محمد زاهدی اصل؛ فاطمه جعفری؛ محمدسعید ذکایی؛ فرشاد مومنی
چکیده
پژوهش پیش رو متمرکز بر تجربۀ زیستۀ کارگران خانگی است. روش پژوهش، کیفی با بهرهگیری از روش تحلیل روایت است. جمعیت مورد مطالعه، کارگران خانگی زن شهر تهران هستند که از طریق نمونهگیری هدفمند 15 نفر گزینش شدهاند. برای گردآوری دادهها از تکنیک مصاحبۀ عمیق و جهت تحلیل دادهها از روش کدگذاری نظری بهره گرفته شده است. یافتهها نشان میدهند ...
بیشتر
پژوهش پیش رو متمرکز بر تجربۀ زیستۀ کارگران خانگی است. روش پژوهش، کیفی با بهرهگیری از روش تحلیل روایت است. جمعیت مورد مطالعه، کارگران خانگی زن شهر تهران هستند که از طریق نمونهگیری هدفمند 15 نفر گزینش شدهاند. برای گردآوری دادهها از تکنیک مصاحبۀ عمیق و جهت تحلیل دادهها از روش کدگذاری نظری بهره گرفته شده است. یافتهها نشان میدهند که مقولۀ اصلی، دلایل روی آوری زنان به کار خانگی «شهروند تبعی» است و جوهرۀ مشترک تجربۀ زنان از کار خانگی، نابرابری اجتماعی است و کارگران افزون بر اینکه به فاصلۀ طبقانی خود با کارفرما آگاه میشوند، محرومیت از کف حمایت اجتماعی پایه، بازدارندۀ تحرک شغلی آنها است. کارگران خانگی به فرودستی کار خانگی اذعان داشته و اجتناب از ادغام اجتماعی دارند، بنابراین کوشش در پنهان نمودن شغل خود به سبب ترس از طرد اجتماعی دارند. از سویی، پرداختن به کار خانگی از دید کارفرما به مثابه مسئولیت ذاتی زن دیده میشود. کارگران خانگی به دلیل شرایط منحصر به فرد شغلیِ خود، نیازمند دریافت حمایتهای یکپارچه بوده و از سویی حق ِکارگران خانگی در حفظ کرامت انسانی و شرایط سلامت بخش، باید در قوانین در نظر گرفته شود.