محمد گنجی؛ نرگس نیکخواه؛ فاطمه حامی کارگر؛ مسعود غفاری
چکیده
گروههای اجتماعی مختلف هرکدام تلاشهایی در جهت رسیدن به سلامتی اتخاذ میکنند و با توجه به موقعیت اجتماعی خود با موانعی نیز در جهت تحقق سلامتی مواجه هستند در این میان زنان نابینا و کمبینا نیز تجربیات منحصر بهفردی در این زمینه دارند. این پژوهش با روش پدیدار شناسی، به واکاوی تلاشهای زنان نابینا و کمبینا در بستر تجربه زیستهیشان ...
بیشتر
گروههای اجتماعی مختلف هرکدام تلاشهایی در جهت رسیدن به سلامتی اتخاذ میکنند و با توجه به موقعیت اجتماعی خود با موانعی نیز در جهت تحقق سلامتی مواجه هستند در این میان زنان نابینا و کمبینا نیز تجربیات منحصر بهفردی در این زمینه دارند. این پژوهش با روش پدیدار شناسی، به واکاوی تلاشهای زنان نابینا و کمبینا در بستر تجربه زیستهیشان و همچنین موانع پیشروی آنان در شهر کاشان می پردازد. دراین راستا با استفاده از نمونهگیری هدفمند با ملاک اشباع نظری 25 نفر از زنان نابینا و کمبینا برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شده اند. سپس با استفاده از تحلیل تماتیک براون و کلارک مصاحبهها تحلیل گردید. پس از استخراج کدهای مناسب، دو تم اصلی با عناوین عاملیت سلامتمحور و موانع ادراکشدهی تحقق سلامت به دست آمده است. عاملیت سلامتمحور، شامل کنشها و اقداماتی است که در حیطهی آگاهی افراد است و جهت حفظ، بهبود و یا ارتقای سلامت بروز میکند. و دارای تمهای فرعی پیش فرضهای اولیه سلامتی، پیشگیری آگاهانه در راستای حفظ سلامت، بازسازی و درمانگری و اقدامات مخل سلامتی است. موانع ادراکشدهی سلامت نیز به مقولههای کلان اجتماعی اشاره دارد که خارج از اراده افراد تحقق سلامتی را در زنان نابینا و کمبینا محدود مینماید و حاوی تمهای فرعی سلامت اقتصاد محور، رفتارهای آزار دهندهی جامعه، بستر اجتماعی ناتوانکننده و چالش با نهاد درمان و خانوادهی منفعل می باشد.
سیدعلیرضا افشانی؛ لیلی بنیاد
چکیده
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامتمحور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامتمحور ...
بیشتر
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامتمحور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی بر اساس فرمول کوکران تعداد384 نفر از زنان متاهل شهر یزد را به روش نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای و با ابزار پرسشنامه مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سبک زندگی سلامتمحور و خشونت خانگی رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد. همچنین بین تمامی ابعاد سبک زندگی سلامتمحور (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماریها، سلامت روانی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد، پیشگیری از حوادث وسلامت محیطی) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنیداری وجود داشت. مدل معادله ساختاری نیز حکایت از تأثیر معکوس سبک زندگی سلامتمحور بر خشونت خانگی داشت و شاخصهای برازش مدل نیز بیانگر مطلوبیت حمایت دادهها از مدل بود. نتایج پژوهش نشانگر اهمیت دو بعد از ابعاد سبک زندگی سلامتمحور است: یکی کنترل وزن و تغذیه و دیگری ورزش و تندرستی. اساساً زنانی که ورزش میکنند حتی اگر مورد خشونت هم واقع شوند بهتر میتوانند روحیه خود را حفظ کرده و همچنان برای جلوگیری از اعمال خشونت به دنبال راهحلهای جدید باشند.