ابراهیم احمدی
چکیده
پژوهشهای پیشین نشان داده اند که اگر به احساسها، اندیشه ها، و رفتارهای خود از چشم انداز دیگران، و نه از چشم انداز خودمان، نگاه کنیم (یعنی از خود دور شویم)، آسانتر میتوانیم آنها را مهار کنیم، و پژوهش کنونی فرض کرد که اگر برای نام بردن از خود به جای ضمیرهای اول شخص (برای نمونه، «من»)، ضمیرهای غیراول-شخص (برای نمونه، «او») و نام ...
بیشتر
پژوهشهای پیشین نشان داده اند که اگر به احساسها، اندیشه ها، و رفتارهای خود از چشم انداز دیگران، و نه از چشم انداز خودمان، نگاه کنیم (یعنی از خود دور شویم)، آسانتر میتوانیم آنها را مهار کنیم، و پژوهش کنونی فرض کرد که اگر برای نام بردن از خود به جای ضمیرهای اول شخص (برای نمونه، «من»)، ضمیرهای غیراول-شخص (برای نمونه، «او») و نام خود را به کار ببریم، دور شدن از خود و در پی آن مهار خود آسانتر میشود. با هدف آزمون این فرضیه، یک آزمایش مقدماتی و یک آزمایش اصلی انجام شد. آزمایش مقدماتی نشان داد که گروه غیراول شخص بیشتر از گروه اول شخص گزارش داد که خود را از چشم انداز دیگران دیده است. در آزمایش اصلی 86 دانشجوی زن با میانگین سنی 21 سال از دانشگاه پیام نور قم با روش در دسترس نمونه گیری و با روش تصادفی به دو گروه اول شخص (که به رویدادهای اضطراب آور آینده با ضمیرهای اول شخص اندیشیدند) و غیراول-شخص (که به رویدادهای اضطراب آور آینده با ضمیرهای غیراول شخص و نام خود اندیشیدند) گمارده شدند. اضطراب صفتی با آزمون ترس از ارزیابی منفی (لیری، 1983) و اضطراب حالتی با آزمون پژوهشگرساخته اندازه-گیری شد. سپس آزمودنیها یک تعامل اجتماعی انجام دادند و پنج داور به عملکرد اجتماعی آنها نمره دادند. تحلیلهای کوواریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند که اضطراب حالتی گروه غیراول شخص پس از تعامل اجتماعی تندتر از گروه اول شخص کاهش یافت و گروه غیر اول شخص نمره های بهتری در عملکرد اجتماعی گرفت.
احمد کلاته ساداتی؛ زهرا فلک الدین
چکیده
همهگیری کوئید 19 ایران و همه کشورها را تحت تأثیر قرارداده است. هدف: مطالعه حاضر، واکاوی درک و تفسیر شهروندان ایرانی از این همهگیری در مرحله نخست میباشد. روش شناسی: مطالعه به روش کیفی انجام شد و دادهها در ماههای اسفند 1398و فروردین 1399 با معیار اشباع با 20 شهروند و به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای تجزیهوتحلیل آنها ...
بیشتر
همهگیری کوئید 19 ایران و همه کشورها را تحت تأثیر قرارداده است. هدف: مطالعه حاضر، واکاوی درک و تفسیر شهروندان ایرانی از این همهگیری در مرحله نخست میباشد. روش شناسی: مطالعه به روش کیفی انجام شد و دادهها در ماههای اسفند 1398و فروردین 1399 با معیار اشباع با 20 شهروند و به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای تجزیهوتحلیل آنها از روش تحلیل تماتیک استفادهشده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مردم از بحران به وجود آمده در کشور نوعی اضطراب اجتماعی را تجربه میکنند. نحوه عملکرد دولت و مدیریت آن توسط مراجع زیربط باعث نارضایتی و نوعی بیاعتمادی عمومیشده است. این بیاعتمادی نسبت به رسانهها نیز وجود دارد. تأثیرات همهگیری روی مشاغل و مشکلات معیشتی نوعی فضای اجتماعی پراضطرابی را به وجود آورده است. بااینوجود، شکلگیری فضای صمیمیت در خانوادهها و خودسازی معنوی از تجارب مثبت مشارکتکنندگان در این پژوهش بود. پنج مضمون اصلی پژوهش مدیریت بحران، بیاعتمادی اجتماعی، اقتصاد ویروس، فشارهای روانی- بهداشتی بازاندیشی مثبت استخراج گردید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، در همهگیری فعلی و آینده، ایجاد اعتماد اجتماعی و افزایش آگاهیها در حوزه سلامت فردی-اجتماعی برای سیاستگذاران پیشنهاد میگردد.با توجه به نتایج تحقیق، مددکاری اجتماعی در سطح فردی و جامعهای میتواند نقش فعالی در همهگیریها داشته باشد. ارائهی مشاوره به سیاستگذاران اجتماعی در بحرانها و شناسایی گروههای هدف و کمک به آنها بهمنظور تقلیل فشارهای روانی ناشی از همهگیری، ارائهی مشاوره در این زمینه و کمکهای اقتصادی به گروههای در آسیب از اولویتهای مددکاری اجتماعی میباشد.
لیلا بهرامی؛ طوبی شاکری
چکیده
افزایش تنشهای زناشویی، مشکلات مرتبط با سلامت روان برخی زنان متاهل و افزایش روابط فرازناشویی، این سوال را به دنبال دارد که نارضایتی جنسی در زنان تا چه میزان در این تنشها موثر بوده و پیامدهای این ناکامیها چیست؟ در برخی تحقیقات، اگر چه به این موضوع از ابعاد مختلفی پرداخته شده اما خلاء نگاه جامع روان شناختی و جامعه شناختی در زمینه ...
بیشتر
افزایش تنشهای زناشویی، مشکلات مرتبط با سلامت روان برخی زنان متاهل و افزایش روابط فرازناشویی، این سوال را به دنبال دارد که نارضایتی جنسی در زنان تا چه میزان در این تنشها موثر بوده و پیامدهای این ناکامیها چیست؟ در برخی تحقیقات، اگر چه به این موضوع از ابعاد مختلفی پرداخته شده اما خلاء نگاه جامع روان شناختی و جامعه شناختی در زمینه پیامدهای ناکامی جنسی زنان مشهود است، از اینرو در این مقاله به درک زنان متاهل از ناکامی جنسی و آثار آن اعم از فردی، میان فردی و اجتماعی پرداخته شده است. رویکرد پژوهش کیفی و روش انجام آن مصاحبه ژرفانگر بوده و یافتهها با نگرش پدیدارشناسانه مورد تحلیل قرار گرفته است. برای انجام مصاحبه، نمونهها از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره به صورت آگاهانه انتخاب شدهاند. در مجموع برای رسیدن به حد اشباع با 35 نفر در جلسات یک الی دو ساعته، مصاحبهی عمیق نیمهساختار-یافته انجام گردید. نتایج حاصل از مصاحبهها در چهار مقوله اصلی درک از ناکامی، پیامدهای فردی، پیامدهای میانفردی و اجتماعی دسته بندی گردید که بیانگر ادراک متفاوت زنان متاهل از ناکامی جنسی بود و موجب واکنشهایی چون اضطراب، افسردگی، انزوا، درگیری، طلاق عاطفی، میل به برقراری رابطه فرازناشویی در آنها گردیده بود .
مهری فتائی؛ معصومه مطلق؛ حسین آقاجانی مرسا
چکیده
در استان لرستان یکی از پدیدههای که سلامت و رشد کودکان را در معرض خطر قرار داده است کودک همسری است. براساس شواهد حدود بیست درصد از دختران در این استان در سن کودکی ازدواج میکنند که نرخ قابل تأملی است. ازدواج کودکان در حالی شایع است که بسیاری از کشورهای دیگر به دلیل آسیبهایش، آن را غیرقانونی کردهاند. پرسش این است که چرا علیرغم تغییر ...
بیشتر
در استان لرستان یکی از پدیدههای که سلامت و رشد کودکان را در معرض خطر قرار داده است کودک همسری است. براساس شواهد حدود بیست درصد از دختران در این استان در سن کودکی ازدواج میکنند که نرخ قابل تأملی است. ازدواج کودکان در حالی شایع است که بسیاری از کشورهای دیگر به دلیل آسیبهایش، آن را غیرقانونی کردهاند. پرسش این است که چرا علیرغم تغییر و تحولاتی که جامعه تجربه کرده است این پدیده هنوز باقیمانده است. در این پژوهش با استفاده از نظریه زمینهای به دنبال پاسخ به پرسش فوق است. جامعه موردمطالعه کلیه زنان دارای تجربه ازدواج در سن کودکی در استان لرستان است. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند با چهل مورد از پنج شهرستان استان مصاحبه شد. یافتهها نشان میدهد مشروعیت قانونی، سنتها، فضای آشفته خانواده، هنجار پاکدامنی و ترک تحصیل از علل عمده این ازدواجها هستند. ساکنان اجتماع با اعمال فشار و خانوادهها با مجبور کردن دخترانشان این ازدواجها را ترتیب میدهند. کودک همسری نهتنها نقض حقوق کودکان است، بلکه سلامت مادران و نوزادان آنان را به خطر میاندازد. در نتیجه کودک همسری این زنان حقوقشان در زمینه تحصیل، انتخاب شوهر و زندگی امن همراه با رفاه نسبی به خطر افتاده است. مجموعه استراتژیهای آنها در مقابل با این پدیده و رویدادهای آن عبارتاند از مقابلهبهمثل، تسلیمشدن، طلب حمایت و خروج از رابطه که همه آنها بهجز طلب حمایت ناکارآمدند.
فاطمه حسینی؛ حسین یحیی زاده پیر سرایی؛ صلاح الدین قادری؛ حسین غلامی
چکیده
در سالهای اخیر قوانین متعددی برای حضور مددکاران اجتماعی در دادرسی نوجوانان تدوین و تصویب شده اما هنوز اجرا نمیشود. از اینرو هدف این پژوهش شناسایی چالش ها و فرصتهای مداخلۀ مددکاران اجتماعی در فرایند دادرسی نوجوانان از دیگاه قضات به منظور ارائه طرحهایی جهت بهبود جایگاه مددکاری اجتماعی است. با توجه به اینکه در سیستم قضایی ...
بیشتر
در سالهای اخیر قوانین متعددی برای حضور مددکاران اجتماعی در دادرسی نوجوانان تدوین و تصویب شده اما هنوز اجرا نمیشود. از اینرو هدف این پژوهش شناسایی چالش ها و فرصتهای مداخلۀ مددکاران اجتماعی در فرایند دادرسی نوجوانان از دیگاه قضات به منظور ارائه طرحهایی جهت بهبود جایگاه مددکاری اجتماعی است. با توجه به اینکه در سیستم قضایی ایران قضات مسئول اجرای قانون هستند و عدم اجرای قوانین تاحدود زیادی متوجه آنان است، از این رو در این مقاله درباره چالش ها و فرصت های مداخله مددکاران اجتماعی در دادرسی نوجوان مورد سوال قرارگرفتند. روش پژوهش کیفی مبتنی بر مصاحبه با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) است. روش نمونهگیری هدفمند با استرانژی در دسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 17 قاضی است. یافتهها نشان میدهد قضات بر ضرورت حضور مددکاران اجتماعی در سیستم قضایی بخصوص دادرسی نوجوانان موافق بودند . محوراصلی پاسخها مفاهیمی چون ضعف حرفهای، ناکارآمدی سیستمی بعنوان چالشها ، مداخلات ترمیمی و تسهیل خروج از دادرسی بعنوان فرصت حضور و مداخله مددکاران اجتماعی می باشد.
ستار پروین؛ مهسا کریمى؛ فائزه پیازچیان لنگرودی
چکیده
شیوع ویروس کرونا در سرتاسر جهان و اهمیت قطع زنجیره انتقال ویروس، منجر به تغییراتی در سبک زندگی افراد، ازجمله تغییر سبک آموزش حضوری دانشآموزان به آموزش مجازی شد که دانشآموزان و مادران آنها را با چالشهایی مواجه ساخت. لذا بهمنظور کشف معنا، تجربه و کنش مادران در خصوص آموزشهای مجازی فرزندان نوجوانشان، مطالعه حاضر با روش کیفی ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا در سرتاسر جهان و اهمیت قطع زنجیره انتقال ویروس، منجر به تغییراتی در سبک زندگی افراد، ازجمله تغییر سبک آموزش حضوری دانشآموزان به آموزش مجازی شد که دانشآموزان و مادران آنها را با چالشهایی مواجه ساخت. لذا بهمنظور کشف معنا، تجربه و کنش مادران در خصوص آموزشهای مجازی فرزندان نوجوانشان، مطالعه حاضر با روش کیفی (تحلیل مضمون) به بررسی مواجهه 15 نفر از مادران شهر تهران که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند پرداخت. تکنیک گرداوری داده ها سوالات نیمه ساختار یافته بود که در طی آن پنج مضمون اصلی شامل، آسیبهای فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان، مخاطرات سلامت جسمی و روانی دانشآموزان، ناکارآمدی آموزش مجازی، مزایای ادراکشدهی آموزش مجازی و اهمیت پیشگیری اجتماعی استخراج گردید. درنهایت این یافتهها و مفاهیم نظری پژوهش به طرح مدل پیشگیری اجتماعی (رشد مدار و جامعه مدار) منجر شد که در سایر پژوهشهای مشابه حاصل نشده بود. یافته های این مدل تلفیقی نشان داد، هدایت صحیح دانشآموزان برای بهرهبرداری حداکثری از این فضا با استفاده از برنامههای با محتوا و باکیفیت میتواند در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی فضای مجازی مؤثر افتد.