حبیب آقابخشی؛ اسماعیل راشدی
چکیده
چکیده این پژوهش تاثیر میزان حمایت اجتماعی بر میزان توانمندی مقابله با بیماری را مورد مطالعه قرار داده است، نمونه مورد مطالعه تعداد یکصد نفراز بیماران زن مبتلا به سرطان سینه میباشد که به صورت سرپایی و بستری به بیمارستان طالقانی مراجعه کردهاند. با استفاده از روش تحقیق پیمایش و جمع آوری داده از طریق پرسشنامه و تجزیه تحلیل دادهها ...
بیشتر
چکیده این پژوهش تاثیر میزان حمایت اجتماعی بر میزان توانمندی مقابله با بیماری را مورد مطالعه قرار داده است، نمونه مورد مطالعه تعداد یکصد نفراز بیماران زن مبتلا به سرطان سینه میباشد که به صورت سرپایی و بستری به بیمارستان طالقانی مراجعه کردهاند. با استفاده از روش تحقیق پیمایش و جمع آوری داده از طریق پرسشنامه و تجزیه تحلیل دادهها با محاسبات آماری گوناگون مشخص شد که: بین حمایت اجتماعی و توانمندی مقابله با بیماری سرطان سینه رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. متغیرهای مستقل مورد مطالعه در این بررسی عبارتند از: «حمایت ملموس، عاطفی، محبت آمیز، اطلاعاتی، عاطفی، حمایت با تعاملات اجتماعی مثبت، حمایت منابع رسمی و غیررسمی و همچنین حمایت خانواده». هرکدام از متغیرهای مذکور رابطه مستقیم و معنی داری با متغیر وابسته یعنی «میزان توانمندی مقابله با بیماری» دارند. با تحلیل رگرسیون چند متغیره مشخص شد که از بین متغیرهای مستقل مورد بررسی، تنها متغیر و مهمترین متغیر پیش بینی کننده میزان توانمندی مقابله با بیماری، متغیر مستقل «حمایت با تعاملات اجتماعی مثبت» میباشد. در تحلیل رابطه متغیرهای زمینهای «سن و تحصیلات» با «میزان حمایت اجتماعی و توانمندی مقابله» آشکار شد که، متغیر زمینهای سن رابطه معکوس با میزان حمایت اجتماعی دارد. یعنی بیماران با سنین بالا نسبت به بیماران کم سن از حمایت اجتماعی کمتری برخوردار بودند و نیز متغیر زمینهای میزان تحصیلات، رابطه مستقیم با میزان حمایت اجتماعی دارد. زیرا با افزایش تحصیلات، حمایت اجتماعی نیز افزایش داشته داده است. همچنین تحصیلات با توانمندی مقابله نیز رابطه مستقیم و معنی داری داشته است. بنابراین تحقیق حاضر، نظریههای مطرح شده و پژوهشهای قبلی را مبنی بر تاثیر مثبت حمایت اجتماعی بر توانمندی مقابله و سلامت تقویت مینماید.
فرامرز سهرابی
چکیده
چکیده تجربه نشان داده است که به دنبال شکلگیری هویت سالم و موفق، احتمال وقوع رفتار خشونتآمیز و ناپخته در موقعیتهای گوناگون کاهش مییابد و فرد از راهحلهای مناسبتری جهت مواجهه با مشکلاتش استفاده میکند.هدف تحقیق حاضر، شناخت رابطه سبک هویتی غالب با سطح تعهد هویت در زنان زندانی است. پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسهای است و با ...
بیشتر
چکیده تجربه نشان داده است که به دنبال شکلگیری هویت سالم و موفق، احتمال وقوع رفتار خشونتآمیز و ناپخته در موقعیتهای گوناگون کاهش مییابد و فرد از راهحلهای مناسبتری جهت مواجهه با مشکلاتش استفاده میکند.هدف تحقیق حاضر، شناخت رابطه سبک هویتی غالب با سطح تعهد هویت در زنان زندانی است. پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسهای است و با روش نمونهگیری سهمیهای– تصادفی، تعداد 200 نفر زن زندانی با جرایم مالی، اعمال منافی عفت، قتل و مشارکت در قتل، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر و حمل آن (هرکدام 40 نفر) انتخاب و پرسشنامه سبکهای هویتی برزونسکی را تکمیل کردند. سبک هویت گروه مرتکب قتل و مشارکت در قتل، هنجاری و سبک هویت مجرمین منافی عفت، اطلاعاتی بود، درحالیکه سبک هویت سه گروه دیگر سردرگم بود. سطح تعهد نیز با دو سبک هویتی هنجاری و اطلاعاتی همبستگی مثبت و معنادار داشت. سطح تعهد زندانیان و سبک تصمیمگیری و حل مسئله آنها با سبک هویتی غالب این گروه درهمتنیده است، بنابراین، از دادههای بهدست آمده از این تحقیق میتوان در برنامههای تربیتی و اصلاحی زندانها و درروند بازجویی از هر یک از زندانیان سود جست.
سعید وصالی؛ رضا صفری شالی؛ مجتبی معیری
چکیده
چکیده قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با هدف جامعیت نگری، انتظام بخشی و یکپارچگی در برنامهها و فعالیتهای بخش تأمین اجتماعی کشور طراحی گردید. هدف از این نوشتار بررسی این قانون و ملاحظات موجود در تصویب و اجرای آن است و ضرورت آن بدین دلیل است که فقدانِ تأمین اجتماعی کارآمد، که به نهادی ضروری در ساختار جامعه ایران تبدیل ...
بیشتر
چکیده قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با هدف جامعیت نگری، انتظام بخشی و یکپارچگی در برنامهها و فعالیتهای بخش تأمین اجتماعی کشور طراحی گردید. هدف از این نوشتار بررسی این قانون و ملاحظات موجود در تصویب و اجرای آن است و ضرورت آن بدین دلیل است که فقدانِ تأمین اجتماعی کارآمد، که به نهادی ضروری در ساختار جامعه ایران تبدیل شده است، خلأ جبرانناپذیری در بافت سیستم اجتماعی ایجاد میکند چرا که هرگونه تغییر در استراتژیهای تأمین اجتماعی منجر به تغییر در ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور خواهد شد. این پژوهش به روش کیفی و توصیفی- تحلیلی است و سه سطح تحلیل (مسئلهیابی، مسئلهشناسی و حل مسئله) در آن مورد توجه قرار گرفته است و با توجه به همین رویکرد میزان توفیق این قانون در هر یک از این سه حوزه نقد و ارزیابیشده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که قانون ساختار نظام جامع تأمین اجتماعی در دو سطح "مسئله یابی" و "مسئله شناسی" با توجه به نارساییهای اجتماعی و اقتصادی که سیاستهای تعدیل در طی برنامههای اول و دوم ایجاد کردند، منجر به این شد که دولتمردان به فکر تأمین اجتماعی گسترده بهمنزله چتر حمایتی در برنامه سوم توسعه (دولت هشتم) باشند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این قانون در سطح "حل مسئله" توفیق چندانی پیدا نکرده است. ازآنجا که این قانون در سال پایانی دولت هشتم به تصویب رسید بنابراین عملاً فرصت اصلاح اساسنامه صندوقهای بیمهای بر اساس اصول و قواعد محاسبات بیمهای در دولت هشتم را از دست داد و همین امر زمینهساز دستاندازیهای دولت بعدی شد که تصمیماتش عمدتاً ناشی از یکسویگی (یعنی دولتی شدن صرف) و به عبارتی عدم رعایت سهجانبه گرایی (دولت، کارگر، کارفرما) در مجموعه دستگاههای مرتبط با رفاه و تأمین اجتماعی بوده است. واژههای کلیدی: قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، سهجانبه گرایی، برنامه سوم، تأمین اجتماعی
کمال خالق پناه؛ فاطمه میرزاوندیان؛ اختر جلوند
چکیده
چکیده زندگی روزمره گستره وسیعی از باورها و کردارهای دینی و شبه دینی را دربرمیگیرد. به لحاظ نظری مفهوم دین عامه امکان بحث از ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی و مردمی بودن کردارهای دینی را در زندگی روزمره فراهم میکند. دین عامه جایگاهی مغفول در مطالعات دینی داشته است، مفهومی که در درون، بیرون و حاشیههای دین رسمی قرار دارد. این مقاله ...
بیشتر
چکیده زندگی روزمره گستره وسیعی از باورها و کردارهای دینی و شبه دینی را دربرمیگیرد. به لحاظ نظری مفهوم دین عامه امکان بحث از ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی و مردمی بودن کردارهای دینی را در زندگی روزمره فراهم میکند. دین عامه جایگاهی مغفول در مطالعات دینی داشته است، مفهومی که در درون، بیرون و حاشیههای دین رسمی قرار دارد. این مقاله پس از بحثی نظری درباره مفهوم دین عامه، سعی در بررسی کردار دینی دعانویسی و تجربه آن در میان زنان شهر سنندج را دارد. ایده نظری مقاله حاضر این است که دین عامه و استقبال نسبت به آن پاسخی به ناکامیهای عینی افراد در زندگی روزمره است. مقاله با اتخاذ رویکردی برساختگرایانه، تجربه افراد از کردار دعانویسی را در چارچوب روششناسی زمینهای بررسی میکند. نتیجه آن که روایت افراد از تجربه دعانویسی نامنسجم و انعطافپذیر و عاطفی است. این تجربه احساسی از کردار دینی دعانویسی در پیوند با ناامنیهای عینی در زندگی روزمره شکل میگیرد. بنابراین کردار دینی دعانویسی خلاء میان انتظارات ذهنی و امکانات عینی را پر میکند. واژههای کلیدی: دین عامه، نظریه زمینه ای، برساخت گرایی، دعانویسی، امیدهای کوچک.
سیامک حیدری؛ حبیب الله زنجانی؛ باقر ساروخانی
چکیده
چکیده هدف اصلی مقاله حاضر بررسی جامعهشناختی سیاستهای جمعیتی، از طریق شناخت تحول گفتمانها و پارادایمهای توسعه، و شکلگیری گونههای مختلف توسعه اجتماعی، با توجه به تغییرات ایجاد شده در نهاد خانواده در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در خلال سالهای 1357 تا سال 1385 میباشد. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانهای بوده و متناسب ...
بیشتر
چکیده هدف اصلی مقاله حاضر بررسی جامعهشناختی سیاستهای جمعیتی، از طریق شناخت تحول گفتمانها و پارادایمهای توسعه، و شکلگیری گونههای مختلف توسعه اجتماعی، با توجه به تغییرات ایجاد شده در نهاد خانواده در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در خلال سالهای 1357 تا سال 1385 میباشد. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانهای بوده و متناسب با بخشهای مختلف مقاله، از روشهای کمی و کیفی استفاده شده است. مقاله حاضر، با بهرهگیری از یک نگاه کلان، غلبه و چرخش گفتمانهای توسعه (مربوط به کشورهای توسعهیافته مرکز و توسعهنیافته پیرامون)، در شکل بخشیدن به توسعه اجتماعی، سیاستهای جمعیتی و در نتیجه تأثیر آن بر نهاد خانواده را به تصویر کشیده و نشان میدهد که در فاصله سالهای 1357 تا 1385 در ایران بعد از انقلاب، نظام سیاسی جمهوری اسلامی و دستاندرکاران سیاسی آن، چگونه با توجه به شرایط قرارگرفته در وضعیت یک کشور درحالتوسعه، منطبق با گفتمانهای توسعه کلان، با اتخاذ گونههای مختلفی از توسعه اجتماعی و سیاستهای جمعیتی، زمینه را برای تغییر در ساختارهای اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... و در نتیجه ظهور انواع مختلفی از آسیبها در نهاد خانواده، فراهم ساختهاند.
شهاب الدین عیسی لو؛ محمود جمعه پور؛ علی خاکساری
چکیده
چکیده سالمندی عموماً به دورانی اطلاق میشود که فرد براثر دخالت عامل زمان به ضعف جسمانی مبتلا گردد. محدودیتهای جسمی این دوران زندگی اهمیت سهولت استفاده از محیطهای فیزیکی را دوچندان میسازد. امروزه با افزایش تعداد سالمندان، طولانی شدن عمر و سپری شدن بخش قابلتوجهی از زندگی افراد در این مرحله از زندگی، موضوع خلق فضای شهری دوستدار ...
بیشتر
چکیده سالمندی عموماً به دورانی اطلاق میشود که فرد براثر دخالت عامل زمان به ضعف جسمانی مبتلا گردد. محدودیتهای جسمی این دوران زندگی اهمیت سهولت استفاده از محیطهای فیزیکی را دوچندان میسازد. امروزه با افزایش تعداد سالمندان، طولانی شدن عمر و سپری شدن بخش قابلتوجهی از زندگی افراد در این مرحله از زندگی، موضوع خلق فضای شهری دوستدار سالمند به یکی از ضروریات تحقق عدالت اجتماعی تبدیل شده است، به همین منظور طی سالیان اخیر اقداماتی از سوی مدیریت شهری در قالب طرحهای مناسبسازی شهری انجام گرفته است، با این وجود طبق ارزیابیها، فضاهای شهری، همچنان بسترفیزیکی مناسب و درخور حضور پذیری سالمندان، بهعنوان بخشی از گروههای آسیبپذیر و نیازمند حمایت را فراهم نساختهاند. بازشناخت نیازها و مشکلات سالمندان بهعنوان گروههای هدف طراحی میتواند اقدامات را با نتایج مؤثرتری همراه سازد. محدوده مطالعه این تحقیق خیابانهای بخش مرکزی شهر قماست که در آن ۱۵۰ عابر پیاده سالمند (۵۰ نفر خیابان ارم، ۵۰ نفر خیابان هدف، ۵۰ نفر خیابان ۱۹ دی) بهصورت انتخاب تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه توأم با مصاحبه است. یافتهها نشان داد خروج سالمندان از منزل و رفت آمد پیاده در خیابان بهمنظور پاسخگویی به نیاز معیشتی با (۳۲ درصد)، نیاز عاطفی (۳۳/ ۳۱ درصد)، نیاز به امنیت (۱۸ درصد)، شرکت در زندگی اجتماعی (۱۰ درصد) و نیاز به تفریح (۶۶/۸ درصد) است که در حین تردد عواملی تحدیدکننده و تهدید زا نظیر پلّهها و سطوح ناصاف، فهم تابلوها و علائم خیابانی، نبودن فضایی مکث برای نشستن در طول مسیر، ترس از زمین خوردن، برخورد با وسایط نقلیه با سرعت زیاد و احساس ناامنی مانع از حضور آسان، ایمن و عادلانه آنان در فضای شهری است. طراحی مبلمانی بهمنظور ممانعت از عبور دوچرخه و وسایل موتوری از پیادهروها، استفاده از نرده در کنار سطوح شیبدار و تأمین ایمنی هنگام عبور عرضی از محور خیابان از خواستههای اصلی سالمندان در خیابانهای بخش مرکزی شهر قم است. در پایان پیشنهادهای این پژوهش به ارائه راهکارهای برنامهریزی حملونقل بر مبنای اصول «3E» (مهندسی + آموزش، + اجرای مقررات) نیل به کاربست در طرحهای مناسبسازی شهری نائل آمده است.
سهیلا صادقی فسایی؛ ایمان عرفان منش
چکیده
چکیده طی دهه گذشته، افزایش روند خانگی شدن فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICTS) بهعنوان مسأله اجتماعی نوظهور در خانوادههای ایرانی، تجربه و درک جدیدی از زندگی روزمره خانوادگی را در تکالیف و حقوق، تصورات و انتظارات از نقش، نظارت و روابط والد-فرزندی به وجود آورده است. یکی از مهمترین دستاوردهای این مسأله، افزایش قدرت کنشگری و تواناییهای ...
بیشتر
چکیده طی دهه گذشته، افزایش روند خانگی شدن فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICTS) بهعنوان مسأله اجتماعی نوظهور در خانوادههای ایرانی، تجربه و درک جدیدی از زندگی روزمره خانوادگی را در تکالیف و حقوق، تصورات و انتظارات از نقش، نظارت و روابط والد-فرزندی به وجود آورده است. یکی از مهمترین دستاوردهای این مسأله، افزایش قدرت کنشگری و تواناییهای بالقوه و نهفته فرزندان نوجوان در پی مصرف و استفاده از آن فناوریها بهمنزله یک منبع تقویتکننده بوده است. نویسندگان تحلیل واقعیت مذکور را با انجام پژوهشی میدانی در شهر تهران (مناطق 3، 6 و 11) بررسی کردند. بدین منظور، رویکرد تحلیلی و نظریِ چند-وجهی درباره ارتباط فناوری با مقولههای قدرت، مصرف، فردگرایی، جامعهپذیری و زبان و همچنین، الهام از پارادایم ساخت یابی آنتونی گیدنز اتخاذ شده است. بهعلاوه، با توجه به استراتژی نمونهگیری نظری و هدفمند، با 120 نفر از نوجوانان 17-13 ساله مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفت. برای رسیدن به بازسازی واقعیت، مصاحبهها در فرآیندی شامل نظم دهی چند-مرحلهای، کدگذاری، الگویابی و سنخشناسی تحلیل شدند. نتایج نشان میدهند بهرغم برخی آسیبپذیریها، 16 نوع قدرت برای فرزندان شناسایی پذیر است که میتوان آنها را در دو سنخ قدرتهای اکتسابی و قدرتهای منتقلشونده طبقهبندی کرد. این قدرتها عمدتاً ماهیتی وابسته، مشروط، موقت، بالقوه، غیر مشروع، لحظهای، نمایشی و کوتاه-بُرد دارند که باید در شبکه قدرت-وابستگی و نیاز به والدین نگریسته شوند.
منصور فتحی
چکیده
چکیده پرورش مهارتهای تفکر انتقادی به عنوان یکی از رسالتهای مهم نظام آموزشی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مرتبط با تفکر انتقادی دانشجویان علوم اجتماعی و مقایسه آن با میزان این مهارت در بین دانشجویان مددکاری اجتماعی صورت گرفت. در پژوهش حاضر از نظریههای شناختی، فراشناختی و برساختگرایی اجتماعی به عنوان چارچوب ...
بیشتر
چکیده پرورش مهارتهای تفکر انتقادی به عنوان یکی از رسالتهای مهم نظام آموزشی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مرتبط با تفکر انتقادی دانشجویان علوم اجتماعی و مقایسه آن با میزان این مهارت در بین دانشجویان مددکاری اجتماعی صورت گرفت. در پژوهش حاضر از نظریههای شناختی، فراشناختی و برساختگرایی اجتماعی به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شد. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، دانشجویان کلیه مقاطع تحصیلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی است. روش نمونهگیری از نوع طبقهای است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و سنجش تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب استفاده شده است. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای آماری؛ ضریب همبستگی پیرسون، t مستقلو ANOVAبا بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد که بین سطح پایگاه اقتصادی- اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشجویان با میزان تفکر انتقادی آنها رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین متغیرهای؛ جنسیت، سال ورود به دانشگاه، مقطع تحصیلی و وضعیت تأهل دانشجویان با میزان تفکر انتقادی آنها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین میزان تفکر انتقادی دانشجویان رشته مددکاری اجتماعی و سایر رشتههای علوم اجتماعی تفاوت معناداری به دست نیامد. در مجموع نتایجاینمطالعه نشانداد که با وجوداهمیتتفکر انتقادی برای دانشجویان علوم اجتماعی و به خصوص جایگاه این مهارت برای مددکاران اجتماعی،بهطور کلیتواناییدانشجویاندراستفادهازمهارتهایتفکر انتقادیاندکاست.
محمود مشفق
چکیده
چکیده این مقاله به سنجش اندازه اثر تعیینکنندههای گرایش به طلاق در پیمایشهای منتخب طی دوره 1394- 1374 میپردازد. روش تحقیق فراتحلیل است. محاسبه ضرایب اثر نشان میدهد که برخلاف پژوهشهای قبلی که نشاندهنده آن بودند که عواملی نظیر درآمد و بیکاری از عوامل درجه نخست گرایش به طلاق بودهاند، در حال حاضر شکل توزیع قدرت در خانواده با ضریب ...
بیشتر
چکیده این مقاله به سنجش اندازه اثر تعیینکنندههای گرایش به طلاق در پیمایشهای منتخب طی دوره 1394- 1374 میپردازد. روش تحقیق فراتحلیل است. محاسبه ضرایب اثر نشان میدهد که برخلاف پژوهشهای قبلی که نشاندهنده آن بودند که عواملی نظیر درآمد و بیکاری از عوامل درجه نخست گرایش به طلاق بودهاند، در حال حاضر شکل توزیع قدرت در خانواده با ضریب اثر 8/0 مهمترین عامل تعیینکننده طلاق شناخته شده و بعد از آن عواملی چون دخالت اطرافیان با ضریب اثر 71/0، رفتارهای خشونتآمیز با ضریب اثر 65/0 و مهارتهای اجتماعی و ارتباطی با ضریب اثر 62/0 مهمترین عوامل تعیینکننده طلاق در کشور هستند. با توجه به اینکه موازنه قدرت در خانواده ایرانی، دچار تغییرات اساسی شده است، مردان بایستی نقش تعیینکننده زنان در مدیریت و تصمیمگیریهای خانوادگی را به رسمیت بشناسند. مددکاران اجتماعی با توجه به تغییرات ایجادشده در ساختار خانواده بایستی در زمینه حل و مدیریت تعارضات خانوادگی، زوجین را کمک کنند و از طریق مداخلات مددکارانه بهموقع، به ترمیم روابط آسیبدیده در خانوادههای در شُرُف طلاق بپردازند.
زینب کوچکیان؛ علیرضا کلدی؛ علیرضا محسنی تبریزی
چکیده
چکیده خودکشی بهعنوان اقدامی آگاهانه در آزار به خود که به مرگ منتهی میگردد، ازجمله مسائل اجتماعی جامعه انسانی میباشد که روزبهروز بر وسعت آن افزوده میشود. مطالعات همهگیرشناسی خودکشی در ایران نیز نشان داده است که خودکشی و اقدام به آن در حال افزایش است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه کیفی و بر اساس رهیافت گرنددتئوری علل اجتماعی ...
بیشتر
چکیده خودکشی بهعنوان اقدامی آگاهانه در آزار به خود که به مرگ منتهی میگردد، ازجمله مسائل اجتماعی جامعه انسانی میباشد که روزبهروز بر وسعت آن افزوده میشود. مطالعات همهگیرشناسی خودکشی در ایران نیز نشان داده است که خودکشی و اقدام به آن در حال افزایش است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه کیفی و بر اساس رهیافت گرنددتئوری علل اجتماعی و فرهنگی اقدام به خودکشی، نوع تعامل فرد خودکش با خانواده، گروه و جامعه و ارتباط آن با اقدام به خودکشی را موردمطالعه قرار دهد تا به تصویری شفافتر از روابط بین عوامل مؤثر بر اقدام به خودکشی دست یابد. شیوه نمونهگیری مبتنی بر هدف بوده و از افراد اقدام کننده به خودکشی (8 زن و 3 مرد) که در بیمارستانهای شهر تهران تحت درمان پزشکی بودهاند مصاحبه شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تبیینکنندههای اقدام به خودکشی از دیدگاه افرادِ خودکش خیانت جسمی- جنسی، خیانت ذهنی، ارتباط با جنس مخالف، روحیه لجبازی و سرکشی، توجه بیشازحد بهظاهر و آراستگی، بیاعتباری، سنتشکنی، ارجحیت خواسته خود بر نیازهای خانواده، دروغگویی و پنهانکاری، ازدواج تحمیلی و نارضایتی کامل از زندگی مشترک بهعنوان شرایط علی خودکشی شناسایی شد. نتایج تحقیق نشان داد بارزترین علت اقدام به خودکشی این افراد نوع مواجهه و برخورد آنها و یا خانوادههایشان با موضوع خیانت و یا مسائل حیثیتی بوده است.
سهیلا صادقی فسایی؛ الهه شعبانی افارانی
چکیده
چکیده مطالعه حاضردر قالب سنت روششناختی کیفی، با الهام از روش داده بنیاد و رویکرد تفسیری، تلاش میکند تا ابعاد خشونت فرزندان علیه والدین را به عنوان موضوعی که غالباً از سوی والدین پنهان نگه داشته میشود، شناسایی کند. یافتهها نشان میدهد، ولیآزاری نه تنها به لحاظ شیوع بلکه با در نظر گرفتن علل، بستر شکلگیری و تبعات آن، موضوع ...
بیشتر
چکیده مطالعه حاضردر قالب سنت روششناختی کیفی، با الهام از روش داده بنیاد و رویکرد تفسیری، تلاش میکند تا ابعاد خشونت فرزندان علیه والدین را به عنوان موضوعی که غالباً از سوی والدین پنهان نگه داشته میشود، شناسایی کند. یافتهها نشان میدهد، ولیآزاری نه تنها به لحاظ شیوع بلکه با در نظر گرفتن علل، بستر شکلگیری و تبعات آن، موضوع اجتماعی بسیار مهمیاست. بر اساس مصاحبههای عمیقی که با 40 نفر از والدین تهرانی انجام شد، تجربه آنها از خشونت فرزندان مورد واکاوی قرار گرفت. دادهها حاکی از آن است که مصادیق ولیآزاری در سه دسته خشونت عاطفی، مالی و فیزیکی قابل دسته بندی و راهکارهای والدین در مقابل این پدیده در دو دسته فعالانه و منفعلانه قابل ارائه است. همینطور انواع واکنشهای والدین به خشونت فرزندان علیه خودشان تحت عناوین "واکنشهای معطوف به خود"، واکنش "معطوف به طرف مقابل" و واکنش "معطوف به شخص سوم" قابل صورت بندی است. دلایل این خشونتها در سه سطح خُرد، میانه و کلان قابل بررسی هستند که به نوبه خود میتوانند تبعاتی برای فرد و خانواده به همراه داشته باشند. در پایان، یافتههای تحقیق در یک مدل مفهومینمایش داده شدند. گرچه انجام این تحقیق میتواند در بسط نظری حوزه خشونتهای خانگی سهیم باشد اما در عین حال به علت محدود بودن حجم نمونه، نتایج قابلیت تعمیم پذیری ندارند.
جعفر میکاییلی؛ مرتضی خورسندی؛ فاطمه السادات همایونی
چکیده
چکیده گزارشها و دادههای آماری گویای وضعیت بحرانی ایران در رابطه با شادی و شاخصهای مربوط به آن هستند. از سوی دیگر، زندگی پرهیاهو در کلانشهرهای عظیم مانند شهر تهران، به دلیل شتاب روزافزون سرعت زندگی و بروز مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوان، افراد را مستعد خمودگی، افسردگی و احساس ناخشنودی ساخته و این امر سلامت روانی افراد ...
بیشتر
چکیده گزارشها و دادههای آماری گویای وضعیت بحرانی ایران در رابطه با شادی و شاخصهای مربوط به آن هستند. از سوی دیگر، زندگی پرهیاهو در کلانشهرهای عظیم مانند شهر تهران، به دلیل شتاب روزافزون سرعت زندگی و بروز مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوان، افراد را مستعد خمودگی، افسردگی و احساس ناخشنودی ساخته و این امر سلامت روانی افراد و درنتیجه سلامت جامعه را از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد تهدید قرار میدهد. این مطالعه از نوع تحقیقات همبستگی و مقطع عرضی بوده که با روش پیمایش در جامعه آماری جمعیت فعال (65-15سال) شهر تهران و با نمونه 371 نفری (نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای) انجام شده است. در این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که میزان اثرگذاری متغیرهای اجتماعی: سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی) و متغیرهای اقتصادی: بیکاری و درآمد بر شادی جمعیت فعال شهر تهران تا چه اندازهای است؟ برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، آمار استنباطی و از روش تحلیل مسیر بهمنظور بررسی فرضیههای تحقیق استفاده شد. بر اساس نتایج، بین انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی، میزان درآمد خانوار و سن با شادی رابطه مثبت معناداری مشاهده شد. بر اساس دیگر نتایج بین میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، جنسیت و وضعیت تأهل افراد با شادی رابطه معناداری وجود نداشت. در نهایت مدل تحلیل مسیر نشان داد که انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و میزان درآمد خانوار اثر مثبت معناداری بر شادی افراد داشته و این متغیرها قادرند 34 درصد از واریانس کل تغییرات شادی را تبیین کنند.
محمد باقر تاج الدین
چکیده
چکیده سلامت اجتماعی به معنی نقش و عملکرد مناسب و مطلوب فرد در جامعه و داشتن پیوندهای اجتماعی شایسته درون شبکههای اجتماعی در جامعه است. از سوی دیگر، شهرها و بهویژه کلانشهرها با انبوهی از مشکلات و مسائل اجتماعی مرتبط با سلامت اجتماعی روبرو هستند که همگی بر روی سلامت جسمی و روانی افراد نیز تأثیرگذارند. با توجه به اهمیت روزافزون ...
بیشتر
چکیده سلامت اجتماعی به معنی نقش و عملکرد مناسب و مطلوب فرد در جامعه و داشتن پیوندهای اجتماعی شایسته درون شبکههای اجتماعی در جامعه است. از سوی دیگر، شهرها و بهویژه کلانشهرها با انبوهی از مشکلات و مسائل اجتماعی مرتبط با سلامت اجتماعی روبرو هستند که همگی بر روی سلامت جسمی و روانی افراد نیز تأثیرگذارند. با توجه به اهمیت روزافزون موضوع سلامت اجتماعی، پژوهش حاضر درصدد برآمد ضمن بررسی این موضوع مهم، اقدام به واکاوی تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر سلامت اجتماعی نماید. این پژوهش در بین 400 نفر از شهروندان ساکن در منطقه 1 تهران انجام شد و برای تبیین نظری موضوع از دیدگاه نظری کوری کییز و شاپیرو استفاده شد. در بخش روش نیز با استفاده از روش پیمایش و ابزار سنجش پرسشنامه و روش نمونهگیری خوشهای، اقدام به تکمیل پرسشنامه گردید. نتایج نشان داد که چهار متغیر حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی همگی با متغیر وابسته سلامت اجتماعی رابطه دارند و متغیرهای مستقل برشمرده شده قادر بهپیشبینی متغیر سلامت اجتماعی نیز بودهاند. بر این مبنا بیشترین میزان پیشبینی کنندگی مربوط به متغیر حمایت اجتماعی و پسازآن به ترتیب مربوط به متغیرهای کفیت زندگی، امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی بوده است.
سیاوش قلی پور؛ امید منصوری؛ نادیه رضایی
چکیده
چکیده هدف مقالۀ حاضر بررسی حق سالمندان به شهر است. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آرا هانری لوفور در باب «تولید فضا» و «حق به شهر» و روش آن مردمنگاری است. فنون گردآوری داده مشاهده، مصاحبه است. بر همین اساس، 20 مصاحبه از طریق نمونهگیری نظری انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهند: پیادهروها و خیابان به دلیل ساختار بلند جداول ...
بیشتر
چکیده هدف مقالۀ حاضر بررسی حق سالمندان به شهر است. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آرا هانری لوفور در باب «تولید فضا» و «حق به شهر» و روش آن مردمنگاری است. فنون گردآوری داده مشاهده، مصاحبه است. بر همین اساس، 20 مصاحبه از طریق نمونهگیری نظری انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهند: پیادهروها و خیابان به دلیل ساختار بلند جداول بتونی، ناهمسطح بودن و مبلمان نامتناسب، به لحاظ استفاده، دسترسی و امکان حضور برای سالمندان مسئلهساز هستند؛ فضاهای سبز، قهوهخانهها و کوچهها و معابر از جمله سایتهای فضایی محلات هستند که در تسهیل حرکت، سکنیگزینی و پاتوقگزینی سالمندان تعیین کنندهاند، اما به دلیل نقصهای متفاوت امکان خاطره سازی، حمایت و استفاده از شهر را از سالمندان سلب میکنند؛ سازمانها و ادارت مربوط به امور رفاهی و اجتماعی سالمندان از نظر مناسبسازی برای سالمندان وضعیتی نامطلوبی دارند و خدمات رفاهی به سلامت پزشکی و رواندرمانی تقلیل یافته است. خانه برای سالمندان تبدیل به فضایی نگهدارنده در برابر مخاطرات بیرونی شده است؛ اما بیشتر شبیه به آسایشگاه است تا مکانی برای نقشآفرینی و تعامل گستردۀ سالمندان. درنهایت اینکه بسیاری از آسیبهای روانی و وجودی چون اضطراب، افسردگی، تنهایی و انزوا نه فردی که ریشه در بیتوجهی بهحق سالمندان به شهر است.
معصومه مایلی؛ طلعت اله یاری؛ فرامرز سهرابی؛ محمد تقی کرمی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی مداخله طراحی شده (ترکیب زوج درمانی یکپارچهن گر و روان درمانی مثبت نگر) بر بخشش و افزایش سازگاری زناشویی پرداخته است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری از بین زوجین مراجعه کننده به کلینیکهای مشاوره و مددکاری اجتماعی شهرستان اسلامشهر بودند و 30 زوج (30 ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی مداخله طراحی شده (ترکیب زوج درمانی یکپارچهن گر و روان درمانی مثبت نگر) بر بخشش و افزایش سازگاری زناشویی پرداخته است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری از بین زوجین مراجعه کننده به کلینیکهای مشاوره و مددکاری اجتماعی شهرستان اسلامشهر بودند و 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن)، به صورت در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه 15 زوجی (گروه آزمایش و گروه گواه) قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر و پرسشنامه بخشش ری استفاده شد. در اجرای مداخله درمانی، گروه آزمایش به مدت پانزده جلسه به شیوه فردی، مداخله طراحی شده را دریافت کردند، درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخلهای دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر بخشی رویکرد مداخلاتی بر افزایش سازگاری زناشوی و افزایش بخشش بین زوجین بود. مجذور اتا نشان داد 9/97 % واریانس متغیر بخشش و 3/93 % واریانس متغیر سازگاری توسط این رویکرد مداخله ، تبیین میشوند.
فرخ رو شهابی؛ رضا اشرف زاده؛ بتول فخراسلام
چکیده
هدف این مقاله که از نوع کیفی است، بررسی اقدامات دلاله در داستان رابعه و بکتاش در الهینامۀ عطار نیشابوری، براساس نظریۀ میانجی به عنوان یکی از مؤلفههای مددکاری فردی است. دادهها ابتدا با رجوع به منابع کتابخانهای و شیوۀ یادداشتبرداری گردآوری شده و با تکیه بر روش تحلیل محتوا و استقرایی (جزء به کل) تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج ...
بیشتر
هدف این مقاله که از نوع کیفی است، بررسی اقدامات دلاله در داستان رابعه و بکتاش در الهینامۀ عطار نیشابوری، براساس نظریۀ میانجی به عنوان یکی از مؤلفههای مددکاری فردی است. دادهها ابتدا با رجوع به منابع کتابخانهای و شیوۀ یادداشتبرداری گردآوری شده و با تکیه بر روش تحلیل محتوا و استقرایی (جزء به کل) تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که دلاله با رعایت مواردی چون: «شناخت دقیق مشکلات مددجو و تسلط در برقراری ارتباط با او»، «آگاهی دقیق از موقعیت ابتدایی مددجو و انجام اقدامات لازم براساس آن» و «ارزیابی درست نیاز مددجو و اطرافیان او» در نقش یک مددکار فردی، نقشی مهم در سیر تطور معرفتشناختی رابعه داشته و در پیبردن او به قابلیتهای روحی خود نقشی محوری و غیرقابل انکار، داشتهاست. دلاله با توانبخشی و ایجاد انگیزه در شخصیتهای اصلی داستان، بسترهای مناسبی را برای ارتقاء زندگی فردی و اجتماعی آنها فراهم آوردهاست. علیرغم این همسانیها، در برخی موارد، نقشآفرینی دلاله با کارکرد میانجی تفاوتهایی داشتهاست. از جمله اینکه، دلاله با نگاهی جانبدارانه و عمدتاً یکسویه اقدام به حل و فصل مشکلات رابعه کردهاست. همچنین، برخلاف میانجی که برای رفع اختلاف میان طرفین حضور مییابد، دلاله برای حل مشکلات شخصی رابعه وارد جریان روایت شدهاست.
آذر درویش؛ سهیلا علیرضانژاد
چکیده
پرسش اصلی این مقاله آن است که رابطه جنسیت با درک از درد و مواجهه با آن چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش از رهیافت داده بنیان و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. حجم نمونه 34 نفر بود که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله تعاون و سعدی در شهر سمنان انجام شد. یافتهها نشان دادکه مقوله درد در چهار پارادایم سنتی (رفتار بهداشتی سنتی)، ...
بیشتر
پرسش اصلی این مقاله آن است که رابطه جنسیت با درک از درد و مواجهه با آن چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش از رهیافت داده بنیان و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. حجم نمونه 34 نفر بود که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله تعاون و سعدی در شهر سمنان انجام شد. یافتهها نشان دادکه مقوله درد در چهار پارادایم سنتی (رفتار بهداشتی سنتی)، بدن زیبا و متناسب (رفتار بهداشتی مدرن)، بدن به مثابه ابزار، بازگشت به طبیعت (رفتار سلامتی پسامدرن) شناسایی شد. از نظر زنان به ویژه در پارادایم سنتی و بدن به مثابه ابزار بسیاری از دردها طبیعی بوده و کاملا زنانه است. آنان این دردها را تحمل میکنند. مردان به درد طبیعی باور ندارند. درد تحمیلی بین هر دو جنس دیده میشود. درزنان فهم تحمیلی از درد وجود دارد و آنرا به ماهیت زنانه خود مربوط میدانند؛ اما مردان درد تحمیلی را با نقش نانآوری خود مرتبط میدانند. زنان در پارادایم بدن زیبا و متناسب دردهای زنانه را تحمیلی میدانند و سعی میکنند در مقابل آن مقاومت کنند. زنان در پاردایم سنتی درد زنانه را طبیعی دانسته، آنرا پذیرفته و تحمل میکنند. در پاردایم بازگشت به طبیعت نیز درد انکار شده و به مثابه نوعی آگاهی تلقی میشود.
مریم داودی؛ فریبرز درتاج؛ حسن اسدزاده؛ علی دلاور
چکیده
چکیدهچشم انداز زمان یکی از نظریات پرکاربرد در روانشناسی و مددکاری اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش بسته آموزشی چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان غربت شهر ...
بیشتر
چکیدهچشم انداز زمان یکی از نظریات پرکاربرد در روانشناسی و مددکاری اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش بسته آموزشی چشم انداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان غربت شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 در پایه ششم ابتدایی تحصیل می باشد. تعداد 32 نفر از این دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابتدا پرسشنامه های مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی بین دانش آموزان توزیع شد سپس تعداد 32 نفر که کمترین نمره را کسب کرده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در معرض آموزش چشم انداز زمان قرار گرفت. در طول این مدت گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها نشان داد آموزش بسته آموزشی چشمانداز زمان بر مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی دانشآموزان غربت در مراحل پسآزمون و پیگیری تأثیر داشت (001/0p <). نتایج پژوهش نشان می دهد آموش چشم انداز زمان روش موثری جهت بهبود مدیریت استرس و خودشناسی انسجامی در دانش آموزان دختر غربت شهر تهران است.
فائزه زارعی؛ سهیلا علیرضانژاد
چکیده
به طور تاریخی فقر کودک مترادف با فقر خانواده بوده و با استفاده از روشهای کمی و سنجش سطح درآمد خانواده برآورد میشد اما در این مقاله با استفاده از روش کیفی در پی شناخت تجربه زیسته کودکان هستیم. پرسش اصلی مقاله این است که کودکان محرومیت مادی را در چه ابعادی تجربه میکنند؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک ...
بیشتر
به طور تاریخی فقر کودک مترادف با فقر خانواده بوده و با استفاده از روشهای کمی و سنجش سطح درآمد خانواده برآورد میشد اما در این مقاله با استفاده از روش کیفی در پی شناخت تجربه زیسته کودکان هستیم. پرسش اصلی مقاله این است که کودکان محرومیت مادی را در چه ابعادی تجربه میکنند؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک ۱۰ تا ۱۷ ساله که زندگی توامان با فقر را تجربه کردهاند، استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شد. یافتهها نشان میدهد که کودکان محرومیت مادی را به صورت یک کلاف درهم پیچیده که دارای لایههای بیرونی و درونی است، در مواجهه با همسالانشان تجربه میکنند. بیرونیترین لایه محرومیت مادی، نداشتن لباس مناسب و درونیترین آن نداشتن غذای کافی است. با وجود آنکه نداشتن غذا اثرات جسمی جبران ناپذیری بر روی کودکان دارد اما به دلیل پنهان بودن نوع غذای مصرفی از چشم دیگران، غذا نسبت به لباس از اهمیت کمتری برخوردار است. در فاصله بین این دو سطح، موارد دیگری از محرمیت مادی مانند تمایل به مالکیت فضای خصوصی و اشیا و نیز زندگی در مسکن مناسب و دور از مشکلات خانوادگی مطرح هستند.
محمد توکل؛ ابراهیم اخلاصی؛ سید پویا رسولی نژاد
چکیده
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظاممند پژوهشهای ناظر به تعیینکنندههای سلامت روان را به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آوردهها و چالشهای مطالعاتی آشکار میسازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخبندی متغیرهای معطوف به سلامت روان در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهشهای داخلی 1399-1385 موضوع سلامت روان ...
بیشتر
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظاممند پژوهشهای ناظر به تعیینکنندههای سلامت روان را به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آوردهها و چالشهای مطالعاتی آشکار میسازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخبندی متغیرهای معطوف به سلامت روان در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهشهای داخلی 1399-1385 موضوع سلامت روان در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ مرور نظاممند 30 مقاله پژوهشی منتخب نشان میدهد سلامت روان متاثر از 36 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینهای و روانشناختی، محصول شرایط اجتماعی و فرهنگی است. متغیرهای اجتماعی در 6/36% موارد بیشترین فراوانی را دارا هستند و متغیرهای روانشناختی در 4/23% موارد کمترین اهمیت را نزد نویسندگان پژوهشهای مرورشده داشتهاند. این نتیجه نشانگر اهمیت شرایط اجتماعی و موید یافتههای علمی جهانیِ ناظر به سهم بیشتر تعیینکنندههای اجتماعی – نسبت به تعیینکنندههای فردی و روان-شناختی - در سلامت و بیماری و به طور خاص سلامت و بیماری روانی میباشد. متغیرهای فرهنگی و زمینهای نیز هر کدام به طور جداگانه در 30% پژوهشها توجه پژوهشگران را به خود جلب نمودهاند. عدم راهکار اجرایی در مطالعات، امتناع پژوهشگران داخلی از کاربست روشهای کیفی و تفسیری، و بیتوجهی به نوع مناسبات میان ساختار و مولفههای سیاسی با سلامت روان از جمله محوریترین وجوه مغفول در پژوهش-های مرورشده است. این بررسی اهمیت عوامل اجتماعی و نیاز به اقدامات سیاستی و مداخلات جدی برای ارتقاء سلامت روان اعضای جامعه را برجسته میسازد.
محمد حسین باقر پوری ناجی؛ زینب هاشمی خواه؛ سیدعلیرضا افشانی
چکیده
سالمندان قشری از جامعه هستند که به عنوان جمعیت رو به رشد و همچنین به دلیل ویژگیهای جسمی و سنی خود نیازهای فرهنگی ویژه دارند که نیازمند برنامه و فضای شهری خاصی است. از این رو تحقیق حاضر به دنبال بررسی نیازهای فرهنگی این اقشار میباشد. جهت دستیابی به این اطلاعات از پیمایش و پرسشنامه محقق ساخته بین سالمندان شهر تهران استفاده شد. نمونهگیری ...
بیشتر
سالمندان قشری از جامعه هستند که به عنوان جمعیت رو به رشد و همچنین به دلیل ویژگیهای جسمی و سنی خود نیازهای فرهنگی ویژه دارند که نیازمند برنامه و فضای شهری خاصی است. از این رو تحقیق حاضر به دنبال بررسی نیازهای فرهنگی این اقشار میباشد. جهت دستیابی به این اطلاعات از پیمایش و پرسشنامه محقق ساخته بین سالمندان شهر تهران استفاده شد. نمونهگیری مبتنی بر مناطق 22 گانه شهر تهران به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای صورت گرفت. به این منظور ابتدا در مناطق 22گانه تهران با توجه به حجم 800 نفری (حدود 36 پرسشنامه برای هر منطقه)، تعدادی محله انتخاب و به طور تصادفی با مراجعه به درب منازل، اماکن تجمع سالمندان مثل: پارکها، میادین ترهبار، فروشگاه شهروند و مترو پرسشنامهها پر شد. در نهایت این بررسی نشان داد که اولویت نیازهای این اقشار به ترتیب ذیل میباشد:1- نیاز به آموزش مهارتها و ارتقاء دانش 2- نیازهای تسهیلاتی همایشی3- نیازهای گردشی فراغتی4- نیاز به آموزشهای فرهنگی و هنری 5- نیازهای تفریحی ورزشی 6- نیازهای مذهبی فرهنگی7- نیاز به فضاهای عمومی. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده مهمترین دلایل عدم استقبال سالمندان از مراکز و تسهیلات ایجاد شده فرهنگی به دست شهرداری به ترتیب زیر است:1- عدم اطلاع 2- بیانگیزگی و گرفتاری شخصی3- عدم وجود مراکز فرهنگی در محل سکونت و عدم دسترسی 4- عدم علاقه 5- پایین بودن کیفیت امکانات.
لیلا عاملی رضایی؛ امیرمسعود امیرمظاهری؛ منصور حقیقتیان
چکیده
موسیقی درمانی استفاده از مهارتهای موزیکی در جهت بهبود کارکرد جسمی، روانی و واکنش های عاطفی- اجتماعی، کمک به رشد تواناییهای حرکتی، تحصیلی، ارتباطی، روحیه ی اجتماعی و عاطفی و در نهایت بهبود سطح کیفیت زندگی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت کیفیت زندگی سالمندان 60 سال به بالای ساکن در 60 آسایشگاه سالمندان در دو حالت دریافت و عدم دریافت موسیقی ...
بیشتر
موسیقی درمانی استفاده از مهارتهای موزیکی در جهت بهبود کارکرد جسمی، روانی و واکنش های عاطفی- اجتماعی، کمک به رشد تواناییهای حرکتی، تحصیلی، ارتباطی، روحیه ی اجتماعی و عاطفی و در نهایت بهبود سطح کیفیت زندگی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت کیفیت زندگی سالمندان 60 سال به بالای ساکن در 60 آسایشگاه سالمندان در دو حالت دریافت و عدم دریافت موسیقی درمانی غیرفعال است. جامعه آماری 1800 نفر بوده اند؛ حجم نمونه محاسبه شده با استفاده از فرمول کوکران 318 نفر محاسبه گردیده است که با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده به توزیع پرسشنامه ها اقدام گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد 26 گویه ای کیفیت زندگی است که بر اساس طیف لیکرت تنظیم گردیده است. روش تحقیق از نظر روش شناسی کمی و از نوع مقایسه ای می باشد. یافته ها بیانگر این است که فرضیات مبنی بر تفاوت کیفیت زندگی(Sig=0/000)، سلامت محیط(Sig=0/001)، روابط اجتماعی(Sig=0/011)، سلامت جسمانی(Sig=0/048)، سلامت روان(Sig=0/000) سالمندان بر حسب دریافت و عدم دریافت موسیقی درمانی غیرفعال تایید شده اند و کیفیت زندگی مردان سالمند بهتر از زنان سالمند می باشد.لذا با نظر به شناخت روحیات سالمندان مستقر در هر آسایشگاه با استفاده از فعالیت های متعدد موسیقی درمانی از جمله پخش موسیقی، آواز خواندن و ... می توان در راستای بهبود عملکرد جسمی و روانی سالمندان گام برداشت تا از این طریق به بالا رفتن امید به زندگی در آنها و کاهش بیماری های روحی کمک نمود.
زیبا باقری؛ طلعت اله یاری؛ ابوالقاسم فاتحی
چکیده
هدف:پژوهش حاضرباهدف اثربخشی الگوی مداخله مددکاری اجتماعی درکاهش پیگیری طلاق،افزایش رضایت زناشویی وافزایش سازگاری درزوج های متقاضی طلاق توافقی،درشهرقزوین انجام شده است،این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات،کمی است.روش: پژوهش حاضربا روش پژوهش آزمایشی با گروه کنترل با استفاده از طرح پیش آزمون -پس آزمون انجام ...
بیشتر
هدف:پژوهش حاضرباهدف اثربخشی الگوی مداخله مددکاری اجتماعی درکاهش پیگیری طلاق،افزایش رضایت زناشویی وافزایش سازگاری درزوج های متقاضی طلاق توافقی،درشهرقزوین انجام شده است،این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات،کمی است.روش: پژوهش حاضربا روش پژوهش آزمایشی با گروه کنترل با استفاده از طرح پیش آزمون -پس آزمون انجام شد.جامعه آماری پژوهش را زوج های متقاضی طلاق توافقی که درسال 1398 اقدام به طلاق نموده واسامی ایشان جهت انجام مددکاری اجتماعی و مشاوره طلاق توافقی شهر قزوین ثبت شده بود را تشکیل داده اند.تعداد آنها براساس آمارموجود 2488 نفر است که برمبنای جدول مورگان ازاین جامعه 165 زوج( 331 نفر) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند آزمودنی ها پرسشنامه سازگاری بل و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ رادر دومرحله پیش آزمون و پس آزمون،تکمیل کردند.گروه آزمایش تحت مداخله ی پیشگیری ازطلاق در 5 جلسه 2 ساعته در5 هفته تحت آموزش قرار گرفتند.داده ها دردو بخش توصیفی و استنباطی وآزمون رتبه بندی فریدمن،آزمون کلموگرف-اسمیرنف، آزمون کوواریانس چند متغیره،آزمون تی مستقل و آزمون مک نمار مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته های نتایج نشان داد که میزان رضایت زناشویی و سازگاری درزوج های گروه آزمایش در پس آزمون به طور معنی داری از گروه کنترل متفاوت شد.هم چنین نتایج آزمون مک نمار که به منظور بررسی تفاوت گروه آزمایش وگروه کنترل درمتغیرکاهش پیگیری طلاق انجام شد، نشان می دهد که میزان کاهش پیگیری طلاق درگروه آزمایش به صورت معنی داری با گروه کنترل متفاوت است .
اسماعیل عالی زاد
چکیده
چکیدهماهیت علم با پژوهش عجین است و بنیان پژوهش بر مسأله استوار است. مسأله رکن اساسی علم است و در این قلمرو معرفتی، مسألهیابی مهمترین فعالیت بهشمار میرود. این گزارهها، مفروضاتی هستند که مقاله حاضر بر پایه آنها قوام یافته است. این مقاله از جنس مباحثات و ملاحظات نظری است و بنابراین فاقد کارپایه تجربی و مشاهدات برآمده از آن است. ...
بیشتر
چکیدهماهیت علم با پژوهش عجین است و بنیان پژوهش بر مسأله استوار است. مسأله رکن اساسی علم است و در این قلمرو معرفتی، مسألهیابی مهمترین فعالیت بهشمار میرود. این گزارهها، مفروضاتی هستند که مقاله حاضر بر پایه آنها قوام یافته است. این مقاله از جنس مباحثات و ملاحظات نظری است و بنابراین فاقد کارپایه تجربی و مشاهدات برآمده از آن است. در این پژوهش تلاش شده است تا با اتکاء به آموزههای فلسفه علم، جایگاه مسأله در پژوهشهای علوم اجتماعی و اقتضائات دانشیِ مسألهیابی مورد مطالعه قرار بگیرد. از اینرو، چیستی مسأله و اهمیت آن در پژوهشهای اجتماعی مورد توجه واقع شده است. این که مسألهها نقطه آغاز و انجام جستجوی حقیقت علمی هستند و در عرصه شناختی، مسألهیابی بر حل مسأله اولویت دارد. از سوی دیگر به گستردگی و پیچیدگی مسائل اجتماعی و عرصه رخداد آنها، تاریخی بودنشان و همچنین ناپایداری شناخت و دلایل آن اشاره شده است. در ادامه به شیوه مستدل، پارهای از ملاحظات و ضرورتهای دانشیِ انجام پژوهش اجتماعی برشمرده شدهاند که برای حرکت در مسیر دانشِ زنده و پویا ضروری و الزامی هستند. در میان این ملاحظات، مفروضات معرفتشناختی، هستیشناختی و روششناختی جایگاه ویژهای دارند، چرا که منطق و موضع پژوهشگر را در قبال دستگاه استدلالی پژوهش تعیین میکنند.
طلعت اله یاری؛ کیوان دواتگران؛ مینا عبدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف توصیف ارزیابی کمتوانی از دیدگاه مددکاران اجتماعی با استفاده از طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت ICF)) و با روش کیفی اجرا شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد چهارده نفر از مددکاران اجتماعی با تجربه و آشنا با ICF که به روش هدفمند و دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید ؛ سپس با روش تحلیل محتوای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف توصیف ارزیابی کمتوانی از دیدگاه مددکاران اجتماعی با استفاده از طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت ICF)) و با روش کیفی اجرا شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد چهارده نفر از مددکاران اجتماعی با تجربه و آشنا با ICF که به روش هدفمند و دردسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید ؛ سپس با روش تحلیل محتوای تماتیک و انطباق مفاهیم بدست آمده با ICF طبقه بندی شد . مفاهیم ابتدا در 16 مقوله اصلی شامل : کار و اشتغال، وضعیت اقتصادی، تعاملات و حمایتها، آموزش و تحصیل، مسکن و فضای داخل خانه، فضای خارج از منزل، سرپرستی و مراقبت، تحرک اجتماعی و حمل و نقل، نگرش ها و آداب و رسوم، امکانات و فنآوری، رسانه و ارتباطات جمعی، نظام تامین اجتماعی، فعالیت های داوطلبانه و مشارکت اجتماعی، تفریح و اوقات فراغت، خدمات درمانی و توانبخشی، شرایط اقلیمی و آب و هوایی طبقه بندی شده و زیر مقوله ها با 79 کد توصیفی ICF مطابقت داده شد که به 11 سرفصل ICF اشاره دارد : 6 سرفصل مربوط به فعالیتها و مشارکتها و 5 سرفصل مربوط به عوامل محیطی است. نتایج این پژوهش، ICF را بعنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی کمتوانی توسط مددکاران اجتماعی معرفی میکند .همچنین به مولفه های فعالیت ها و مشارکت ها و عوامل محیطی توجه بسیار شده است و نشان از رویکرد سیستماتیک در ارزیابی بُعد اجتماعی کمتوانی دارد. بنابراین ICF میتواند به بررسی سیستماتیک در مددکاری اجتماعی توانبخشی کمک شایان توجه نماید.