بتول امین جعفری؛ سهیلا صادقی فسایی؛ ستار پروین
چکیده
سالمندان یکی از گروه های هدف مددکاران اجتماعی هستند. تجربه سالمندی از نگاه خود سالمندان، از یک سو پرده از واقعیت هایی بر می دارد که بر ما پوشیده است و از سوی دیگر درکی عمیق، فراگیر و معنادار از موقعیت فرهنگی-اجتماعی سالمندی در جامعه را برای ما فراهم می سازد. بر همین مبنا، شناسایی وفهم عمیق مسائل و نیازها و چالشهایی که سالمندان با آن ...
بیشتر
سالمندان یکی از گروه های هدف مددکاران اجتماعی هستند. تجربه سالمندی از نگاه خود سالمندان، از یک سو پرده از واقعیت هایی بر می دارد که بر ما پوشیده است و از سوی دیگر درکی عمیق، فراگیر و معنادار از موقعیت فرهنگی-اجتماعی سالمندی در جامعه را برای ما فراهم می سازد. بر همین مبنا، شناسایی وفهم عمیق مسائل و نیازها و چالشهایی که سالمندان با آن مواجه هستند، اتخاذ وتدوین برنامه های مناسب جهت دست یافتن به سالمندیِ پویا و سلامت محور، ضرورتی کارکردی دارد. ایـن مطالعـه بـه بررسی تجربه زیسته سالمندان شهر اصفهان، پرداخته است. نمونه به روش نمونه گیری نظری مبتنی بر هدف در 20 مورد به اشباع رسید و پس از آن داده های جدیدی حاصل نشد، از این روی، بنا بر منطق نمونه یابی در تحقیقات کیفی، به همین تعداد اکتفا شد، تا مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار بگیرند. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش پدیدار شناسی به شیوه کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های این پژوهش، مشکلات ،نیازها و آسیبهای دوران سالمندی درک شده توسط خودسالمندان در چهار مضمون جسمی،اقتصادی، روحی -عاطفی (بی احترامی و عدم توجه به سالمند ،احساس تنهایی و طرد شدگی ، سلب اختیار و استیلای فرزندان ) واجتماعی (عدم آشنایی با فضای مدرن وانزواجویی ،مشکل گذران اوقات فراغت ) و همچنین درک وتصورسالمندان از این دوران،در دو مقوله : احساس عدم رضایت و تقدیر گرایی (روایت اکثریت) و احساس رضایت وغیر بیولوژِیک بودن سالمندی (روایت اقلیت سالمندان) ، شناسایی گردید.
محمود شجاعت رفسنجانی؛ یاسر رضاپور میرصالح؛ حمیدرضا آریانپور؛ ملیحه مصیبی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه تجربه زیسته برون رفت از وابستگی عاطفی در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد است. روش تحقیق از نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. جامعه هدف کلیه اعضای انجمن معتادان گمنام است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است، مصاحبه تا جایی ادامه پیدا کرد که دادههای جدیدی در برنداشت و به حد اشباع ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه تجربه زیسته برون رفت از وابستگی عاطفی در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد است. روش تحقیق از نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. جامعه هدف کلیه اعضای انجمن معتادان گمنام است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است، مصاحبه تا جایی ادامه پیدا کرد که دادههای جدیدی در برنداشت و به حد اشباع نظری رسید و در نهایت جامعه هدف به 10 نفر رسید. تحلیل دادهها از طریق مقایسه مداوم و کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، انجام شد. یافتهها نشان میدهد که تجربه معتادان گمنام از وابستگی عاطفی شامل 2 مقوله اصلی «بی کفایتی» و «خودتخریبی» و 11 مقوله اولیه « ضعف درحفاظت از مرزهای فردی و بین فردی»، «وابسته افراطی»، « بیم خسران»، «شکست در گسست»، «سرویس دهی افراطی»، «فقدان قاطعیت کافی»، «تمایزیافتگی پایین»، «نداشتن استقلال فکری و عاطفی»، «آسیبپذیری»، «عزت نفس پایین» و «تسلیم» است. یافتهها نشان داد عملکرد افراد معتادی که دارای وابستگی عاطفی هستند، بدون حضور فرد مقابل دچار مشکل میشود. آنها بدون فردی که به آن وابسته هستند احساس بیکفایتی میکنند و همچنین به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی عمل کرده و به خود آسیب میرسانند.
الهه آذربهرام؛ سوده مقصودی
چکیده
اولین سیکل قاعدگی دختران، معمولاً تجربهای ناخوشایند به شمار میرود زیرا با عصبیشدن، خجالتزدگی نسبت به تغییرات بدن و تغییرات روانی و خلقوخو همراه است. به نظر میرسد که آگاهی از تغییرات این دوران میتواند بر نگرش و عملکرد مثبت و منفی در مورد آن تأثیرگذار بوده و موجب سلامت جسمی و روانی دختران شود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی ...
بیشتر
اولین سیکل قاعدگی دختران، معمولاً تجربهای ناخوشایند به شمار میرود زیرا با عصبیشدن، خجالتزدگی نسبت به تغییرات بدن و تغییرات روانی و خلقوخو همراه است. به نظر میرسد که آگاهی از تغییرات این دوران میتواند بر نگرش و عملکرد مثبت و منفی در مورد آن تأثیرگذار بوده و موجب سلامت جسمی و روانی دختران شود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی به توصیف تجربه زیسته دانش آموزان دختر تیزهوش از دوران قاعدگیشان میپردازد. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 15 نفر از دانش آموزان دختر تیزهوش سال دهم شهر کرمان با نمونه گیری هدفمند جمعآوری و با استفاده از شیوه کدگذاری باز تحلیل شد. از تحلیل داده ها مضامین اصلی و فرعی استخراج شد. این مضامین عبارتند از: تجربه قبلاز قاعدگی (معمّای آگاهی و احساسات متناقض)، تجربه اولین قاعدگی (پیش بینی ناپدیری، شوک شادی و ترس، درخواست اطلاعات، پشتیبانی خانواده و ابزارهای حیاتی) و تجارب قاعدگیهای بعدی (رشد مراقبت شدگی و مراقبت کنندگی، مختل شدن زندگی فردی و اجتماعی و برخوردهای چندگانه فرا فردی با قاعدگی). در نتیجه، تجربه زیسته دختران نشان میدهدکه افزایش آگاهی دانش آموزان از قاعدگی باعث میشود ، مشکلات روحی -جسمی این دوره را درک و توانایی بیشتری برای غلبه برآنها داشته باشند. پیشنهاد میشود با برگزاری جلسات آموزش خانواده توسط متخصصین حوزه زنان برای دانش آموزان دختر و برای والدین آنها به خصوص مادران، ساخت برنامه های مفید پزشکی به وسیله صداوسیما، بهبود بخشیدن محتوای کتب درسی با شرایط وقوع زمان قاعدگی و... دختران را از اهمیت سلامتی شان آگاه ساخت.
مریم بهروزی فر؛ محمدعلی چیت ساز؛ اصغر محمدی
چکیده
بی سرپرستی کودکان همیشه بعنوان موضوعی اجتماعی مطرح می باشد. این کودکان به دلایل متعدد از حمایت خانواده خود محروم اند زیرا ممکن است یک یا همه افراد موثر در تأمین نیازهایش در زندگی را از دست بدهند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران است که از لحاظ هدف تحفیق کاربردی ...
بیشتر
بی سرپرستی کودکان همیشه بعنوان موضوعی اجتماعی مطرح می باشد. این کودکان به دلایل متعدد از حمایت خانواده خود محروم اند زیرا ممکن است یک یا همه افراد موثر در تأمین نیازهایش در زندگی را از دست بدهند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه زیسته کودکان و نوجوانان بدسرپرست از زندگی در مراکز نگهداری شبانه روزی شهر تهران است که از لحاظ هدف تحفیق کاربردی و از نظر نوع روش، تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی می باشد. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. جامعه آماری برای این امر کودکان دختر و پسر مقیم مراکز شبانه روزی شهر تهران می باشند که سن آنان بالای 13 سال و تجربه زندگی حداقل 5 سال را در این مراکز داشته و با استفاده از انتخاب هدفمند برگزیده شده اند تا از طریق مصاحبه با آنان به شناخت مشخص تری از مسایل و نیازهای آنان دست یابیم. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج تحلیل مضمون 7 تم اصلی و 22 مفهوم به دست داد. همچنین فقدان بعنوان ذات مشترک پدیده تعیین شد. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از زندگی در مراکز شبانه روزی توسط شرکت کنندگان بود. آنان با وجود محدودیت و نظارت زیاد در این مراکز از زندگی خود رضایت داشتند اما حضور در این مراکز را منشا آینده ای مبهم برای خود می دانند و درخواست شادی بیشتر، حمایت و پذیرش در جامعه داشته و نسبت به خانواده خود احساسی دوگانه از دلتنگی و ناراحتی دارند.
زینب شاه بختی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ جعفر حسنی؛ محمود جاجرمی
چکیده
مطالعه حاضر با روش کیفی، از روش داده بنیاد تلاش میکند تا مفهوم خانواده در تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق را شناسایی نماید. هدف این مطالعه، رسیدن به درکی از تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق و استخراج مدل از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه است. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با زوجین متقاضی طلاق در دادگاه خانواده ...
بیشتر
مطالعه حاضر با روش کیفی، از روش داده بنیاد تلاش میکند تا مفهوم خانواده در تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق را شناسایی نماید. هدف این مطالعه، رسیدن به درکی از تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق و استخراج مدل از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه است. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با زوجین متقاضی طلاق در دادگاه خانواده کرج بدست آمد. روش نمونهگیری هدفمند و با حجم نمونه 9 زوج (18 نفر) به اشباع نظری رسید. دادهها به روش اشتراوس کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد که شرایط علی شامل: دگرگونی ساختاری و ایدئولوژیکی خانواده، تحولات خانواده، مسائل فرهنگی و مسائل اقتصادی و شرایط زمینهای شامل: نابسامانی خانوادگی، عدم وجود تعامل اظهاری، داشتن تعاملات ابزاری و بیتوجهی به بُعد پیامدی دین و شرایط مداخلهای شامل: عدم برخورداری از مهارت زندگی، فرهنگ نادرست استفاده از تکنولوژِی مدرن و عدم تفکیک حوزه خصوصی و عمومی خانواده میباشند و پیامدها شامل: اجتنابناپذیری طلاق، آسیبهای طلاق و از دست دادن حمایت خانوادگی میباشند. درنتیجه توسعه نامتوازن خانواده با آموزش مهارتهای زندگی و حمایتهای اجتماعی تا حد زیادی مرتفع میشود.
علی اصغر درویشی فرد؛ خدیجه فیضی پور
چکیده
چکیده
بیخانمانی ازجمله مسائل اجتماعی قابلتوجهی است که در عصر حاضر اکثر کشورهای جهان اعم از توسعهیافته و توسعهنیافته درگیر آن هستند و در سطح جامعه ایران و بالاخص در سالهای اخیر به شکل جدیتری گسترشیافته است. شناخت مسائل و مشکلات این گروه، میتواند برنامهریزان اجتماعی را در طراحی سیاستهای اجتماعی کارآمد یاری رساند. ...
بیشتر
چکیده
بیخانمانی ازجمله مسائل اجتماعی قابلتوجهی است که در عصر حاضر اکثر کشورهای جهان اعم از توسعهیافته و توسعهنیافته درگیر آن هستند و در سطح جامعه ایران و بالاخص در سالهای اخیر به شکل جدیتری گسترشیافته است. شناخت مسائل و مشکلات این گروه، میتواند برنامهریزان اجتماعی را در طراحی سیاستهای اجتماعی کارآمد یاری رساند. ازاینرو، مطالعه حاضر به بررسی تجربه زیسته زنان بیخانمان با محوریت مسائل و مشکلات اجتماعی که در حین بیخانمانی با آن درگیر بودهاند، نیز پرداخته است. دادههای این تحقیق از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیکهای مصاحبه و مشاهده گردآوریشده است. روششناسی تحقیق، پدیدار شناختی است. حجم نمونه 18 نفر میباشد. افرادی که همگی در یک ملاک خاص مشترکاند و آن تجربه بیخانمانی است. تجزیهوتحلیل اطلاعات به روش ولکات انجام شد و 7 تم اصلی استخراج شد که در واقع نشانگر تصویری سازمانیافته از تجربیات زنان میباشد. این تمها عبارتاند از: اعتیاد و تداوم بیخانمانی، استراتژی تلاش برای بقاء، قربانی جرائم و آزار چندگانه، شکلگیری احساسات منفی، طرد اجتماعی، ناکارآمدی شبکههای اجتماعی و همرویدادی محرومیتها. در نهایت میتوان گفت، زنان بیخانمان دارای شرایط و وضعیت بسیار دشواری هستند که آنها را در مقابل آسیبها و تهدیدهای ناشی از بیخانمانی، آسیبپذیر میکند. در واقع آنها به حدی درگیر تجربیات منفی ناشی از بیخانمانی شدهاند که اولاً تداوم بیخانمانی آنها را در پی داشته است و ثانیاً امکان رهاشدگی از شرایط منفی را برای آنها دشوار نموده است.
اکبر بخشی نیا؛ حبیب آقابخشی؛ محمدسعید ذکایی
چکیده
چکیده در دو دهه اخیر نوع خاصی از بیخانمانی که کارتن خوابی نام گرفته، در کشور ما و به ویژه در کلانشهر تهران پدیدار شده و مورد توجه قرار گرفته است. کارتن خوابی به نظر کارشناسان اجتماعی ضمن آنکه مسئله اجتماعی تلقی میگردد، میتواند تبدیل به آسیب اجتماعی شود. کارتن خوابی نشانه و برآیندی از وجود سایر مسایل و آسیبهای اجتماعی در جامعه ...
بیشتر
چکیده در دو دهه اخیر نوع خاصی از بیخانمانی که کارتن خوابی نام گرفته، در کشور ما و به ویژه در کلانشهر تهران پدیدار شده و مورد توجه قرار گرفته است. کارتن خوابی به نظر کارشناسان اجتماعی ضمن آنکه مسئله اجتماعی تلقی میگردد، میتواند تبدیل به آسیب اجتماعی شود. کارتن خوابی نشانه و برآیندی از وجود سایر مسایل و آسیبهای اجتماعی در جامعه است. هدف این مطالعه، رسیدن به درک و فهمی از تجربه زیسته افراد کارتن خواب و کشف و استخراج نظریه از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه، شامل مناسبات متقابل میان شرایط (ساختار)، عمل (فرآیند) و پیامدها بود. پژوهش از نوع کیفی و به روش نظریه زمینهای (GT) است. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با مردان کارتن خواب در سطح شهر تهران، طی سالهای 1395 و 96 جمعآوری شد. روش نمونهگیری هدفمند و با حجم نمونه 34 نفری به اشباع نظری رسید. دادهها به روش استراوس و کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری، گزینشی تحلیل شد. برزخ گسستگی- وابستگی، مقوله محوری است که بیانگر گسستگی فرد از جامعه، خانواده و منابع حمایتی و پیوستن او به گروه ناهنجار کارتن خوابی برای جبران فقدانها و محرومیتهاست. کارتن خوابها در برخورد با این پدیده، راهبردهای بقاء گرایی، تداوم و برونرفت را دنبال کرده و پیامدهای آنها را نیز متحمل میشوند. نتایج نشان میدهند کارتن خوابی در بستری از عوامل کلان و ساختاری در تعامل با عوامل فردی شکل میگیرد. رهایی از آن نیاز به تغییر شرایط اجتماعی این افراد دارد و شخص کارتن خواب عامل فعالی در این فرایند میتواند باشد.
علی اصغر درویشی فرد؛ میترا جسک؛ خدیجه فیضی پور
چکیده
چکیده مقاله حاضر به بررسی تجربه زیسته زنان شاغل در کارگاههای تولیدی (خیاطی) و مسائل و مشکلاتی که آنان مواجه هستند پرداخته است. این مطالعه به روش تحقیق کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. مصاحبههای باز و بدون ساختار با زنان صورت گرفته که در طی آن تجربیات آنها از موضوع بیان شده است. حجم نمونه 15 نفر میباشد و تعداد این حجم، ...
بیشتر
چکیده مقاله حاضر به بررسی تجربه زیسته زنان شاغل در کارگاههای تولیدی (خیاطی) و مسائل و مشکلاتی که آنان مواجه هستند پرداخته است. این مطالعه به روش تحقیق کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. مصاحبههای باز و بدون ساختار با زنان صورت گرفته که در طی آن تجربیات آنها از موضوع بیان شده است. حجم نمونه 15 نفر میباشد و تعداد این حجم، با رسیدن به اشباع نظری پایان یافت. دادههای بهدستآمده با روش تماتیک تحلیل و تفسیر شد. از تجزیهوتحلیل یافتههای پژوهش از طریق روش تماتیک، چهار تم اصلی پیرامون مسائل و آسیبهای زنان شاغل در کارگاههای تولیدی استخراج شد که درواقع تصویری سازمانیافته از تجربیات آنان است. این تم ها عبارتند از: عدم احساس امنیت، نبود امنیت شغلی و حمایتهای اجتماعی کارآمد، تعدد مسئولیتها و نقشها و ضعف مهارتهای اجتماعی و زندگی. نتایج تحقیق بیانگر آن است که اکثریت زنان مرتبط با موضوع تحقیق دارای شرایط ابتدایی دشواری بوده و بهگونهای در معرض آسیب هستند و زمانی که زمینههای اشتغال مناسب و مشارکت اجتماعی اصولی آنان در مکانهایی نظیر کارگاههای تولیدی، فراهم نمیشود مسائل و مشکلات آنان مضاعف میشود. درواقع شرایط و ویژگیهای حاکم بر محیط کار بهگونهای است که زمینه شکلگیری تنش و آسیبپذیری هرچه بیشتر زنان را موجب میشود.
سیده زهرا افتخارزاده
چکیده
چکیده این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کردهاند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق میشود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد. 12 زن که در کودکی ازدواج کردهاند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات ...
بیشتر
چکیده این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کردهاند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق میشود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد. 12 زن که در کودکی ازدواج کردهاند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات آنها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاری جمعآوری و بازنویسی گردید و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. از تدوین مصاحبههای انجامشده، دوازده مضمون استخراج شد. نتایج نشان داد کهازدواج زودهنگام میتواند یک عامل مثبت در بروز خشونت خانگی و ترک تحصیل دختران باشد. ازدواج کودک از منظر روابط زناشویی میتواند یکی از مصادیق آزار جنسی کودکان نیز باشد. اکثریت زنان کودک همسر، کودک مادر هم هستند. ازدواج زودهنگام اغلب باعث استثمار کار زن ازجمله کار خانگی، روستایی یا اشتغال خارج از منزل میشود. فقر و عوامل اقتصادی، فرهنگ خانوادگی، محلی و قومی و ترس از بیآبرویی مهمترین عوامل رخداد ازدواج زودهنگام در نمونه مورد مطالعه بوده است. مضمونهای استخراج شده مشخص نمود که زنان در ازدواج زودهنگام با مشکلات متعددی روبرو هستند. به نظر میرسد که رشد اقتصادی و فرهنگی خانوادهها میتواند بهعنوان یک عامل پیشگیریکننده عمل کند ولی بهتنهایی کافی نیست و این امر مستلزم تغییر نگرشها، فرایندها، فرهنگ و قانون است. واژههای کلیدی: ازدواج زودهنگام، ازدواج کودک، تجربه زیسته، کودک همسری، مطالعه کیفی