کرم حبیبپور گتابی؛ صلاح الدین قادری؛ زهرا رادپور
چکیده
پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت، سنخها و تجربة زیستة سالمندان در زمینة ناخشنودی در روابط خانوادگی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به مطالعة ناخشنودیهای سالمندان تهرانی در این روابط پرداخته است. روش نمونهگیری، نمونهگیری هدفمند با استراتژی دردسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 30 نفر از مردان و زنان سالمند شهر تهران بود که با ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت، سنخها و تجربة زیستة سالمندان در زمینة ناخشنودی در روابط خانوادگی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به مطالعة ناخشنودیهای سالمندان تهرانی در این روابط پرداخته است. روش نمونهگیری، نمونهگیری هدفمند با استراتژی دردسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 30 نفر از مردان و زنان سالمند شهر تهران بود که با آنها مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته انجام شد و دادهها با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) تحلیل شدند. یافتهها حاکی است که سالمندان ضمن درک غفلتگونه از ناخشنودی، تجارب چندگانهای از ناخشنودی و انواع آن داشتند که مهمترین آنها، سوءرفتار کلامی، سوءرفتار جسمی، سوءرفتار احساسی/عاطفی، بیاعتباری و نامراقبتی توسط اعضای خانواده بود. ناخشنودی را براساس نوع آن که سالمندان در روابط خانوادگی تجربه کردهاند، میتوان به 5 سنخ تقسیم کرد: عاطفی، کلامی، مراقبتی، اقتصادی و مالی، و جسمی. در مقابل، سالمندان استراتژیهای متفاوتی را برای مواجهه با این ناخشنودیها در پیش گرفتهاند که رایجترین آنها، سکوت و تساهل، و طرد انتخابی است. یافتهها دلالت بر آن دارند که سالمندان، اگرچه ناخشنودیهای مضاعف و چندگانهای را تجربه میکنند، اما شکل این تجربه فراگیر نبوده و از الگوی متفاوتی در بین سالمندان برحسب مرد و زن، بی/کمسواد و باسواد، و شاغل و غیرشاغل تبعیت میکند.