اولین سیکل قاعدگی دختران، معمولاً تجربهای ناخوشایند به شمار میرود زیرا با عصبیشدن، خجالتزدگی نسبت به تغییرات بدن و تغییرات روانی و خلقوخو همراه است. به نظر میرسد که آگاهی از تغییرات این دوران میتواند بر نگرش و عملکرد مثبت و منفی در مورد آن تأثیرگذار بوده و موجب سلامت جسمی و روانی دختران شود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی ...
بیشتر
اولین سیکل قاعدگی دختران، معمولاً تجربهای ناخوشایند به شمار میرود زیرا با عصبیشدن، خجالتزدگی نسبت به تغییرات بدن و تغییرات روانی و خلقوخو همراه است. به نظر میرسد که آگاهی از تغییرات این دوران میتواند بر نگرش و عملکرد مثبت و منفی در مورد آن تأثیرگذار بوده و موجب سلامت جسمی و روانی دختران شود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی به توصیف تجربه زیسته دانش آموزان دختر تیزهوش از دوران قاعدگیشان میپردازد. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 15 نفر از دانش آموزان دختر تیزهوش سال دهم شهر کرمان با نمونه گیری هدفمند جمعآوری و با استفاده از شیوه کدگذاری باز تحلیل شد. از تحلیل داده ها مضامین اصلی و فرعی استخراج شد. این مضامین عبارتند از: تجربه قبلاز قاعدگی (معمّای آگاهی و احساسات متناقض)، تجربه اولین قاعدگی (پیش بینی ناپدیری، شوک شادی و ترس، درخواست اطلاعات، پشتیبانی خانواده و ابزارهای حیاتی) و تجارب قاعدگیهای بعدی (رشد مراقبت شدگی و مراقبت کنندگی، مختل شدن زندگی فردی و اجتماعی و برخوردهای چندگانه فرا فردی با قاعدگی). در نتیجه، تجربه زیسته دختران نشان میدهدکه افزایش آگاهی دانش آموزان از قاعدگی باعث میشود ، مشکلات روحی -جسمی این دوره را درک و توانایی بیشتری برای غلبه برآنها داشته باشند. پیشنهاد میشود با برگزاری جلسات آموزش خانواده توسط متخصصین حوزه زنان برای دانش آموزان دختر و برای والدین آنها به خصوص مادران، ساخت برنامه های مفید پزشکی به وسیله صداوسیما، بهبود بخشیدن محتوای کتب درسی با شرایط وقوع زمان قاعدگی و... دختران را از اهمیت سلامتی شان آگاه ساخت.
محمد زاهدی اصل؛ سیدمجید حسینی؛ محمود جمعه پور؛ ابوتراب طالبی
چکیده
مسئولیت اجتماعی شرکت از مولفه های جدید در گفتمان پایداری شرکت ها محسوب می گردد که امروزه در گفتمان ها و اعمال شرکت ها مفهوم محوری شده و بازگو کننده مسئولیت سازمان ها و شرکت ها در قبال تاثیرات و فعالیت هایش بر جامعه است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسئولیت اجتماعی صنعت نفت و گاز در اجتماع محلی انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی؛ از استراتژی ...
بیشتر
مسئولیت اجتماعی شرکت از مولفه های جدید در گفتمان پایداری شرکت ها محسوب می گردد که امروزه در گفتمان ها و اعمال شرکت ها مفهوم محوری شده و بازگو کننده مسئولیت سازمان ها و شرکت ها در قبال تاثیرات و فعالیت هایش بر جامعه است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسئولیت اجتماعی صنعت نفت و گاز در اجتماع محلی انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی؛ از استراتژی تحلیل محتوایی موضوعی با رویکرد استقرایی استفاده کرده است. جامعه آماری تحقیق ساکنین اجتماع محلی شهرستان کنگان است که تعداد 35 مشارکت کننده با استفاده از اشباع نظری و نمونه گیری هذفمند انتخاب شدند. پس از انجام دادن مصاحبه ، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف ، تجزیه و تحلیل شد. پس از مشخص شدن مفاهیم و مقوله ها ، مضمون اصلی به دست آمد. مضمون اصلی عبارت بود از "عدم نهادینه شدن مسئولیت اجتماعی شرکتی صنعت نفت و گاز در اجتماع محلی ". یافته ها نشان داد عدم نهادینه شدن مسئولیت اجتماعی شرکتی صنعت نفت و گاز از بی نعهدی قانونی شروع شده و متعاقب آن منجر به بی تعهدی درحوزه های متاثر ازمحیط زیست ، عدم توجه به اقتصاد بومی، توسعه رفاه عمومی – اجتماعی حداقلی و دغدغه مندی کمرنگ در فعالیت های بشردوستانه و اخلاق مداری ضعیف در اجتماع محلی شده است. در حالی که نهادینه سازی مسئولیت اجتماعی شرکت توسط صنعت نفت و گاز قبل از هر گونه تصمیم و اقدام توسعه صنعتی، به مدیریت پیامدها و تحقق اهداف توسعه پایدار کمک خواهد کرد.