این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
بهروز سپیدنامه؛ غلامرضا علی رمائی
چکیده
اختلال هویت جنسی که گاهی ترنس یا ترنسسکشوال خوانده میشود به معنای نارضایتی از هویت جنسی موجود و احساس هویتی خلاف وضع موجود میباشد. این پژوهش در پی بازنمود دلالت معنایی فرد ترنس، خانواده و جامعه از ترنسبودهگی میباشد. با توجه به ماهیت برساختی پدیده مورد مطالعه، پارادایم تحقیق کیفی و به منظور مطالعه تجربۀ زیستۀ افراد ترنس، ...
بیشتر
اختلال هویت جنسی که گاهی ترنس یا ترنسسکشوال خوانده میشود به معنای نارضایتی از هویت جنسی موجود و احساس هویتی خلاف وضع موجود میباشد. این پژوهش در پی بازنمود دلالت معنایی فرد ترنس، خانواده و جامعه از ترنسبودهگی میباشد. با توجه به ماهیت برساختی پدیده مورد مطالعه، پارادایم تحقیق کیفی و به منظور مطالعه تجربۀ زیستۀ افراد ترنس، از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شده است. جامعۀ هدف شامل ترنسهای شهر مریوان است که از طریق نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع و بسندگی، 13 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبۀ عمیق بود. قابلیت اطمینان یافتهها از طریق حضور مستمر و مداوم محقق در میدان تحقیق و انجام تمام مراحل طبق برنامه پژوهشی تدوین شده و قابلیت انتقال یافتهها از طریق نوشتن یادداشتهای فنی و ژرف و مقایسه یافتهها با پیشینهها و چهارچوب مفهومی محقق گشت. یافتههای بهدست آمده مؤید آنند که در سطح خُرد، افراد ترنس، ترنس بودن را به مثابه: حلول روح غیر همجنس در کالبد فرد، محدودیت و اختلال و تضاد دانستهاند. در سطح میانی، خانوادهها، ترنس بودن فرزندشان را به مثابه لکۀ ننگ و محصولی تقلبی و غیر واقعی تلقی کردهاند. در سطح کلان، جامعه، ترنس بودن را به مثابه سرگردانی جنسی و نیز ابژه جنسی که مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند معنا کردهاند. ترنسبودهگی وضعیتی است که توأم با داغ ننگ و طرد شدهگی اجتماعی است و ترنسها نیز مبارزانی هستند که در جنگی نابرابر سعی در تسخیر قلمرو هویتی خود و قبولاندن آن به جامعه را دارند.
این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
عاطفه کیااحمدی؛ ابوالفضل حسینی
چکیده
چکیدههدف اصلی این مطالعه تبیین نگرش مثبت به اعتیاد از طریق مدل مکانیزمی مبتنی بر متغیرهایی چون برچسب، طرد و احساس نیاز به مصرف مواد بود. از منظر روششناسی، این مطالعه کمی از نوع پیمایش تبیینی بود. جامعه آماری کلیه زنان تحت درمان در مراکز درمانی ترک اعتیاد استان گلستان در سال ۱۴۰۰ بودند که به روش نمونهگیری در دسترس تعداد ۱۸۷ پرسشنامه ...
بیشتر
چکیدههدف اصلی این مطالعه تبیین نگرش مثبت به اعتیاد از طریق مدل مکانیزمی مبتنی بر متغیرهایی چون برچسب، طرد و احساس نیاز به مصرف مواد بود. از منظر روششناسی، این مطالعه کمی از نوع پیمایش تبیینی بود. جامعه آماری کلیه زنان تحت درمان در مراکز درمانی ترک اعتیاد استان گلستان در سال ۱۴۰۰ بودند که به روش نمونهگیری در دسترس تعداد ۱۸۷ پرسشنامه معتبر جمعآوری گردید. آزمون مدل تحقیق با تکیهبر مدل معادلات ساختاری (Amos26) انجام شد.نتایج فرایندی فرضیات نشان داد که برچسب اجتماعی بهطور مستقیم منجر به افزایش طرد اجتماعی میشود، سپس طرد اجتماعی بر احساس نیاز به مصرف مواد تأثیر معناداری دارد. در ادامه، احساس نیاز به مصرف مواد تأثیر قوی بر نگرش مثبت به مواد مخدر دارد. درکل متغیرهای مذکور ۶۹/۰ درصد تغییرات نگرش مثبت به مواد مخدر را توضیح میدهند. بنابراین نگرش مثبت به اعتیاد تابعی است از احساس نیاز به مصرف مواد که خود تابعی است از طرد و برچسب اجتماعی.
سید مهدی اعتمادی فرد؛ سید حسن حسینی؛ الهام ساوالانپور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی کژکارکردهای سیاستهای حمایتی در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دو نهاد حمایتی کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی انجام شده است. در این پژوهش با به کارگیری مفهوم طرد اجتماعی، به بررسی جامعهشناختی مسئلۀ تحقیق پرداخته شده است. روش تحقیق نظریه زمینهای بوده و 36 مصاحبۀ عمیق و نیمه ساختار یافته با دو گروه از پاسخگویان، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی کژکارکردهای سیاستهای حمایتی در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دو نهاد حمایتی کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی انجام شده است. در این پژوهش با به کارگیری مفهوم طرد اجتماعی، به بررسی جامعهشناختی مسئلۀ تحقیق پرداخته شده است. روش تحقیق نظریه زمینهای بوده و 36 مصاحبۀ عمیق و نیمه ساختار یافته با دو گروه از پاسخگویان، مشتمل بر مددجویان و متخصصین انجام شده است. پس از سنخ شناسی سه گانۀ طرد اجتماعی و گونه های وابستگی متناظر با آن پدیدۀ مرکزی مبتنی بر یافته های پژوهش تحت عنوان "وابستگی منفعلانه" برساخت شده است. مهمترین علل اصلی این پدیده در چهار مقولۀ "طرد مزمن" ، "جامعه پذیری وابسته پرورِ زنان" ، "درجاماندگی سیستم حمایتی" و "کلیشه سازی زن سرپرست خانوار" شناخته شده اند. شرایط زمینهای تحت عنوان "سیاسی شدن حمایتها" و "شرایط فزایندۀ فراوانیِ زنان سرپرست خانوار " مقولهبندی شدهاند. شرایط مداخلهگر نیز تحت مقولههای" سوء مدیریت" و "نقص قوانین" بر ساخت شدهاند.راهبردهای اصلی در سه مقوله "بازاندیشی سوداگرانه" ، "ناتوان نمایی" و "طرد خودخواسته" مقوله بندی شده اند و پیامدهای این پدیده نیز در دو مقوله "مطالبهگری مستمر" و " اشتغالگریزی" صورتبندی شدهاند. در این پژوهش مددجویانی که طرد مزمن و بیننسلی را تجربه کردهاند، ظرفیت بالایی برای وابستگی منفعلانه به حمایتها- به عنوان اصلی ترین کژکارکرد سیاستهای حمایتی- دارند و شایسته است در اتخاذ سیاستهای حمایتی برای مطرودین مزمن متناسب با وضعیت طردشدگی آنان، نسبت به پیشگیری و کنترل وابستهشدن به حمایتها و رسوب در سیستم حمایتی برای این افراد تمهیداتی اندیشیده شود.
امید قادر زاده؛ کوهیار پیری
چکیده
چکیده این نوشتار به دنبال کاوش در برساخت اجتماعی پدیده خودکشی از منظر اقدام کنندگان به خودکشی در شهر آبدانان است. دادههای این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و اسناد و مدارک گردآوریشده و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل دادهها استفادهشده است. با کمک روش نمونهگیری کیفی، نظری و هدفمند با 8 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه ...
بیشتر
چکیده این نوشتار به دنبال کاوش در برساخت اجتماعی پدیده خودکشی از منظر اقدام کنندگان به خودکشی در شهر آبدانان است. دادههای این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و اسناد و مدارک گردآوریشده و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل دادهها استفادهشده است. با کمک روش نمونهگیری کیفی، نظری و هدفمند با 8 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه شده تا اشباع نظری حاصل گردد. سرانجام دادههای گردآوریشده در قالب 64 مفهوم، 4 مقوله عمده و یک مقوله هسته کدگذاری و تحلیلشدهاند. 4 مقوله عُمده عبارتاند از: گسیختگی خانوادگی، فشار ساختاری، فردیت عقیم مانده و فشار هنجاری. مقوله هسته نیز که دیگر مقولات کُلی را شامل میشود مقوله "طرد اجتماعی" است. یافتهها بر مبنای نتایج این مطالعه، اقدام به خودکشی برساختی اجتماعی است و بهمثابه امری بسترمند، نتیجه واکنشها و تعاملات جوانان آبدانانی به فرصتها و محدودیتهای محیط اجتماعی و فرهنگی است. بهعبارتدیگر، بازسازی معنایی خوانش اقدام کنندگان به خودکشی از چگونگی برساخت پدیده خودکشی، حاکی از آن است که آنها پدیده خودکشی را بهمثابه واکنش و راهبرد گریزناپذیر به جدایی از جریان اصلی محیط اجتماعی- فرهنگی درک و تفسیر کردهاند.