مهناز فرهمند؛ راضیه جیریایی؛ مریم صالح زاده
چکیده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه و بررسی رابطه عزتنفس و عوامل مرتبط با آن در بین افراد توانخواه جسمی-حرکتی انجام شد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع تطبیقی پیمایش است. جامعه آماری تحقیق حاضر 1600 نفر از افراد توانخواه جسمی حرکتی شهر یزد در سال 1397 بودند. بر اساس فرمول کوکران 310 نفر حجم نمونه به دست آمد. 155 نفر از افراد توانخواه جسمی-حرکتی ...
بیشتر
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه و بررسی رابطه عزتنفس و عوامل مرتبط با آن در بین افراد توانخواه جسمی-حرکتی انجام شد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع تطبیقی پیمایش است. جامعه آماری تحقیق حاضر 1600 نفر از افراد توانخواه جسمی حرکتی شهر یزد در سال 1397 بودند. بر اساس فرمول کوکران 310 نفر حجم نمونه به دست آمد. 155 نفر از افراد توانخواه جسمی-حرکتی فاقد تحصیلات دانشگاهی و 155 نفر توانخواه جسمی-حرکتی با تحصیلات دانشگاهی تحت پوشش سازمان بهزیستی یزد بودند. ابزار گردآوری دادهها، مقیاس عزتنفس روزنبرگ، کیفیت زندگی SF-36 سازمان جهانی بهداشت، خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) است. میانگین عزتنفس در کل افراد توانخواهجسمی-حرکتی 36/30 است که بیشازحد متوسط میباشد. نتایج تحقیق حاضر بهطورکلی نشان داد که افراد توانخواه با تحصیلات دانشگاهی از عزتنفس بیشتری نسبت به افراد توانخواه بدون تحصیلات دانشگاهی برخوردارند. بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی با عزتنفس رابطه معنادار وجود داشت. بنابراین با توجه به نتایج تحقیق، میطلبد نهادهای متولی و مددکاران اجتماعی با برنامهریزیهای اجتماعی مناسب، نگرش و رویکرد جوامع را نسبت به افراد توانخواه از طریق آموزش، فعالیتهای فرهنگی، برنامه رسانهای مؤثر را اصلاح و تعدیل نمایند.
عزت اله قدم پور؛ فرناز رادمهر؛ لیلا حیدریانی
چکیده
چکیده هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانشآموزان نابینا، ناشنوا و عادی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر نابینا، ناشنوا و عادی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که با استفاده از روش علّی- مقایسهای از هر گروه (نابینا، ناشنوا، عادی) 30 نفر به شیوه همتاسازی با استفاده از روش ...
بیشتر
چکیده هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانشآموزان نابینا، ناشنوا و عادی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر نابینا، ناشنوا و عادی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که با استفاده از روش علّی- مقایسهای از هر گروه (نابینا، ناشنوا، عادی) 30 نفر به شیوه همتاسازی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. مقیاسهای بهزیستی روانشناختی ریف ((RSPWB، خودکارآمدی بندورا و کفایت اجتماعی فلنر اجرا شد. نتایج نشان داد که بین گروههای نابینا، ناشنوا و عادی از نظر میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی با یکدیگر تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0P<). بهنحویکه میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانشآموزان عادی بیشتر از دانشآموزان نابینا و ناشنوا است. از سویی میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانشآموزان نابینا بیشتر از دانشآموزان ناشنوا است. با توجه به شیوع بالای نابینایی و ناشنوایی در جامعه، نتایج اینگونه تحقیقات باید در اختیار مراکز و سازمانهای مختلف مربوطه قرار گیرد تا آنها بتوانند بر اساس نتایج پژوهش، برنامهریزی مناسبی داشته باشند.