محمد سلیمان نژاد؛ محسن نیازی؛ طاهره سلیمان نژاد
چکیده
خانواد اصلی ترین عامل جامعه پذیری در هر جامعه ای است. با بزرگ تر شدن فرزندان، نقش همسالان پررنگ تر می شود و در کنار این دو عامل مهم رسانه و عاملان دینی زمینه جامعه پذیری افراد را فراهم می نمایند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین شهروندان کاشانی بر مبنای رویکرد نظریه یادگیری اجتماعی انجام ...
بیشتر
خانواد اصلی ترین عامل جامعه پذیری در هر جامعه ای است. با بزرگ تر شدن فرزندان، نقش همسالان پررنگ تر می شود و در کنار این دو عامل مهم رسانه و عاملان دینی زمینه جامعه پذیری افراد را فراهم می نمایند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین شهروندان کاشانی بر مبنای رویکرد نظریه یادگیری اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر پیمایشی بوده و نمونه آماری پژوهش تعداد 552 نفر از شهروندان شهر کاشان براساس فرمول کوکران و به روش نمونهگیری احتمالی متناسب با حجم به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن بر اساس نظرات افراد متخصص دانشگاهی صورت گرفته است. برای تحلیل استنباطی و سنجش ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و آزمونT مقایسه زوجی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 25 استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این بوده است که گرایش شهروندان به رفتارهای پرخطر در حد متوسط بوده و پسران بیشتر از دختران به رفتارهای پرخطر تمایل داشته اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات بین عاملان جامعه پذیری شامل عامل خانوادگی، پیوند با همسالان و اثرپذیری رسانهای با بروز رفتارهای پرخطر معنی دار و مثبت بوده و متغیرهای سن و دینداری رابطه معنی دار و معکوس داشته اند و در نهایت متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه ای نداشته است.متغیرهای مستقل در مجموع 33 درصد از تغییرات متغیر رفتارهای پرخطر را تبیین کرده اند.
آرزو دولت فرد؛ منصور فتحی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجارب و چالش های خانواده های دارای فرد اختلال روان صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد و مشارکت کنندگان آن، خانواده های مرکز درمان و توانبخشی بیماران مزمن اعصاب و روان امید فردا در شهر تهران بودند که 20 نفر از آنان از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مصاحبه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجارب و چالش های خانواده های دارای فرد اختلال روان صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد و مشارکت کنندگان آن، خانواده های مرکز درمان و توانبخشی بیماران مزمن اعصاب و روان امید فردا در شهر تهران بودند که 20 نفر از آنان از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند گردآوری و به روش تماتیک مورد تحلیل قرار گرفت. شش مضمون اصلی درخصوص چالش های خانواده های دارای فرد اختلال روان به دست آمد که عبارتند از:": "عدم آگاهی"، "مشکات درمان"، "مشکل ارتباطی"، "سلب آرامش و بهداشت روانی خانواده"، مشکلات اجتماعی و قانونی"، اختلال در عملکرد و سلامت خانواده یا مراقب". نتایج پژوهش نشان می دهد که خانواده های دارای بیمار روانی تجربه های تلخ و ناگوار و مسائل و مشکلات بسیاری دارند و به دلیل قرار گیری در چنین شرایطی انزوا، طرد اجتماعی و انگ را تجربه می کنند که این طرد اجتماعی و انگ منجر به اختلال در عملکرد خانواده و مراقب می گردد.
مریم بهروزی فر؛ محمدعلی چیت ساز؛ اصغر محمدی
چکیده
بی سرپرستی کودکان همیشه بعنوان موضوعی اجتماعی مطرح می باشد. این کودکان به دلایل متعدد از حمایت خانواده خود محروم اند زیرا ممکن است یک یا همه افراد موثر در تأمین نیازهایش در زندگی را از دست بدهند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران است که از لحاظ هدف تحفیق کاربردی ...
بیشتر
بی سرپرستی کودکان همیشه بعنوان موضوعی اجتماعی مطرح می باشد. این کودکان به دلایل متعدد از حمایت خانواده خود محروم اند زیرا ممکن است یک یا همه افراد موثر در تأمین نیازهایش در زندگی را از دست بدهند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران است که از لحاظ هدف تحفیق کاربردی و از نظر نوع روش، تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی می باشد. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. جامعه آماری برای این امر کودکان دختر و پسر مقیم مراکز شبانه روزی شهر تهران می باشند که سن آنان بالای 13 سال و تجربه زندگی حداقل 5 سال را در این مراکز داشته و با استفاده از انتخاب هدفمند برگزیده شده اند تا از طریق مصاحبه با آنان به شناخت مشخص تری از مسایل و نیازهای آنان دست یابیم. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج تحلیل مضمون 7 تم اصلی و 22 مفهوم به دست داد. همچنین فقدان بعنوان ذات مشترک پدیده تعیین شد. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از زندگی در مراکز شبانه روزی توسط شرکت کنندگان بود. آنان با وجود محدودیت و نظارت زیاد در این مراکز از زندگی خود رضایت داشتند اما حضور در این مراکز را منشا آینده ای مبهم برای خود می دانند و درخواست شادی بیشتر، حمایت و پذیرش در جامعه داشته و نسبت به خانواده خود احساسی دوگانه از دلتنگی و ناراحتی دارند.
سیدرضا جوادیان؛ فاطمه زیدآبادی نژاد
چکیده
چکیده ازآنجاییکهاعضایخانوادهبهمثابهبازیگران مهمدر بازتولیدوبازتوزیعسرمایهاجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی مطلوب و حس نوعدوستی در فرزندان ایفاینقش مینمایند، مطالعه حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب در دانشجویان پرداخته است. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه یزد ...
بیشتر
چکیده ازآنجاییکهاعضایخانوادهبهمثابهبازیگران مهمدر بازتولیدوبازتوزیعسرمایهاجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی مطلوب و حس نوعدوستی در فرزندان ایفاینقش مینمایند، مطالعه حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب در دانشجویان پرداخته است. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 میباشد. نمونه 372 نفری از دانشجویان دانشگاه یزد با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سهبخشی سرمایه اجتماعی درون خانواده، سرمایه اجتماعی بیرون خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب استفاده شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، تی و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج مشخص کرد که میانگین رفتارهای اجتماعی مطلوب دانشجویان 4/78 بوده که از متوسط مقیاس بالاتر است. از طرفی ابعاد نزدیکی و نظارت سرمایه اجتماعی درون خانواده و ابعاد مشارکت اجتماعی، هنجار اجتماعی، اثربخشی، اعتماد به محیط و اعتماد نهادی سرمایه اجتماعی بیرون خانواده با رفتارهای اجتماعی مطلوب دانشجویان همبستگی معنیداری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای هنجار اجتماعی، اعتماد به محیط، مشارکت اجتماعی، اعتماد نهادی و نظارت توانستهاند 17 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
زهرا میرحسینی
چکیده
چکیده مطالعه حاضر تحقیقی کیفی و پدیدارشناسانه است که با هدف شناسایی و فهم عوامل خطرآفرین و ریسک فاکتورهای موجود در زندگی زنانی صورت پذیرفته، که مرتکب جرم شده و مسیر زندگیشان به سوی زندان کشیده شده است. بر این اساس در این تحقیق با 24 زن که سابقه محکومیت و حبس دارند، مصاحبههای عمیق کیفی شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد، اغلب ...
بیشتر
چکیده مطالعه حاضر تحقیقی کیفی و پدیدارشناسانه است که با هدف شناسایی و فهم عوامل خطرآفرین و ریسک فاکتورهای موجود در زندگی زنانی صورت پذیرفته، که مرتکب جرم شده و مسیر زندگیشان به سوی زندان کشیده شده است. بر این اساس در این تحقیق با 24 زن که سابقه محکومیت و حبس دارند، مصاحبههای عمیق کیفی شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد، اغلب زنان مصاحبه شونده، در طول دوران زندگی خویش انواع خشونت و آزار را تجربه کرده و معمولاً در خانوادههایی ناکارآمد، از هم گسیخته و جرم مدار زندگی کردهاند که والدین و یا بستگان درجه اول آنها سابقه محکومیت و زندان داشته و یا اعتیاد به موادمخدر دارند، هرچند که برخی از مصاحبه شوندگان خود نیز معتاد بوده و هنگام ارتکاب جرم موادمخدر مصرف کردهاند. همچنین نتایج این پژوهش نشان میدهد، علاوه بر موارد یادشده؛ فروتری اجتماعی-اقتصادی زنان، مناسبات شغلی، نابسامانیهای خانوادگی و سابقه مجرمیت همسرو تبعیت از او، سبک زندگی پرمخاطره و مواردی نظیر این، از جمله عواملی است که در فراهم شدن زمینههای ارتکاب جرم مؤثر بوده است. با این حال با توجه به کیفی بودن تحقیق، محقق به هیچ وجه قصد تعمیم یافتهها را ندارد.
سهیلا صادقی فسایی؛ ایمان عرفان منش
چکیده
چکیده طی دهه گذشته، افزایش روند خانگی شدن فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICTS) بهعنوان مسأله اجتماعی نوظهور در خانوادههای ایرانی، تجربه و درک جدیدی از زندگی روزمره خانوادگی را در تکالیف و حقوق، تصورات و انتظارات از نقش، نظارت و روابط والد-فرزندی به وجود آورده است. یکی از مهمترین دستاوردهای این مسأله، افزایش قدرت کنشگری و تواناییهای ...
بیشتر
چکیده طی دهه گذشته، افزایش روند خانگی شدن فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICTS) بهعنوان مسأله اجتماعی نوظهور در خانوادههای ایرانی، تجربه و درک جدیدی از زندگی روزمره خانوادگی را در تکالیف و حقوق، تصورات و انتظارات از نقش، نظارت و روابط والد-فرزندی به وجود آورده است. یکی از مهمترین دستاوردهای این مسأله، افزایش قدرت کنشگری و تواناییهای بالقوه و نهفته فرزندان نوجوان در پی مصرف و استفاده از آن فناوریها بهمنزله یک منبع تقویتکننده بوده است. نویسندگان تحلیل واقعیت مذکور را با انجام پژوهشی میدانی در شهر تهران (مناطق 3، 6 و 11) بررسی کردند. بدین منظور، رویکرد تحلیلی و نظریِ چند-وجهی درباره ارتباط فناوری با مقولههای قدرت، مصرف، فردگرایی، جامعهپذیری و زبان و همچنین، الهام از پارادایم ساخت یابی آنتونی گیدنز اتخاذ شده است. بهعلاوه، با توجه به استراتژی نمونهگیری نظری و هدفمند، با 120 نفر از نوجوانان 17-13 ساله مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفت. برای رسیدن به بازسازی واقعیت، مصاحبهها در فرآیندی شامل نظم دهی چند-مرحلهای، کدگذاری، الگویابی و سنخشناسی تحلیل شدند. نتایج نشان میدهند بهرغم برخی آسیبپذیریها، 16 نوع قدرت برای فرزندان شناسایی پذیر است که میتوان آنها را در دو سنخ قدرتهای اکتسابی و قدرتهای منتقلشونده طبقهبندی کرد. این قدرتها عمدتاً ماهیتی وابسته، مشروط، موقت، بالقوه، غیر مشروع، لحظهای، نمایشی و کوتاه-بُرد دارند که باید در شبکه قدرت-وابستگی و نیاز به والدین نگریسته شوند.