این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
نگار سراج؛ منصور فتحی
چکیده
این پژوهش، اثربخشی الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده را بر عملکرد خانواده کودکان کار را مورد بررسی قرار داده است. اهمیت پژوهش حاضر از این جهت است که برای اولین بار در ایران الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده در مداخلات مددکاری اجتماعی به صورت علمی مورد بررسی علمی قرار گرفته است و پروتکلی بر اساس الگوی وظیفه مداری برای مداخله مبتنی ...
بیشتر
این پژوهش، اثربخشی الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده را بر عملکرد خانواده کودکان کار را مورد بررسی قرار داده است. اهمیت پژوهش حاضر از این جهت است که برای اولین بار در ایران الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده در مداخلات مددکاری اجتماعی به صورت علمی مورد بررسی علمی قرار گرفته است و پروتکلی بر اساس الگوی وظیفه مداری برای مداخله مبتنی خانواده در کار با خانواده کودکان کار به عنوان یکی از گروه های در معرض آسیب تدوین و تنظیم شده است.پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) است، تعداد 30 خانواده از خانواده های کودکان کار موسسه "تلاشگران یاری همدل" از بین 50خانواده جامعه آماری، نمونه گیری شده اند؛ به صورتی که بین جامعه آماری مورد نظر، خانواده هایی که نمره عملکرد خانواده آنها پایین تر بود، مشخص شده و در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) به صورت تصادفی قرار گرفتند. سپس با استفاده از الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده، طی 10 جلسه به اجرای مداخله مددکاری اجتماعی بر اساس «پروتکل الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده»، روی گروه آزمایش پرداخته شد. برای تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد و با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین نمرات گروه آزمایش پس از اجرای مداخله در متغیر عملکرد خانواده و ابعاد آن تفاوت معناداری را نشان می دهد.
این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
محمد باباپور؛ منصور فتحی
چکیده
چکیدهانسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. ...
بیشتر
چکیدهانسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند. کلید واژه ها: انسان، اگزیستانسیالیسم، مددکاری اجتماعی، ارزشها و اصول
آرزو دولت فرد؛ منصور فتحی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجارب و چالش های خانواده های دارای فرد اختلال روان صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد و مشارکت کنندگان آن، خانواده های مرکز درمان و توانبخشی بیماران مزمن اعصاب و روان امید فردا در شهر تهران بودند که 20 نفر از آنان از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مصاحبه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجارب و چالش های خانواده های دارای فرد اختلال روان صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد و مشارکت کنندگان آن، خانواده های مرکز درمان و توانبخشی بیماران مزمن اعصاب و روان امید فردا در شهر تهران بودند که 20 نفر از آنان از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند گردآوری و به روش تماتیک مورد تحلیل قرار گرفت. شش مضمون اصلی درخصوص چالش های خانواده های دارای فرد اختلال روان به دست آمد که عبارتند از:": "عدم آگاهی"، "مشکات درمان"، "مشکل ارتباطی"، "سلب آرامش و بهداشت روانی خانواده"، مشکلات اجتماعی و قانونی"، اختلال در عملکرد و سلامت خانواده یا مراقب". نتایج پژوهش نشان می دهد که خانواده های دارای بیمار روانی تجربه های تلخ و ناگوار و مسائل و مشکلات بسیاری دارند و به دلیل قرار گیری در چنین شرایطی انزوا، طرد اجتماعی و انگ را تجربه می کنند که این طرد اجتماعی و انگ منجر به اختلال در عملکرد خانواده و مراقب می گردد.
منصور فتحی؛ خدیجه فیضی پور؛ علی اصغر درویشی فرد
چکیده
مطالعه حاضر با هدف فهم عمیق زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع گراندد تئوری است و اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شد. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند و با معیار اشباع اطلاعات انتخاب گردیده است. بعد از ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف فهم عمیق زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع گراندد تئوری است و اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شد. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند و با معیار اشباع اطلاعات انتخاب گردیده است. بعد از تحلیل اطلاعات، یافته های تحقیق، در بعد سببی عواملی همچون، اعتیاد و رفتارهای اعتیادی، وابستگی اقتصادی، شیوه زندگی روزمره و حیطه های فضایی، در بعد زمینه ای، عواملی همچون، طرد اجتماعی، از هم گسیختگی روابط خانوادگی، محلات بی سازمان شهری و تشدید خطر قربانی شدن و در نهایت در بعد مداخله گر مفاهیم عدم امکان پیگیری قضایی و تداوم خشونت، فقدان حمایت ها و سیاست های اجتماعی استخراج گردید. مقوله یا پدیده محوری پژوهش، گریز ناپذیری خشونت جنسی در زنان بی خانمان است. استراتژی های زنان بی خانمان در برخورد با وضعیت و شرایط موجود به دو شکل، سازگارمدار و تغییر مدار است. همسو با نگرش مددکاری اجتماعی، هرگونه مداخله در وضعیت افراد بی خانمان، نیازمند نگاه جامع و سیستماتیک به ابعاد مختلف پیدایش مساله، نیازها و چالش های آن ها است.
منصور فتحی؛ مریم خاک رنگین
چکیده
یکی از ارزشهای اساسی حرفه مددکاری اجتماعی، عدالت اجتماعی و توجه ویژه به افراد و اقشار آسیبپذیر و بهخصوص کودکان در شرایط دشوار است. این مقاله به بررسی تجارب و تنشهای ناشی از زندگی با پدر مصرفکننده مواد، به منظور کاهش مشکلات این کودکان پرداخته است.روش پژوهش حاضر، پدیدارشناسی بوده و برای تحلیل اطلاعات و مصاحبهها از تحلیل تماتیک ...
بیشتر
یکی از ارزشهای اساسی حرفه مددکاری اجتماعی، عدالت اجتماعی و توجه ویژه به افراد و اقشار آسیبپذیر و بهخصوص کودکان در شرایط دشوار است. این مقاله به بررسی تجارب و تنشهای ناشی از زندگی با پدر مصرفکننده مواد، به منظور کاهش مشکلات این کودکان پرداخته است.روش پژوهش حاضر، پدیدارشناسی بوده و برای تحلیل اطلاعات و مصاحبهها از تحلیل تماتیک بهره گرفته شد. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 28 کودک دارای پدر مصرفکننده مواد، در بحثهای گروهی متمرکز و مصاحبههای عمیق انفرادی شرکت نمودند. با تحلیل اطلاعات بهدستآمده از مصاحبهها، هفت مقوله اصلی در خصوص مشکلات کودکان به دست آمد که شامل؛ نگرش منفی به خود، آزار و اذیت توسط اعضای خانواده و دیگران، طرد و انزوا، بیبرنامگی و روزمرگی، پذیرش قهرمان نگونبخت، درام هرجومرج در خانواده و اختلال حمایت والدین میباشد. یافتهها نشان میدهد که کیفیت روابط کودکان و والدین و همچنین اعضای خانواده رضایتبخش نیست. خشونت خانگی یکی از مشکلات شایع این نوع خانوادهها محسوب میشود و کودکان از عوامل محافظتی تابآوری محروم هستند.
منصور فتحی؛ نسرین مروتی؛ نادر مروتی
چکیده
چکیده با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزشها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین بهمنظور درک تفاوتهای ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی ...
بیشتر
چکیده با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزشها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین بهمنظور درک تفاوتهای ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی و سطح سلامت افراد یکی از اهداف مددکاری اجتماعی است. در پژوهش حاضر از نظریههای یادگیری اجتماعی و نقش اجتماعی برای تبیین تفاوت جنسیتی، از نظریههای وبر و مارکس برای تفاوت میزان دینداری در بین طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی و از نظریه اینگلهارات برای تبیین شکاف نسلی بهعنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، جوانان 15 تا 29 ساله شهر سنندج و والدین آنها است. روش نمونهگیری از نوع تصادفی ساده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودساخته و سنجش دینداری کلاک و استارک استفاده شده است. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده، میزان دینداری والدین و سن، با میزان دینداری جوانان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بین مردان و زنان از نظر میزان دینداری تفاوت معناداری وجود دارد اما بین تحصیلات و میزان دینداری جوانان رابطه معناداری به دست نیامد.