نادر مروتی؛ سعید ذکایی
چکیده
در تحقیق حاضر محققین با استفاده از روش تحلیل تماتیک و تحلیل داده های ثانویه به دنبال بررسی تفاوت رفاه ذهنی بین دو استان سمنان و کردستان بر اساس مضامین دین، قومیت و فرهنگ قومی، احساس عدالت، و تاثیر محیط اجتماعی بوده اند. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی 31 نفر از متخصصین حوزه علوم انسانی در هر دو استان بوده اند. بر اساس نتایج دین مضمون مهمی ...
بیشتر
در تحقیق حاضر محققین با استفاده از روش تحلیل تماتیک و تحلیل داده های ثانویه به دنبال بررسی تفاوت رفاه ذهنی بین دو استان سمنان و کردستان بر اساس مضامین دین، قومیت و فرهنگ قومی، احساس عدالت، و تاثیر محیط اجتماعی بوده اند. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی 31 نفر از متخصصین حوزه علوم انسانی در هر دو استان بوده اند. بر اساس نتایج دین مضمون مهمی و موثری بر میزان رفاه ذهنی، سعادت افراد میباشد و این مضمون در بین ساکنان استان سمنان اهمیت بیشتری را دارا است. قومیت و فرهنگ قومی برای مردم استان کردستان بسیار مهمتر است و بر احساس نشاط و شادکامی آنان و حس همبستگی اجتماعی تاثیر میگذارد و مضمون تاثیر محیط اجتماعی نیز به دلیل ساختار سنتی تر، اهمیت ساختارهای خانوادگی، خویشاوندی و قومی بر میزان رفاه ذهنی تاثیرگذار میباشد و اهمیت و تاثیرگذاری آن در بین کردها بیشتر است. و مضمون نهایی احساس عدالت نیز بر اساس آمارها و تحقیقات انجام شده و نظر متخصصین نمیتواند تفاوت زیادی در رفاه ذهنی افراد ایجاد نماید.
منصور فتحی؛ نسرین مروتی؛ نادر مروتی
چکیده
چکیده با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزشها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین بهمنظور درک تفاوتهای ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی ...
بیشتر
چکیده با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزشها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین بهمنظور درک تفاوتهای ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی و سطح سلامت افراد یکی از اهداف مددکاری اجتماعی است. در پژوهش حاضر از نظریههای یادگیری اجتماعی و نقش اجتماعی برای تبیین تفاوت جنسیتی، از نظریههای وبر و مارکس برای تفاوت میزان دینداری در بین طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی و از نظریه اینگلهارات برای تبیین شکاف نسلی بهعنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، جوانان 15 تا 29 ساله شهر سنندج و والدین آنها است. روش نمونهگیری از نوع تصادفی ساده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودساخته و سنجش دینداری کلاک و استارک استفاده شده است. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده، میزان دینداری والدین و سن، با میزان دینداری جوانان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بین مردان و زنان از نظر میزان دینداری تفاوت معناداری وجود دارد اما بین تحصیلات و میزان دینداری جوانان رابطه معناداری به دست نیامد.