حسین یحیی زاده پیر سرایی؛ مرجان کیانی
چکیده
اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی از مسائل اجتماعی جهانی است که روزانه بر شیوع و گسترش آن افزوده میشود. زنان به عنوان مهمترین عنصر خانواده و اجتماع ممکن است خواسته یا ناخواسته درگیر آن شوند. پیامدهای خانوادگی و اجتماعی و آسیبهایی که در اثر اعتیاد زنان به مواد مخدر بر جامعه وارد میگردد به مراتب عمیق تر از اعتیاد مردان است.پژوهش حاضر ...
بیشتر
اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی از مسائل اجتماعی جهانی است که روزانه بر شیوع و گسترش آن افزوده میشود. زنان به عنوان مهمترین عنصر خانواده و اجتماع ممکن است خواسته یا ناخواسته درگیر آن شوند. پیامدهای خانوادگی و اجتماعی و آسیبهایی که در اثر اعتیاد زنان به مواد مخدر بر جامعه وارد میگردد به مراتب عمیق تر از اعتیاد مردان است.پژوهش حاضر با هدف فهم تجربهها و پیامدهای اجتماعی مصرف مواد مخدر در زنان انجام گرفت.روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی با روش نمونهگیری هدفمند میباشد. با ملاک اشباع نظری با 25 نفر از زنان در کمپ مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به عمل آمد. با استفاده از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک، دادههای گردآوری شده براساس سوالات و اهداف پژوهش، مقولهبندی و مورد تفسیر قرار گرفتند. یافتههای این پژوهش در چهار محور تجارب اعتیاد زنان، تجربه کمپ، پیامد اعتیاد، از تجربه تا پیامد، با عنوان چهار مضمون اصلی ارائه شد.نتایج پژوهش حاکی از این است که سن اعتیاد در حال کاهش است، تغییر در نوع مواد مصرفی اتفاق افتاده است و شروع اعتیاد زنان و دختران تنها از خانه و خانواده نبوده و نقش دوستان در این مورد در حال افزایش می باشد.
ستار پروین؛ زینب فعله گری؛ مرجان کیانی
چکیده
چکیده به دلایل مختلف، تأخیر در ازدواج (چه بر اساس عرف اجتماعی و چه بر اساس ادارک خود افراد) به تجربه زیسته بخشی از دختران و پسران تبدیلشده است اما با توجه به تفاوتهای زیستشناختی و مختصات فرهنگی جامعۀ ایران، این امر ممکن است برای دختران شرایط متفاوتی را ایجاد کند. بر این اساس، هدف این مقاله، مطالعۀ تجربۀ زیستۀ دختران از تأخیر در ...
بیشتر
چکیده به دلایل مختلف، تأخیر در ازدواج (چه بر اساس عرف اجتماعی و چه بر اساس ادارک خود افراد) به تجربه زیسته بخشی از دختران و پسران تبدیلشده است اما با توجه به تفاوتهای زیستشناختی و مختصات فرهنگی جامعۀ ایران، این امر ممکن است برای دختران شرایط متفاوتی را ایجاد کند. بر این اساس، هدف این مقاله، مطالعۀ تجربۀ زیستۀ دختران از تأخیر در ازدواج و استراتژیهای مواجهه با آن با روششناسی کیفی است که از تکنیک مصاحبۀ عمیق و نیمه ساختاریافته برای گردآوری دادهها و از روش تحلیل تماتیک برای تحلیل مصاحبهها استفاده شد. بدین منظور، با 20 دختر بالای 30 سال شهر کرج مصاحبه و اشباع نظری حاصل شد. یافتههای پژوهش در دو محور اصلی تجربههای زیسته و گونهشناسی استراتژیهای مواجهه تشریح شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که دختران، در عرصۀ جدال سنت و مدرنیته قرار گرفتهاند. از طرفی با پذیرش ارزشهای مدرن، سن ازدواجشان افزایشیافته و از طرف دیگر، جامعۀ سنتی ایران، این تحولات فرهنگی و ارزشی را برنمیتابد و همین امر سبب بروز مشکلاتی برای دختران و تجربۀ فشارهای اجتماعی به سبب تأخیر ازدواجشان شده است.