سیدعلیرضا افشانی؛ علی روحانی؛ نگین نعیمی
چکیده
چکیده
در طول تاریخ، مرگ در کنار زندگی بهعنوان یکی از پدیدههای اجتماعی از دغدغههای مهم بشری بوده است. در این میان مواجهه با فقدانهای نابهنگام معمولاً سلامت روان، روابط اجتماعی و تعاملات خانوادگی داغدیدگان را دچار نقصان میکند. بااینکه مطالعاتی در ابعاد جمعیت شناختی، آداب و آیین خاکسپاری و بُعد مناسکی آن در علوم اجتماعی انجامشده ...
بیشتر
چکیده
در طول تاریخ، مرگ در کنار زندگی بهعنوان یکی از پدیدههای اجتماعی از دغدغههای مهم بشری بوده است. در این میان مواجهه با فقدانهای نابهنگام معمولاً سلامت روان، روابط اجتماعی و تعاملات خانوادگی داغدیدگان را دچار نقصان میکند. بااینکه مطالعاتی در ابعاد جمعیت شناختی، آداب و آیین خاکسپاری و بُعد مناسکی آن در علوم اجتماعی انجامشده است؛ ولی بهندرت مطالعات جامعهشناسانۀ عمیقی با توجه به زمینههای اجتماعی و فرهنگی در مورد چگونگی مواجهۀ داغدیدگان با فقدانهای ناگهانی، فرایند واسازی خود و نقش شبکههای حمایتی چون بستگان در این فرایند به چشم میخورد. بر این اساس پژوهش حاضر بهمنظور کشف فرایند مواجهۀ داغدیدگان و بستگانشان با فقدانهای غیرمنتظره و نقش بستگان در فرایند واسازی انجام گرفت. برای فهم این فرایند از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای برای گردآوری دادهها استفاده شد. بنابراین از داغدیدگان درجه یک که حداقل 4 ماه و حداکثر 4 سال از فوت عزیزانشان میگذشت؛ مصاحبههای ساختار نیافتۀ عمیقی انجام گرفت. تحلیل دادهها نیز همزمان با فرایند گردآوری آن، در سه فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. سپس جدول مفاهیم و یافتههای تحقیق در قالب خط داستان و مدل پارادایمی ارائه گردید. یافتههای پژوهش نشان داد پیوندی که میان داغدیدگان و بستگانشان برقرار است و مبادلات احساسی و رفتاری نشأت گرفته از آن، پویاییهای خاصی را شکل میدهد، بهگونهای که این پویاییها نشاندهندۀ شکلگیری دوآلیسم انتظارات عاطفی از بستگان در داغدیدگان است که در نهایت به واسازی یا واچینی عاطفی در میان داغدیدگان و بستگانشان منجر میشود.