این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
زینب کوچکیان
چکیده
خودکشی از جمله رفتارهای انسانی است که تحت تاثیر درون مایههای زیستی متنوعی قرار دارد. در شرایط کنونی با توجه به مسائلی همچون؛ روند صعودی نرخ خودکشی، کاهش سن اقدام و افزایش استفاده از روشهای خشن همچون خودسوزی برای خودکشی میتوان از ضرورت پرداخت آن بهعنوان یک مسئلهی اجتماعی اشاره نمود. این پژوهش در صدد است با روش کیفی نظریهی ...
بیشتر
خودکشی از جمله رفتارهای انسانی است که تحت تاثیر درون مایههای زیستی متنوعی قرار دارد. در شرایط کنونی با توجه به مسائلی همچون؛ روند صعودی نرخ خودکشی، کاهش سن اقدام و افزایش استفاده از روشهای خشن همچون خودسوزی برای خودکشی میتوان از ضرورت پرداخت آن بهعنوان یک مسئلهی اجتماعی اشاره نمود. این پژوهش در صدد است با روش کیفی نظریهی زمینهای با تمرکز بر دادههای حاصل از مصاحبههای عمیق نیمه ساخت یافته با 15 فردِ خودکش (زن) به فهم و شناسایی عللی بپردازد که در توضیح چرایی و چگونگی شکل-گیری پدیدهی خودکشی مؤثرند. نتایج پژوهش نشان میدهد که تبیین کنندههای اقدام به خودکشی از دید این افراد خشونت کلامی، فیزیکی، اجتماعی، تغییر مکان اجباری، ممانعت از اشتغال و طلاق، احساس خستگی و تنهایی، مشاجرات با فامیل و اولیاء مدرسه، عدم همدردی همسر، کار اجباری در دوران کودکی، بیماری و مشکلات جسمی و نداشتن حامی بهعنوان شرایط علی خودکشی میباشند. نتایج تحقیق نشان داد بارزترین علت اقدام به خودکشی این افراد نوع مواجهه و برخورد آنها و یا خانوادههایشان با موضوع خشونت بوده است.
این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
قدیر بخشی جغناب؛ سید محسن موسوی؛ حسین امامعلی زاده؛ بهمن فصیحی
چکیده
هدف: خشونت و نزاع از آن نوع پدیدههایی است که نه تنها برای افراد درگیر، بلکه به واسطۀ ایجاد احساس ناامنی، فرسایش سرمایه اجتماعی و نمایش چهرۀ خشن از شهر یا محله و نظایر آن، پیامدهای منفی متعددی برای کل پیکرۀ اجتماع در پی دارد و لذا ضروری است پس از شناخت ابعاد این آسیب، در جهت کاهش آن اقدام کرد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف شناخت علل نزاع ...
بیشتر
هدف: خشونت و نزاع از آن نوع پدیدههایی است که نه تنها برای افراد درگیر، بلکه به واسطۀ ایجاد احساس ناامنی، فرسایش سرمایه اجتماعی و نمایش چهرۀ خشن از شهر یا محله و نظایر آن، پیامدهای منفی متعددی برای کل پیکرۀ اجتماع در پی دارد و لذا ضروری است پس از شناخت ابعاد این آسیب، در جهت کاهش آن اقدام کرد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف شناخت علل نزاع فردی و جمعی و راهکارهای پیشگیری از آن اجرا شد.روششناسی: روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه است. جامعۀ آماری را شهروندان 18 تا 50 ساله ساکن در شهرستانهای همدان، اسدآباد و ملایر (به دلیل برخورداری از بیشترین فراوانی نزاع) تشکیل می دهد و حجم نمونه به تعداد 395 نفر با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق پرخطر و مستعد نزاع در شهرستان های مذکور انتخاب گردید. یافتهها: یافتهها نشان داد کم و کیف ادراک از نظارت والدین، وجود کنترل غیررسمی، و همچنین کنترل رسمی، احساس تعلق به اجتماع (پیوند اجتماعی)، سنگینی کفۀ هزینه در تحلیل هزینه- فایده از نزاع، رضایت از عملکرد پلیس، اعتماد نهادی (نهادهای قضایی) رابطه معکوس و متغیرهای ظرفیت پرخاشگری، احساس تعلق به شبکه دوستان، احساس محرومیت اجتماعی، احساس ناکامی اجتماعی و احساس آنومی رابطه مثبت و مستقیم با هر دو متغیر (گرایش به نزاع فردی و جمعی) دارند.نتیجهگیری: با مداخله در مکانیزمهای علّی مذکور، میتوان گرایش به رفتارهای نوعدوستانه (بجای خشونت و نزاع) را افزایش داد. این امر از طریق توجهات ساختاری ممکن خواهد شد.
زهرا رضایی نسب؛ علی فیض اللهی
چکیده
خشونت در جامعه و به ویژه خانواده، از جمله مسائل اجتماعی حاد به شمار می رود که در سطح تمام مناطق جغرافیایی و گروه های دینی و نژادی و سطوح تحصیلی، شغلی، اقتصادی و اجتماعی مشاهده می شود. هدف از این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه کودکان در شهر ایلام با رویکرد نظریه زمینه ای می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل کلیه والدین درگیر ...
بیشتر
خشونت در جامعه و به ویژه خانواده، از جمله مسائل اجتماعی حاد به شمار می رود که در سطح تمام مناطق جغرافیایی و گروه های دینی و نژادی و سطوح تحصیلی، شغلی، اقتصادی و اجتماعی مشاهده می شود. هدف از این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه کودکان در شهر ایلام با رویکرد نظریه زمینه ای می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل کلیه والدین درگیر با پدیده کودک آزاری در شهر ایلام می باشد. حجم نمونه، 20 مورد براساس اشباع نظری تعیین و اعتبار یافته ها از طریق تایید و تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعین کلیدی تامین گردیده است. در این پژوهش اطلاعات از طریق مصاحبه ژرفانگر و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شد. تحلیل مصاحبه های فارغ التحصیلان، به شکل گیری چهارچوب مفهومی در قالب شرایط علی با مقوله های « سرمایه اقتصادی پایین»، « کرونا و تغییر سبک زندگی خانوادگی»، « ناکارآمدی خانواده ها»، «وضعیت سلامت»، شرایط زمینه ای در قالب « تعارض نسلی»، « سنت پیشگی والدین»، «نابرابری جنسیتی»، «میل دیگری»، و «خشونت به مثابه هنجار رویه ای»، شرایط میانجی در قالب « اینترنت و تغییر عادتواره»، « تعارض نقش های شغلی-خانوادگی»، و راهبردهای «یاس»، «تنبیه به مثابه تربیت» و بالاخره مقوله پیامد فردی منفی ، «پیامد خانوادگی-اجتماعی»، انجامید. با درنظر گرفتن ارتباط میان مقوله ها، در نهایت مقوله هسته «حرمان ساختاری» به عنوان مقوله تبیین کننده خشونت علیه کودکان در شهر ایلام استخراج شد.
سیدعلیرضا افشانی؛ لیلی بنیاد
چکیده
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامتمحور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامتمحور ...
بیشتر
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامتمحور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی بر اساس فرمول کوکران تعداد384 نفر از زنان متاهل شهر یزد را به روش نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای و با ابزار پرسشنامه مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سبک زندگی سلامتمحور و خشونت خانگی رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد. همچنین بین تمامی ابعاد سبک زندگی سلامتمحور (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماریها، سلامت روانی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد، پیشگیری از حوادث وسلامت محیطی) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنیداری وجود داشت. مدل معادله ساختاری نیز حکایت از تأثیر معکوس سبک زندگی سلامتمحور بر خشونت خانگی داشت و شاخصهای برازش مدل نیز بیانگر مطلوبیت حمایت دادهها از مدل بود. نتایج پژوهش نشانگر اهمیت دو بعد از ابعاد سبک زندگی سلامتمحور است: یکی کنترل وزن و تغذیه و دیگری ورزش و تندرستی. اساساً زنانی که ورزش میکنند حتی اگر مورد خشونت هم واقع شوند بهتر میتوانند روحیه خود را حفظ کرده و همچنان برای جلوگیری از اعمال خشونت به دنبال راهحلهای جدید باشند.
سمیه میری؛ محمد گنجی
چکیده
خشونت ساختاری، یکی از انواع خشونتها در سراسر جهان میباشد که به تبعیضها، محرومیتهای نظاممند و ممنوعیتهای نهادینه شده درجامعه اشاره دارد. برخلاف خشونت فیزیکی، خشونت ساختاری در ساختارهای یک جامعه نهفته است و درتوزیع نابرابر قدرت، مالکیت منابع و فرصتها نمایان میشود به طوری که؛ زایندهی برخی پیامدهای اجتماعی و روانی ...
بیشتر
خشونت ساختاری، یکی از انواع خشونتها در سراسر جهان میباشد که به تبعیضها، محرومیتهای نظاممند و ممنوعیتهای نهادینه شده درجامعه اشاره دارد. برخلاف خشونت فیزیکی، خشونت ساختاری در ساختارهای یک جامعه نهفته است و درتوزیع نابرابر قدرت، مالکیت منابع و فرصتها نمایان میشود به طوری که؛ زایندهی برخی پیامدهای اجتماعی و روانی درسطح جامعه و به ویژه زنان و دختران است. هدف از پژوهش حاضر، با توجه به اهمیت موضوع به نقش خشونت ساختاری درکاهش سلامت روان زنان شهر زاهدان میپردازد. دادهها بهصورت پیمایشی جمعآوری شده است، جامعهی آماری کلیهی شهروندان بالای ۲۰ سال شهر زاهدان، میباشد، با استفاده از فرمول کوکران، نمونهی آماری تحقیق ۳۸۴ نفر بهدست آمده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی که با استفاده از نرم افزار Pls به دست آمده حاکی از معنادار بودن رابطه بین نقش خشونت ساختاری بر کاهش سلامت روان زنان است، مقدار به دست امده، در این آزمون برابر با 0.۵۷۸ میباشد که مقداری مثبت است. بر این اساس فرضیه صفر پژوهش رد و فرض مقابل تأیید میشود. همچنین تمام ابعاد ابعاد خشونت ساختاری ( نابرابری جنسیتی، نظام مردسالار، کمبود امکانات اجتماعی ، عدم حمایت قانونی و عدم دسترسی به فرصتهای شغلی برابر) درکاهش سلامت روانی زنان موثر و هریک سهم مشخصی دارند.