سروش فتحی؛ مهدی مختارپور
چکیده
چکیده در تمام جوامع رو به رشد شکاف و تبعیض جنسیتی مشاهده میشود. مسئله اشتغال، تحصیلات دانشگاهی، فونکسیون های اجتماعی و سایر موقعیتهایی که در آن زنها نادیده گرفته شده و یا بهعنوان رتبه دوم اهمیت به آنها نگریسته شده است، مثالهایی بارز از این نابرابریها هستند. ازاینرو این تحقیق بهمنظور سنجش نگرش زنان شهر تهران به شکاف ...
بیشتر
چکیده در تمام جوامع رو به رشد شکاف و تبعیض جنسیتی مشاهده میشود. مسئله اشتغال، تحصیلات دانشگاهی، فونکسیون های اجتماعی و سایر موقعیتهایی که در آن زنها نادیده گرفته شده و یا بهعنوان رتبه دوم اهمیت به آنها نگریسته شده است، مثالهایی بارز از این نابرابریها هستند. ازاینرو این تحقیق بهمنظور سنجش نگرش زنان شهر تهران به شکاف جنسیتی در اشتغال و کسب موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی جامعه انجامگرفته است. در این تحقیق زنان موردسنجش، زنان گروه سنی 30-40 سال هستند. پس از پیمایش و تکمیل پرسشنامههای محقق-ساخته، اطلاعات در نرمافزار آماری SPSS، وارد و سپس تحلیل انجام شد. یافتهها نشان میدهد که بین اشتغال زنان و نگرش به شکاف جنسیتی زنان رابطه معناداری برقرار است. بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی زنان و نگرش به شکاف جنسیتی رابطهای معنادار برقرار است. بین جامعهپذیری جنسیتی زنان و نگرش به شکاف جنسیتی رابطه معناداری برقرار است و بین کلیشههای جنسیتی و نگرش به شکاف جنسیتی زنان رابطه معناداری برقرار میباشد.
منصور فتحی؛ نسرین مروتی؛ نادر مروتی
چکیده
چکیده با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزشها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین بهمنظور درک تفاوتهای ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی ...
بیشتر
چکیده با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزشها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین بهمنظور درک تفاوتهای ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی و سطح سلامت افراد یکی از اهداف مددکاری اجتماعی است. در پژوهش حاضر از نظریههای یادگیری اجتماعی و نقش اجتماعی برای تبیین تفاوت جنسیتی، از نظریههای وبر و مارکس برای تفاوت میزان دینداری در بین طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی و از نظریه اینگلهارات برای تبیین شکاف نسلی بهعنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، جوانان 15 تا 29 ساله شهر سنندج و والدین آنها است. روش نمونهگیری از نوع تصادفی ساده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودساخته و سنجش دینداری کلاک و استارک استفاده شده است. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده، میزان دینداری والدین و سن، با میزان دینداری جوانان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بین مردان و زنان از نظر میزان دینداری تفاوت معناداری وجود دارد اما بین تحصیلات و میزان دینداری جوانان رابطه معناداری به دست نیامد.