عاطفه شیرکوند؛ خدیجه ذولقدر؛ عاصمه قاسمی
چکیده
هدف این پژوهش مطالعه نگرش به پدیده فرزند در دنیای کنونی میباشد. در دنیای کنونی، شاهد تحول و تغییر در همه ابعاد زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی هستیم. دگرگونیهایی که ناگزیر و لازمه جهانی ست که ما را در بر گرفته است. از این رو بسیاری از نقشهای جنسیتی و منابع هویتی از قبل موجود، اولویت خود را برای انسان مدرن امروزی از دست داده و امکانهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش مطالعه نگرش به پدیده فرزند در دنیای کنونی میباشد. در دنیای کنونی، شاهد تحول و تغییر در همه ابعاد زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی هستیم. دگرگونیهایی که ناگزیر و لازمه جهانی ست که ما را در بر گرفته است. از این رو بسیاری از نقشهای جنسیتی و منابع هویتی از قبل موجود، اولویت خود را برای انسان مدرن امروزی از دست داده و امکانهای جدیدتری را برای عرضه خود و احساس ارزشمندی در اختیار او قرار داده است. نگرش زوجین به فرزند، به همان اندازه که یک تصمیم و انتخاب فردی و یا زناشویی است، میتواند یک برآمده از تغییر هویت زوجین در عصر جدید میباشد که در هر دو صورت (خواستن یا نخواستن فرزند )، پیامدهای متفاوتتری بر زوجین دهه اخیر نسبت به زوجین نسلهای قبل را در بر خواهد داشت. روش این نظریه داده بنیاد میباشد. دادههای مورد نیاز این پژوهش حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 18 نفر از زوجین جوان میباشد. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و در دسترس و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، تعیین گردیده است. بر اساس نتایج پژوهش، دو پدیده محوری " توافق ناپایدار یک طرفه" و " تقدم رهابودگی به تقیّد"، بهعنوان پدیدههای محوری و پدیده انتخابی " سیّالیت هویت" بهعنوان پارادایم اصلی انتخاب گردید. از علل این پدیده، هویت بازاندیشی شده و خودآگاهی فرآیندی میباشد که در پیامد آن پذیرش اجتماعی فرزند نا خواهی در جامعه میباشد.
سجاد شرافت؛ مصطفی ازکیا؛ منصور وثوقی؛ سید محمد سید میرزایی
چکیده
هدف این پژوهش فهم تجربة زیستة طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام میباشد. رویکرد مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد میباشد. در این مطالعه کل دهستانهای استان شناسایی و از هر دهستان یک روستا- جمعاً 10 روستا - مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از 35 مورد مصاحبه عمیق و 7 مورد بحث گروهی به اشباع تئوریک دست ...
بیشتر
هدف این پژوهش فهم تجربة زیستة طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام میباشد. رویکرد مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد میباشد. در این مطالعه کل دهستانهای استان شناسایی و از هر دهستان یک روستا- جمعاً 10 روستا - مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از 35 مورد مصاحبه عمیق و 7 مورد بحث گروهی به اشباع تئوریک دست پیدا کردیم؛ مقوله «فقر و مناسبات نابرابر اقتصای، اجتماعی» به عنوان مقوله هستهای انتخاب گردید. شرایط علّی شکلگیری این مقوله، فقر موروثی، فقدان مهارت، بیکاری، طلاق، بیوگی، تجرد، تبعیض جنسیتی، ناباروری، انسداد اجتماعی، فقدان شبکههای اجتماعی، مهاجر بودن و معلولیت میباشد. از راهبردهای مورد استفاده جهت مواجهه با پدیده نابرابری و طرد اجتماعی میتوان به ایجاد گروههای متکثر و متضاد در روستاها، اختلاف و چند دستگی، کسب سرمایه نامشروع، انطباق و خود محروم سازی اشاره کرد. پیامدهای اتخاذ چنین راهبردهایی نیز آسیب پذیری، بدبینی، بی اعتمادی، مشارکت پایین، مواجهه با تنبیهات قانونی، تضعیف شبکههای اجتماعی، بیتفاوتی، یأس و سرخوردگی، بروز آسیبهای اجتماعی، خالی شدن روستاها از سکنه و تداوم فقر، نابرابری و طرد اجتماعی میباشد.
زینب شاه بختی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ جعفر حسنی؛ محمود جاجرمی
چکیده
مطالعه حاضر با روش کیفی، از روش داده بنیاد تلاش میکند تا مفهوم خانواده در تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق را شناسایی نماید. هدف این مطالعه، رسیدن به درکی از تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق و استخراج مدل از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه است. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با زوجین متقاضی طلاق در دادگاه خانواده ...
بیشتر
مطالعه حاضر با روش کیفی، از روش داده بنیاد تلاش میکند تا مفهوم خانواده در تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق را شناسایی نماید. هدف این مطالعه، رسیدن به درکی از تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق و استخراج مدل از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه است. دادهها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با زوجین متقاضی طلاق در دادگاه خانواده کرج بدست آمد. روش نمونهگیری هدفمند و با حجم نمونه 9 زوج (18 نفر) به اشباع نظری رسید. دادهها به روش اشتراوس کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد که شرایط علی شامل: دگرگونی ساختاری و ایدئولوژیکی خانواده، تحولات خانواده، مسائل فرهنگی و مسائل اقتصادی و شرایط زمینهای شامل: نابسامانی خانوادگی، عدم وجود تعامل اظهاری، داشتن تعاملات ابزاری و بیتوجهی به بُعد پیامدی دین و شرایط مداخلهای شامل: عدم برخورداری از مهارت زندگی، فرهنگ نادرست استفاده از تکنولوژِی مدرن و عدم تفکیک حوزه خصوصی و عمومی خانواده میباشند و پیامدها شامل: اجتنابناپذیری طلاق، آسیبهای طلاق و از دست دادن حمایت خانوادگی میباشند. درنتیجه توسعه نامتوازن خانواده با آموزش مهارتهای زندگی و حمایتهای اجتماعی تا حد زیادی مرتفع میشود.