علیرضا افشانی؛ نفیسه محمدی
چکیده
چکیده پژوهش حاضر به بررسی وضعیت حمایت اجتماعی بیماران مبتلا به دیابت شهر یزد و رابطه آن با سرمایه اجتماعی پرداخته است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که به شیوه مقطعی بر روی 245 بیمار دیابتی مراجعهکننده به مرکز تحقیقات درمانی دیابت یزد انجام شده است. نمونه پژوهش به روش تصادفی از میان بیماران مراجعهکننده به این مرکز انتخاب ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر به بررسی وضعیت حمایت اجتماعی بیماران مبتلا به دیابت شهر یزد و رابطه آن با سرمایه اجتماعی پرداخته است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که به شیوه مقطعی بر روی 245 بیمار دیابتی مراجعهکننده به مرکز تحقیقات درمانی دیابت یزد انجام شده است. نمونه پژوهش به روش تصادفی از میان بیماران مراجعهکننده به این مرکز انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراکشده چندبعدی (MSPSS) زیمت و همکاران (1988) و سرمایه اجتماعی محقق ساخته است. دادهها بهوسیله نرمافزار SPSS نسخه 20 و با کمک آزمونهای آمار توصیفی، جدول توزیع فراوانی و آزمونهای آماری (آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون) تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها نشان داد میانگین حمایت اجتماعی در بین بیماران مبتلا به دیابت در شهر یزد بالاتر از حد متوسط است و میانگین شاخص سرمایه اجتماعی در حد متوسط است. ضریب همبستگی پیرسون میزان حمایت اجتماعی و ابعاد سرمایه اجتماعی عبارت است از: اعتماد اجتماعی (218/0 = r)، هنجار اجتماعی (184/0 = r)، شبکه اجتماعی (277/0 = r) که به لحاظ آماری معنادار بودند. نتایج نشان میدهد که بین میزان حمایت اجتماعی و ابعاد سرمایه اجتماعی رابطه معنیدار و مستقیمی وجود دارد و با افزایش سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی افزایش مییابد.
اصغر جعفری؛ سیدمجید حسینی؛ میترا فاضلی
چکیده
چکیده پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی خودآگاهی و مدیریت هیجانها در افزایش تابآوری و شادکامی زنان سرپرست خانوارانجام شد. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده بهخانههای سلامت در منطقه 18شهر تهران بودند.30 آزمودنی به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروههای آزمایش (n1=15) و کنترل (n2=15) ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی خودآگاهی و مدیریت هیجانها در افزایش تابآوری و شادکامی زنان سرپرست خانوارانجام شد. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده بهخانههای سلامت در منطقه 18شهر تهران بودند.30 آزمودنی به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروههای آزمایش (n1=15) و کنترل (n2=15) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. تابآوری و شادکامی همه آزمودنیها در مرحله پیش آزمون بوسیله پرسشنامههای تابآوری و شادکامی اندازهگیری شدند. مهارتهای خودآگاهی و مدیریت هیجان در 14 جلسه به شرکت کنندگان در گروه آزمایش آموزش داده شد. تابآوری و شادکامی همه آزمودنیها در مراحل پسآزمون و پیگیری اندازهگیری شدند و دادهها بوسیله آزمون تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی، خودآگاهی و مدیریت هیجانها میتوانند سطح تابآوری وشادکامی زنان سرپرست خانوار را به طور معناداری افزایش دهند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که اثر مداخلات در مرحله پیگیری ماندگار بوده است. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد میکند که آموزش مهارتهای خودآگاهی و مدیریت هیجانها روش روانی- آموزشی مناسبی برای افزایش سطح تابآوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار میباشد. بنابراین به منظور ارتقاء سطح تابآوری و شادکامی زنان سرپرست خانوار، لازم است زمینه بکارگیری مهارتهای خودآگاهی و مدیریت هیجانها فراهم شود.
عبدالحسین کلانتری؛ امراله کشاورز؛ حسن مومنی
چکیده
چکیده سرمایه اجتماعی بهواسطه عناصری از قبیل مشارکت، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی میتواند بستری برای نشاط و شادکامی جامعه باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نشاط اجتماعی جوانان 30-18 ساله شهرستان دهلران در سال 1396 صورت گرفته است. آرای صاحبنظران اصلی سرمایه اجتماعی مانند: پوتنام، کلمن و بوردیو و نظریات مازلو ...
بیشتر
چکیده سرمایه اجتماعی بهواسطه عناصری از قبیل مشارکت، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی میتواند بستری برای نشاط و شادکامی جامعه باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نشاط اجتماعی جوانان 30-18 ساله شهرستان دهلران در سال 1396 صورت گرفته است. آرای صاحبنظران اصلی سرمایه اجتماعی مانند: پوتنام، کلمن و بوردیو و نظریات مازلو مبنای چارچوب نظری تحقیق حاضر است. این پژوهش، کمّی و نوع آن همبستگی است. جامعه آماری، کلیه افراد گروه سنی جوانان و حجم نمونه 400 نفر میباشد و از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد سرمایه اجتماعی به کار رفته در طرح مرکز ملی رصد اجتماعی (1394) و شادی آکسفورد با اندکی تعدیل استفادهشده است. برای بررسی فرضیات، رگرسیون چندگانه و معادلات ساختاری (نرمافزار لیزرل) و تحلیل عاملها بکار رفته است. نتایج نشان میدهند که سرمایه اجتماعی (اعتماد، عامگرایی، ارزشها ویژگیهای اخلاقی، مشارکت، بده بستان، تعلق ملی، رضایت از زندگی و احساس امنیت) بانشاط اجتماعی دارای رابطه مثبت و مستقیمی است. میزان این رابطه حدود 57 درصد است. میانگین سرمایه اجتماعی و نشاط اجتماعی نمونه نیز به ترتیب (09/3 – 68/3) اندکی بالاتر از سطح متوسط است. همچنین متغیرهای زمینهای (سن، وضع تأهل، سواد و جنسیت) بانشاط اجتماعی موردبررسی قرار گرفتند؛ تنها سطح تحصیلات بانشاط اجتماعی رابطه معناداری نداشت اما سن، وضع تأهل و جنسیت بانشاط اجتماعی دارای رابطه معناداری بودند.
حسین یحیی زاده پیر سرایی؛ مرجان کیانی
چکیده
اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی از مسائل اجتماعی جهانی است که روزانه بر شیوع و گسترش آن افزوده میشود. زنان به عنوان مهمترین عنصر خانواده و اجتماع ممکن است خواسته یا ناخواسته درگیر آن شوند. پیامدهای خانوادگی و اجتماعی و آسیبهایی که در اثر اعتیاد زنان به مواد مخدر بر جامعه وارد میگردد به مراتب عمیق تر از اعتیاد مردان است.پژوهش حاضر ...
بیشتر
اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی از مسائل اجتماعی جهانی است که روزانه بر شیوع و گسترش آن افزوده میشود. زنان به عنوان مهمترین عنصر خانواده و اجتماع ممکن است خواسته یا ناخواسته درگیر آن شوند. پیامدهای خانوادگی و اجتماعی و آسیبهایی که در اثر اعتیاد زنان به مواد مخدر بر جامعه وارد میگردد به مراتب عمیق تر از اعتیاد مردان است.پژوهش حاضر با هدف فهم تجربهها و پیامدهای اجتماعی مصرف مواد مخدر در زنان انجام گرفت.روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی با روش نمونهگیری هدفمند میباشد. با ملاک اشباع نظری با 25 نفر از زنان در کمپ مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به عمل آمد. با استفاده از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک، دادههای گردآوری شده براساس سوالات و اهداف پژوهش، مقولهبندی و مورد تفسیر قرار گرفتند. یافتههای این پژوهش در چهار محور تجارب اعتیاد زنان، تجربه کمپ، پیامد اعتیاد، از تجربه تا پیامد، با عنوان چهار مضمون اصلی ارائه شد.نتایج پژوهش حاکی از این است که سن اعتیاد در حال کاهش است، تغییر در نوع مواد مصرفی اتفاق افتاده است و شروع اعتیاد زنان و دختران تنها از خانه و خانواده نبوده و نقش دوستان در این مورد در حال افزایش می باشد.
مرضیه شهریاری؛ کریم رضادوست
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل روابط ساختاری زمینهها، پیامدها و نحوه مواجهه با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی افرادی است که درگیر این فرایند شدهاند. روش تحقیق، آمیخته (از نوع طرح اکتشافی- متوالی) است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع رهیافت پدیدارشناختی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل روابط ساختاری زمینهها، پیامدها و نحوه مواجهه با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی افرادی است که درگیر این فرایند شدهاند. روش تحقیق، آمیخته (از نوع طرح اکتشافی- متوالی) است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع رهیافت پدیدارشناختی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، به این منظور در بخش کیفی با 21 جوان مجرد ساکن شهر اهواز که به روش نمونهگیری نظری انتخابشده بودند، مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری این پژوهش 345 دختران و پسران مجرد بالای 30 سال بوده است. حجم نمونه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 252 مورد تعیین شد.گردآوری دادهها با روش پرسشنامه و شیوه نمونهگیری تصادفی انجام گرفته و سؤالات براساس پرسش نامه محقق ساخته در پی سنجش واقعیتهای عینی است. مراحل اجرای این تحقیق را میتوان در قالب 2 مطالعه کلی تشریح کرد. در مطالعه اول، مهمترین بسترهای مؤثر بر احساس طرد وتجردگزینی از دید کنشگران شناسایی شد که عبارتند از: هویت مخدوش، شرایط کژقواره، مسئولیتگریزی، الزامی ندانستن امر ازدواج، ابژه های حقارت (داغ ننگ)، الزام های استتار، دیدن خاطرات تلخ دیگران و ... در مطالعه دوم نیز، عوامل بدست آمده از مطالعه قبلی، در قالب پرسشنامهای در میان اعضای نمونه آماری توزیع شد. نتایج این تحقیق نشان دادند که، هویت مخدوش مهم ترین عامل در احساس طرد اجتماعی می باشد.
این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
قربانی کوثر؛ محمد فرهادی؛ نادر امیری
چکیده
مسأله اصلی این مکتوب فهم تفسیری تلقی زنان کرمانشاه از چرایی پدیده آزار خیابانی در این شهر است. این مسأله وجهی اکتشافی دارد و چارچوب کلان تحلیل توجه به مناسبات کلان محاط بر این پدیده بوده است. روش تحقیق متناظر با موضوعات اکتشافی و متکی بر نظریه زمینهای است. جمعآوری دادهها با تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته و انتخاب نمونه با رویکرد ...
بیشتر
مسأله اصلی این مکتوب فهم تفسیری تلقی زنان کرمانشاه از چرایی پدیده آزار خیابانی در این شهر است. این مسأله وجهی اکتشافی دارد و چارچوب کلان تحلیل توجه به مناسبات کلان محاط بر این پدیده بوده است. روش تحقیق متناظر با موضوعات اکتشافی و متکی بر نظریه زمینهای است. جمعآوری دادهها با تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته و انتخاب نمونه با رویکرد نظری و ابعاد مسأله انجام شده است. دادههای تحقیق با کدگذاری سهمرحلهای دستهبندی شده تا دلالتهای پنهان دادهها را آشکار کند.نتیجه تحقیق با مقولات چیستی آزار، ابعاد و اوصاف آن، چرایی پدیده، تیپ مزاحمین و راهکارهای رفع آن، آزار را پدیدهای حاصل تفاوت جایگاه اقتصادی-اجتماعی عاملان و قربانیان آزار معرفی میکند. از نظر پاسخگویان مزاحمین افرادی هستند با سطح اجتماعی پایین، فاقد آموزش، فاقد مهارت و دارای کمبودهایی که با آزار خیابانی درصدد جبران آن هستند. آزار بر اساس زمینهی وقوع و تیپ اجتماعی عاملان با رعایت احترام متقابل و همسنخی دو طرف میتواند نوعی تعامل باشد. مناسبات اجتماعی فراتر از جنسیت و رابطه دو جنس علت اصلی پدیده آزار خیابانی است و راهکار کاهش آن برابری همگان در دسترسی به نیازهای اساسی از جمله ازدواج است.
حسین میرزائی
چکیده
چکیده
ایران در چهار دهه گذشته میزبان بزرگترین جمعیت مهاجران خارجی، عمدتاً افغانستانی و عراقی بوده و اکنون نیز پس از پاکستان، دومین کشور پذیرنده مهاجران افغانستانی محسوب میشود. تحصیل، بعد از امنیت و اقتصاد، یکی از عوامل مهم جذب مهاجران افغانستانی به ایران بوده است. مدارس دولتی، دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالی، نهضت سوادآموزی، ...
بیشتر
چکیده
ایران در چهار دهه گذشته میزبان بزرگترین جمعیت مهاجران خارجی، عمدتاً افغانستانی و عراقی بوده و اکنون نیز پس از پاکستان، دومین کشور پذیرنده مهاجران افغانستانی محسوب میشود. تحصیل، بعد از امنیت و اقتصاد، یکی از عوامل مهم جذب مهاجران افغانستانی به ایران بوده است. مدارس دولتی، دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالی، نهضت سوادآموزی، مدارس خودگردان و مدارس موسسههای خیریه در ایران زمینه تحصیل مهاجران در هر سطحی را ممکن ساختهاند؛ اما این امکانات با دشواریهای اقتصادی، هویتی، سلیقهای و مانعتراشیها، نگرانیهای مذهبی، مخالفتهای ایرانیهای معترض و... گره خورده است. مدارس و دانشگاهها بهترین مکان برای جامعهپذیری و ادغام مهاجران در ایران قلمداد میشوند. بیشک نسل مهاجر تحصیلکرده که بهنظر قصد بازگشت به افغانستان را ندارد، بهتر از نسلی تحصیلنکرده است و تبعات مثبت این سیاستگذاری، بهخصوص از دیدگاه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی، اثرات خود را در جامعه ایران و افغانستان نشان خواهد داد. در این مقاله وضعیت انطباق تحصیلی مهاجران افغانستانی که نیمی از ساکنان شهرک قائم در قم را تشکیل دادهاند، بررسی خواهد شد. برای گردآوری دادهها، پژوهشگر از مصاحبههای عمیق و مشاهدههای همراه با مشارکت یاری گرفته است. این دادهها از بطن پژوهشهایی که به سبک زندگی مهاجران اختصاص داشته است خراج شده و با استفاده از روش کیفی، تجربه آنان در حوزههای تحصیل، شبکههای اجتماعی، اقتصاد و بوروکراسیهای اداری ترسیم شده است.
سیدعلیرضا افشانی؛ علی روحانی؛ نگین نعیمی
چکیده
چکیده
در طول تاریخ، مرگ در کنار زندگی بهعنوان یکی از پدیدههای اجتماعی از دغدغههای مهم بشری بوده است. در این میان مواجهه با فقدانهای نابهنگام معمولاً سلامت روان، روابط اجتماعی و تعاملات خانوادگی داغدیدگان را دچار نقصان میکند. بااینکه مطالعاتی در ابعاد جمعیت شناختی، آداب و آیین خاکسپاری و بُعد مناسکی آن در علوم اجتماعی انجامشده ...
بیشتر
چکیده
در طول تاریخ، مرگ در کنار زندگی بهعنوان یکی از پدیدههای اجتماعی از دغدغههای مهم بشری بوده است. در این میان مواجهه با فقدانهای نابهنگام معمولاً سلامت روان، روابط اجتماعی و تعاملات خانوادگی داغدیدگان را دچار نقصان میکند. بااینکه مطالعاتی در ابعاد جمعیت شناختی، آداب و آیین خاکسپاری و بُعد مناسکی آن در علوم اجتماعی انجامشده است؛ ولی بهندرت مطالعات جامعهشناسانۀ عمیقی با توجه به زمینههای اجتماعی و فرهنگی در مورد چگونگی مواجهۀ داغدیدگان با فقدانهای ناگهانی، فرایند واسازی خود و نقش شبکههای حمایتی چون بستگان در این فرایند به چشم میخورد. بر این اساس پژوهش حاضر بهمنظور کشف فرایند مواجهۀ داغدیدگان و بستگانشان با فقدانهای غیرمنتظره و نقش بستگان در فرایند واسازی انجام گرفت. برای فهم این فرایند از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای برای گردآوری دادهها استفاده شد. بنابراین از داغدیدگان درجه یک که حداقل 4 ماه و حداکثر 4 سال از فوت عزیزانشان میگذشت؛ مصاحبههای ساختار نیافتۀ عمیقی انجام گرفت. تحلیل دادهها نیز همزمان با فرایند گردآوری آن، در سه فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. سپس جدول مفاهیم و یافتههای تحقیق در قالب خط داستان و مدل پارادایمی ارائه گردید. یافتههای پژوهش نشان داد پیوندی که میان داغدیدگان و بستگانشان برقرار است و مبادلات احساسی و رفتاری نشأت گرفته از آن، پویاییهای خاصی را شکل میدهد، بهگونهای که این پویاییها نشاندهندۀ شکلگیری دوآلیسم انتظارات عاطفی از بستگان در داغدیدگان است که در نهایت به واسازی یا واچینی عاطفی در میان داغدیدگان و بستگانشان منجر میشود.
علی اصغر سعدآبادی؛ زهره رحیمی راد
چکیده
مؤلفهی کلیدی رویکرد توانمندسازی از طریق نوآوری اجتماعی، این باور است که ذینفعان سیستم، میتوانند از منابع و مهارتهایی بهره-مند شوند که کمتر به کار گرفته شدهاند. علیرغم آنکه با توجه به حضور ذینفعان متعدد به منظور خلق مشترک ، چالشهای زیادی برای پیادهسازی نوآوری اجتماعی دارد، شواهد اندکی در مورد چگونگی فرآیند نوآوری اجتماعی وجود ...
بیشتر
مؤلفهی کلیدی رویکرد توانمندسازی از طریق نوآوری اجتماعی، این باور است که ذینفعان سیستم، میتوانند از منابع و مهارتهایی بهره-مند شوند که کمتر به کار گرفته شدهاند. علیرغم آنکه با توجه به حضور ذینفعان متعدد به منظور خلق مشترک ، چالشهای زیادی برای پیادهسازی نوآوری اجتماعی دارد، شواهد اندکی در مورد چگونگی فرآیند نوآوری اجتماعی وجود دارد. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از استراتژی اقدامپژوهی مشارکتی، به تحلیل چرخه نوآوری اجتماعی خودکفایی مرغی میپردازد که هدف آن توانمندسازی و ایجاد اشتغال برای افراد فاقد مهارت و در حاشیهمانده در بخشهایی از شهر تهران (مناطق فرحزاد و خاورشهر) بعنوان یک راه حل پایدار است. در این اقدامپژوهی، فعالیتهای کلیدی انجام گرفته در طی4 بخش چرخه نوآوری اجتماعی(1- تولید ایده با درک نیازها و شناسایی راهحلهای بالقوه2- توسعه، نمونهسازی و ارائه الگوی اولیه ایدهها3-ارزیابی، اجرا در مقیاس وسیع و انتشار ایدههای خوب4-یادگیری و تکامل) توسط محققان تحلیل شد. نتایج نشان داد جنبه های اثرگذار اقدامپژوهی مشارکتی مبتنی بر نوآوری اجتماعی بر توانمندسازی حاشیه نشینان عبارتند از: 1- ایجاد اشتغال برای افراد فاقد مهارت 2- از بین بردن چرخه فقر3-پایدارسازی فرآیند با ارتباط بین بخشهای مختلف زنجیره تامین مواد ارگانیک 4- تغییر موثر شیوهی کمک خیرین.
حامد صادق مقدم جوان؛ مرضیه قرائت خیابان؛ حمیده عادلیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدل جبرانی مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر سازگاری اجتماعی افراد بهبودیافته از اعتیاد انجام شده است. روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری این پژوهش همه افراد شرکتکننده در گروه خودیار رهپویان رهایی شعبه تهران پس از ترک اولیه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدل جبرانی مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر سازگاری اجتماعی افراد بهبودیافته از اعتیاد انجام شده است. روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری این پژوهش همه افراد شرکتکننده در گروه خودیار رهپویان رهایی شعبه تهران پس از ترک اولیه سوءمصرف بوده اند. ابتدا پرسشنامه سازگاری اجتماعی توسط افراد تکمیل شد. سپس تعداد 30 نفر از افرادی که نمره سازگاری اجتماعی آنها کمتر از دیگر افراد در این گروه بود و معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، به شکل تصادفی در دو گروه کنترل ( 15 نفر ) و آزمایش ( 15 نفر ) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش 8 جلسهای مداخله واقعیت درمانی طبق مدل جبرانی مددکاری اجتماعی گروهی قرار گرفت. پس از اتمام همه جلسات و آموزش کامل، پسآزمون ( پرسشنامه سازگاری اجتماعی ویزمن و پی کل ) بر روی هر دو گروه اجرا شد و پیگیری یک ماهه از دو گروه انجام گردید. در تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی ( تحلیل کوواریانس) استفاده شد. نتایج بررسیها نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش با مداخله مدل جبرانی مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر سازگاری اجتماعی افراد بهبودیافته از اعتیاد تأثیر معناداری یافته است. مطابق با یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که مدل جبرانی مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد واقعیت درمانی تأثیر مثبت معناداری بر سازگاری اجتماعی افراد بهبودیافته از اعتیاد دارد و این میتواند توسط مددکاران اجتماعی در حوزه اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
سیدرضا جوادیان؛ فاطمه زیدآبادی نژاد
چکیده
چکیده ازآنجاییکهاعضایخانوادهبهمثابهبازیگران مهمدر بازتولیدوبازتوزیعسرمایهاجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی مطلوب و حس نوعدوستی در فرزندان ایفاینقش مینمایند، مطالعه حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب در دانشجویان پرداخته است. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه یزد ...
بیشتر
چکیده ازآنجاییکهاعضایخانوادهبهمثابهبازیگران مهمدر بازتولیدوبازتوزیعسرمایهاجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی مطلوب و حس نوعدوستی در فرزندان ایفاینقش مینمایند، مطالعه حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب در دانشجویان پرداخته است. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 میباشد. نمونه 372 نفری از دانشجویان دانشگاه یزد با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سهبخشی سرمایه اجتماعی درون خانواده، سرمایه اجتماعی بیرون خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب استفاده شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، تی و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج مشخص کرد که میانگین رفتارهای اجتماعی مطلوب دانشجویان 4/78 بوده که از متوسط مقیاس بالاتر است. از طرفی ابعاد نزدیکی و نظارت سرمایه اجتماعی درون خانواده و ابعاد مشارکت اجتماعی، هنجار اجتماعی، اثربخشی، اعتماد به محیط و اعتماد نهادی سرمایه اجتماعی بیرون خانواده با رفتارهای اجتماعی مطلوب دانشجویان همبستگی معنیداری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای هنجار اجتماعی، اعتماد به محیط، مشارکت اجتماعی، اعتماد نهادی و نظارت توانستهاند 17 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
سیدعلیرضا افشانی؛ لیلی بنیاد
چکیده
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامتمحور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامتمحور ...
بیشتر
خشونت از مباحث جهانی بوده که همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی است. در این پیمایش از پرسشنامه پوررحیمیان (1393) و از پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف (1391) برای سنجش متغیر سبک زندگی سلامتمحور استفاده شده است. بدین منظور و جهت پی بردن به رابطه سبک زندگی سلامتمحور با خشونت خانگی بر اساس فرمول کوکران تعداد384 نفر از زنان متاهل شهر یزد را به روش نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای و با ابزار پرسشنامه مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین سبک زندگی سلامتمحور و خشونت خانگی رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد. همچنین بین تمامی ابعاد سبک زندگی سلامتمحور (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماریها، سلامت روانی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد، پیشگیری از حوادث وسلامت محیطی) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنیداری وجود داشت. مدل معادله ساختاری نیز حکایت از تأثیر معکوس سبک زندگی سلامتمحور بر خشونت خانگی داشت و شاخصهای برازش مدل نیز بیانگر مطلوبیت حمایت دادهها از مدل بود. نتایج پژوهش نشانگر اهمیت دو بعد از ابعاد سبک زندگی سلامتمحور است: یکی کنترل وزن و تغذیه و دیگری ورزش و تندرستی. اساساً زنانی که ورزش میکنند حتی اگر مورد خشونت هم واقع شوند بهتر میتوانند روحیه خود را حفظ کرده و همچنان برای جلوگیری از اعمال خشونت به دنبال راهحلهای جدید باشند.
حبیب آقابخشی؛ فاطمه جعفری؛ فائقه نعمت ساعتلو
چکیده
چکیده مقاله مزبور به ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها، و نظریههای مددکاری اجتماعی میپردازد. هدف مطالعه مزبور شناخت ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها و نظریههای مددکاری اجتماعی است که با روش "روایتی" صورت گرفته است. مواد و منابع مورد مطالعه، افزون بر جستارهای فلسفه علم، مقالههای خارجی "فلسفه شما از مددکاری اجتماعی" و همچنین ...
بیشتر
چکیده مقاله مزبور به ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها، و نظریههای مددکاری اجتماعی میپردازد. هدف مطالعه مزبور شناخت ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها و نظریههای مددکاری اجتماعی است که با روش "روایتی" صورت گرفته است. مواد و منابع مورد مطالعه، افزون بر جستارهای فلسفه علم، مقالههای خارجی "فلسفه شما از مددکاری اجتماعی" و همچنین "مقدمهای بر حرفه مددکاری اجتماعی و پایههای فلسفی آن" بوده است. فلسفه بهعنوان راهنمای اصلی در حرفه مددکاری اجتماعی است که مقدم بر رویکرد، مدل و نظریههاست، زیرا مجموعه مفاهیمی را در بر میگیرد که ذهن مددکار اجتماعی را درباره انسان و محیط پیرامونش به خود مشغول داشته و مشکلات ناشی از ارتباط بین آدمی و محیط بیرون، دغدغه اوست. همچنین مفاهیم است که شیوههای مداخله او را در سازگاری مردمان با طبیعت بیرونی هدایت میکند. نتیجه این که مفاهیم فلسفی، نگاه مددکاری اجتماعی به آدمی و جهان پیرامونش را شکل بخشیده، از نظریهها بهره برده و با در نظر گرفتن تفکر نقدی به مداخلههای گوناگون میپردازد.
مریم لطیفیان؛ اسما بنی اسد؛ محمد کمالی
چکیده
هدف:با توجه به تأثیر معلولیت بر ابعاد مختلف اجتماعى و اقتصادى جامعه و نیز بر زندگی اجتماعی فرد دارای معلولیت، مطالعه و تحلیل جنبـههـای مختلـف ایـن گروه از جامعه الزامی به نظر میرسد. این مطالعه با هدف مرور نظاممند پژوهشهای مربوط به ابعاد اجتماعی معلولیت در ایران انجام شد.روش بررسی:پژوهش حاضر از نوع مطالعات مروری نظاممند و جامعه ...
بیشتر
هدف:با توجه به تأثیر معلولیت بر ابعاد مختلف اجتماعى و اقتصادى جامعه و نیز بر زندگی اجتماعی فرد دارای معلولیت، مطالعه و تحلیل جنبـههـای مختلـف ایـن گروه از جامعه الزامی به نظر میرسد. این مطالعه با هدف مرور نظاممند پژوهشهای مربوط به ابعاد اجتماعی معلولیت در ایران انجام شد.روش بررسی:پژوهش حاضر از نوع مطالعات مروری نظاممند و جامعه آماری پژوهش شامل تمام مقالات پژوهشی حاصل از مطالعات کمّی و کیفی انجام شده در کشور ایران بود که در رابطه با ابعاد اجتماعی معلولیت به زبان فارسی و از سال 1378 تا تیر ماه 1398 منتشر شدهاند. به منظور دستیابی به مطالعات مرتبط با موضوع، کلیدواژههای اجتماعی و ابعاد اجتماعی، معلولیت، استثنایی، نیازهای ویژه و کمتوان در پایگاه های علمی مرتبط جستوجو و پس از غربال در مراحل مختلف، 26 مقاله مورد مطالعه عمیق قرار گرفته و تحلیل شدند.یافته ها:از مجوع تعداد 26 مقاله، 10مقاله به روش کمی، 12 مقاله کیفی و 4 مقاله به روش آمیخته صورت گرفته بودند. ابزار استفاده شده شامل 8 پرسشنامه ی محققساخته و 15 پرسشنامهی آماده بود.اطلاعات 16 مقاله نیز از طریق مصاحبه و تشکیل جلسات متمرکز بدست آمده بود.گروه هدف77% مقالات افراد داری معلولیت جسمی- حرکتی، 15% حسی(نابینایی و ناشنوایی) و 8% ذهنی بودند.همچنین دو مقاله (8%) با تمرکز بر ابعاد اجتماعی معلولیت زنان صورت گرفته بود.نتیجه گیری:نتایج نشان داد که معلولیت بر بعد اجتماعی زندگی افراد تأثیرگذار است ویافته های حاصل از این پژوهش می تواند موجب شناخت همه جانبه ی این افراد و افزایش آگاهی در این زمینه گردد.
این نشریه مقالات معتبر در حوزه های ذیل را به چاپ می رساند: مددکاری اجتماعی رفاه اجتماعی سلامت اجتماعی امنیت اجتماعی مسائل اجتماعی هنجارها
محمد باباپور؛ منصور فتحی
چکیده
چکیدهانسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. ...
بیشتر
چکیدهانسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند. کلید واژه ها: انسان، اگزیستانسیالیسم، مددکاری اجتماعی، ارزشها و اصول
اسماعیل نوروزی؛ محمد عباس زاده
چکیده
داشتن فرزند معلول، بار روانی اجتماعی سنگینی بر خانواده وارد می کند و پدر به عنوان مدیر خانواده ، سنگینی این بار را بیشتر احساس می کند. هدف این پژوهش ، فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند معلول ذهنی با روش کیفی و با تکیه بر پدیدارشناسی تفسیری و نظریه پردازان مهمی همچون: هوسرل، هایدگر، مرلوپنتی، شوتس، فوکو، بوردیو و ون مانن است. روش نمونه ...
بیشتر
داشتن فرزند معلول، بار روانی اجتماعی سنگینی بر خانواده وارد می کند و پدر به عنوان مدیر خانواده ، سنگینی این بار را بیشتر احساس می کند. هدف این پژوهش ، فهم تجربه زیسته پدران دارای فرزند معلول ذهنی با روش کیفی و با تکیه بر پدیدارشناسی تفسیری و نظریه پردازان مهمی همچون: هوسرل، هایدگر، مرلوپنتی، شوتس، فوکو، بوردیو و ون مانن است. روش نمونه گیری ، نمونه گیری هدفمند است که با بیست نفر از پدران دارای فرزند معلول ذهنی دارای پرونده در اداره بهزیستی شهرستان ، با در نظر گرفتن معیارهایی از جمله زندگی فرزند معلول در خانه و راضی به مصاحبه شدن و سایر معیارها، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت. داده ها براساس هرمنوتیک مضاعف تحلیل و توصیفات متنی شرکت کنندگان به توصیفات ساختاری تبدیل شد.نتایج منجر به شناسایی یک مقوله مرکزی با عنوان بار پدر دارای فرزند معلول و سه مضمون اصلی بار معطوف به فرد، بار معطوف به خانواده و بار معطوف به اجتماع شد. یافته ها سرشار از تجارب منفی فردی وآسیب های روحی و روانی مانند استرس، اضطراب، افسردگی، سیری از زندگی، و تجارب خانوادگی همچون نامناسب بودن روابط با همسر و فرزندان، فرزندان باهم و تجارب اجتماعی مثل داغ های ننگ، انگ های اجتماعی، طرد و انزوای اجتماعی بود و از فشار سنگین بارمالی و اقتصادی حکایت داشت . توجه به تجربه زیسته پدران بجای مادران، نوآوری مهم این پژوهش بود. نتیجه این شد که تعامل همه ی بارها با یکدیگر ، فشار بار پدری را نیازمند حمایت و توجه می کند.
حسین یحیی زاده پیر سرایی؛ زینب پورات
چکیده
چکیده مطالعه حاضر، نتایج پژوهشی است در زمینه بررسی تأثیر سلامت اجتماعی بر رضایت شغلی که به روش پیمایش انجامشده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شاغل شعب مدیریتهای امور مناطق پنجگانه بانک سپه در سطح شهر تهران میباشد در این پژوهش روش سهمیهای طبقهای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت و نمونهای به تعداد 340 نفر در نظر ...
بیشتر
چکیده مطالعه حاضر، نتایج پژوهشی است در زمینه بررسی تأثیر سلامت اجتماعی بر رضایت شغلی که به روش پیمایش انجامشده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شاغل شعب مدیریتهای امور مناطق پنجگانه بانک سپه در سطح شهر تهران میباشد در این پژوهش روش سهمیهای طبقهای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت و نمونهای به تعداد 340 نفر در نظر گرفته شد. همچنین دادههای پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه جمعآوری شد که از دو پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کییز و رضایت شغلی بری فیلد و روث استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که سلامت اجتماعی کارکنان تأثیر مستقیمی بر میزان رضایت شغلی آنان دارد و از بین ابعاد پنجگانه سلامت اجتماعی، بعد شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی بیشترین تأثیرگذاری را بر روی رضایت شغلی کارکنان شاغل بانک سپه داشتهاند.
محمد سلیمان نژاد؛ محسن نیازی؛ طاهره سلیمان نژاد
چکیده
خانواد اصلی ترین عامل جامعه پذیری در هر جامعه ای است. با بزرگ تر شدن فرزندان، نقش همسالان پررنگ تر می شود و در کنار این دو عامل مهم رسانه و عاملان دینی زمینه جامعه پذیری افراد را فراهم می نمایند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین شهروندان کاشانی بر مبنای رویکرد نظریه یادگیری اجتماعی انجام ...
بیشتر
خانواد اصلی ترین عامل جامعه پذیری در هر جامعه ای است. با بزرگ تر شدن فرزندان، نقش همسالان پررنگ تر می شود و در کنار این دو عامل مهم رسانه و عاملان دینی زمینه جامعه پذیری افراد را فراهم می نمایند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عاملان جامعه پذیری و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین شهروندان کاشانی بر مبنای رویکرد نظریه یادگیری اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر پیمایشی بوده و نمونه آماری پژوهش تعداد 552 نفر از شهروندان شهر کاشان براساس فرمول کوکران و به روش نمونهگیری احتمالی متناسب با حجم به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن بر اساس نظرات افراد متخصص دانشگاهی صورت گرفته است. برای تحلیل استنباطی و سنجش ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و آزمونT مقایسه زوجی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 25 استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این بوده است که گرایش شهروندان به رفتارهای پرخطر در حد متوسط بوده و پسران بیشتر از دختران به رفتارهای پرخطر تمایل داشته اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات بین عاملان جامعه پذیری شامل عامل خانوادگی، پیوند با همسالان و اثرپذیری رسانهای با بروز رفتارهای پرخطر معنی دار و مثبت بوده و متغیرهای سن و دینداری رابطه معنی دار و معکوس داشته اند و در نهایت متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه ای نداشته است.متغیرهای مستقل در مجموع 33 درصد از تغییرات متغیر رفتارهای پرخطر را تبیین کرده اند.
سیاوش قلی پور؛ سیده زهرا پرهیزگار کلات؛ محسن قلی پور
چکیده
چکیده ناتوانی و مشکلات روحی روانی، زندگی جانبازان را تحت تاثیر قرار میدهد. این تاثیر در میان آنها یکسان نیست. هدف اصلی این مقاله مقایسه کیفیت زندگی جانبازانِ بر حسب نوع مجروحیت در استان کرمانشاه است. چارچوب نظری آن مبتنی بر ادبیات کیفیت زندگی و روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان بالای 25 درصد استان کرمانشاه است. ...
بیشتر
چکیده ناتوانی و مشکلات روحی روانی، زندگی جانبازان را تحت تاثیر قرار میدهد. این تاثیر در میان آنها یکسان نیست. هدف اصلی این مقاله مقایسه کیفیت زندگی جانبازانِ بر حسب نوع مجروحیت در استان کرمانشاه است. چارچوب نظری آن مبتنی بر ادبیات کیفیت زندگی و روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان بالای 25 درصد استان کرمانشاه است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 368 نفر محاسبه و بر اساس نمونهگیری سیستماتیک تعیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که کیفیت زندگی جانبازان پایین است. کیفیت زندگی بر حسب نوع مجروحیت متفاوت است: در بعد جسمی برای جانبازان شیمیایی پایین و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی و اعصاب به نسبت بالاتر است؛ در بعد روانی برای جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی در سطح پایینتر و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی و ویژه در وضعیت بهتری قرار دارد؛ در بعد اجتماعی برای جانبازان شیمیایی در سطح پایینتر و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی در وضعیت بهتری قرار دارد؛ سن و تعداد فرزندان بر کیفیت زندگی تاثیر معکوسی دارند. وضعیت اشتغال بر کیفیت زندگی تاثیر دارد، افراد شاغل از کیفیت زندگی بهتری برخوردارند.
بهنوش جووری؛ یوسف محمدی مقدم؛ سوسن قهرمانی قاجار؛ نرگس حسن مرادی
چکیده
چکیده
رسالت عظیم دانشگاهیان در تأمین سلامت و پویایی فردی- اجتماعیِ اعضای جامعه، تعریفشده است، امّا در حال حاضر مسئله اصلی که دانشگاهیان با آن دستوپنجه نرم مینمایند این است که، سلامت و پویایی دانشگاهها با شیوع بیماریای سازمانی، با عنوان "بینشاطی اجتماعی اعضا"، به خطر افتاده است. تحقیق حاضر از نظر نوع هدف کاربردی بوده و سعی ...
بیشتر
چکیده
رسالت عظیم دانشگاهیان در تأمین سلامت و پویایی فردی- اجتماعیِ اعضای جامعه، تعریفشده است، امّا در حال حاضر مسئله اصلی که دانشگاهیان با آن دستوپنجه نرم مینمایند این است که، سلامت و پویایی دانشگاهها با شیوع بیماریای سازمانی، با عنوان "بینشاطی اجتماعی اعضا"، به خطر افتاده است. تحقیق حاضر از نظر نوع هدف کاربردی بوده و سعی دارد تا با الهام از روش داده بنیاد و رویکرد تفسیری، مدل پارادایمیِ "بانشاطی و سلامت اجتماعی اعضای دانشگاهها"، را کشف نماید.
جمعآوری دادهها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته، در محدودة زمانی سالهای 97-95 صورت پذیرفته است. روششناسی تحقیق، روش کیفی است. با استفاده از نمونهگیری هدفمند و بر مبنای شاخص اشباع نظری، تعداد بیست نفر از خبرگان دانشگاهی بهعنوان نمونهای از جامعه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. کدهای حاصل از متن گزارهها، با استفاده از متدولوژی کلایزری احصا شدند و سپس بر مبنای آنها، مدل پارادایمیِ سلامت و بانشاطی اجتماعی اعضای دانشگاهها به صورتی داده بنیاد شناسایی شد.
روایت نظری این پژوهش بر مبنای مدل پارادایمیِ" نشاط و سلامت اجتماعی دانشگاهیان"احصاءشده، بدین شرح جلوهگر شد: " دانشگاه میتواند با استقرار نظام مدیریت استراتژیک منابع انسانی و تحت تأثیر سه شرط لازم و کافیِ حمایت در رفع تعارضهای کار- خانواده، تأمین بالندگی ساختاری دانشگاه، پرورش تعاملات روانشناختی مثبت فردی – سازمانی اعضا، و با رفع موانع سازمانی – اجتماعی نشاطآفرینی از طریق برندسازی توانمندیهای دانشگاه، زمینهساز تأمین سلامت و نشاط اجتماعی اعضا شود. بهگونهای که بازتاب آن در قالب شکوفایی استعدادها و پویایی آموزشی-پژوهشی-اجرایی عضو دانشگاه (تولید و اشتراک علم) و پاسخ به نیازهای محیطی و محاطی (کیفیت، تخصص، دانش، درآمدزایی) دانشگاه به نمایش گذاشته خواهد شد.
سید داود حسینی نسب؛ مهدی راثی؛ امیر پناه علی
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی بود. روش این پژوهش توصیفی - مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دبیرستانهای تیزهوشان شهر تبریز بود که از این میان تعداد 120 دانشآموز مطابق با نمرات 23-46 در پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی بود. روش این پژوهش توصیفی - مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دبیرستانهای تیزهوشان شهر تبریز بود که از این میان تعداد 120 دانشآموز مطابق با نمرات 23-46 در پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل به عنوان دانشآموزان غیرکاربر و 120 دانشآموز نیز با کسب نمرات بالاتر از 46 در پرسشنامه مذکور به عنوان دانشآموزان کاربر پس از همسانسازی و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامههای سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979)، سرمایه اجتماعی پاتنام (2000) و هویت نقش جنسیتی بم (1974) گردآوری شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دانشآموزان کاربر با غیرکاربر در شبکههای اجتماعی به لحاظ سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی تفاوت معنادری وجود دارد؛ به علاوه، نتایج آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد که کاربران شبکههای اجتماعی به طور معناداری سلامت روان (001/0=p) و سرمایه اجتماعی (003/0=p) پایینتری نسبت به غیر کاربران شبکههای اجتماعی دارند و همچنین از هویت نقش جنسیتی تضعیف شدهتری (001/0=p) نیز برخوردار هستند. یافتههای این پژوهش به شناخت تفاوتهای بسیار مهم کاربران شبکههای اجتماعی و غیرکاربران این شبکهها از نظر سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی کمک میکند و ضرورت ارتقای سلامت روان، سرمایه اجتماعی و هویت نقش جنسیتی دانشآموزان کاربر شبکههای اجتماعی را برجسته مینماید.
محمود شجاعت رفسنجانی؛ یاسر رضاپور میرصالح؛ حمیدرضا آریانپور؛ ملیحه مصیبی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه تجربه زیسته برون رفت از وابستگی عاطفی در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد است. روش تحقیق از نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. جامعه هدف کلیه اعضای انجمن معتادان گمنام است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است، مصاحبه تا جایی ادامه پیدا کرد که دادههای جدیدی در برنداشت و به حد اشباع ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه تجربه زیسته برون رفت از وابستگی عاطفی در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد است. روش تحقیق از نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. جامعه هدف کلیه اعضای انجمن معتادان گمنام است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است، مصاحبه تا جایی ادامه پیدا کرد که دادههای جدیدی در برنداشت و به حد اشباع نظری رسید و در نهایت جامعه هدف به 10 نفر رسید. تحلیل دادهها از طریق مقایسه مداوم و کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، انجام شد. یافتهها نشان میدهد که تجربه معتادان گمنام از وابستگی عاطفی شامل 2 مقوله اصلی «بی کفایتی» و «خودتخریبی» و 11 مقوله اولیه « ضعف درحفاظت از مرزهای فردی و بین فردی»، «وابسته افراطی»، « بیم خسران»، «شکست در گسست»، «سرویس دهی افراطی»، «فقدان قاطعیت کافی»، «تمایزیافتگی پایین»، «نداشتن استقلال فکری و عاطفی»، «آسیبپذیری»، «عزت نفس پایین» و «تسلیم» است. یافتهها نشان داد عملکرد افراد معتادی که دارای وابستگی عاطفی هستند، بدون حضور فرد مقابل دچار مشکل میشود. آنها بدون فردی که به آن وابسته هستند احساس بیکفایتی میکنند و همچنین به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی عمل کرده و به خود آسیب میرسانند.
لیلا بهرامی؛ طوبی شاکری
چکیده
افزایش تنشهای زناشویی، مشکلات مرتبط با سلامت روان برخی زنان متاهل و افزایش روابط فرازناشویی، این سوال را به دنبال دارد که نارضایتی جنسی در زنان تا چه میزان در این تنشها موثر بوده و پیامدهای این ناکامیها چیست؟ در برخی تحقیقات، اگر چه به این موضوع از ابعاد مختلفی پرداخته شده اما خلاء نگاه جامع روان شناختی و جامعه شناختی در زمینه ...
بیشتر
افزایش تنشهای زناشویی، مشکلات مرتبط با سلامت روان برخی زنان متاهل و افزایش روابط فرازناشویی، این سوال را به دنبال دارد که نارضایتی جنسی در زنان تا چه میزان در این تنشها موثر بوده و پیامدهای این ناکامیها چیست؟ در برخی تحقیقات، اگر چه به این موضوع از ابعاد مختلفی پرداخته شده اما خلاء نگاه جامع روان شناختی و جامعه شناختی در زمینه پیامدهای ناکامی جنسی زنان مشهود است، از اینرو در این مقاله به درک زنان متاهل از ناکامی جنسی و آثار آن اعم از فردی، میان فردی و اجتماعی پرداخته شده است. رویکرد پژوهش کیفی و روش انجام آن مصاحبه ژرفانگر بوده و یافتهها با نگرش پدیدارشناسانه مورد تحلیل قرار گرفته است. برای انجام مصاحبه، نمونهها از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره به صورت آگاهانه انتخاب شدهاند. در مجموع برای رسیدن به حد اشباع با 35 نفر در جلسات یک الی دو ساعته، مصاحبهی عمیق نیمهساختار-یافته انجام گردید. نتایج حاصل از مصاحبهها در چهار مقوله اصلی درک از ناکامی، پیامدهای فردی، پیامدهای میانفردی و اجتماعی دسته بندی گردید که بیانگر ادراک متفاوت زنان متاهل از ناکامی جنسی بود و موجب واکنشهایی چون اضطراب، افسردگی، انزوا، درگیری، طلاق عاطفی، میل به برقراری رابطه فرازناشویی در آنها گردیده بود .
سعید وصالی
دوره 1، شماره 1 ، مهر 1393، ، صفحه 71-102
چکیده
چکیده آزادیهای فردی امر اخلاقی را برجسته میسازند و پدیده شهروندی آن را تقویت میکند. برقراری روابط بین فردی در دوران جدید از سهولت بیشتری برخوردار شده و اعتماد بین انسانها را فزونی بخشیده است. مشخصه اندیشه ورزی انسان در زندگی اجتماعی رشد نموده و تعادل اجتماعی را میسر میسازد. جستجوی عدالت از این طریق امکان پذیر شده و موجبات ...
بیشتر
چکیده آزادیهای فردی امر اخلاقی را برجسته میسازند و پدیده شهروندی آن را تقویت میکند. برقراری روابط بین فردی در دوران جدید از سهولت بیشتری برخوردار شده و اعتماد بین انسانها را فزونی بخشیده است. مشخصه اندیشه ورزی انسان در زندگی اجتماعی رشد نموده و تعادل اجتماعی را میسر میسازد. جستجوی عدالت از این طریق امکان پذیر شده و موجبات گفتگوی همگانی هموار میگردد و سرانجام، افراد به هر دو جنبه حقوق و تکالیف خود آگاهی مییابند. در این جامعه از آزادی مثبت سخن میرانیم که به افراد یاری رسانیده میشود تا نیازهای خود را برطرف سازند. با برجسته شدن این قبیل مفاهیم، لیبرالیسم اقتصادی عقب نشینی میکند و راه برای حضور همگانی و نیل به مفاهیم جدید هموار شده و زمینههای همبستگی مهیا میگردد. واضح است که دولتها در اینجا وظیفه قانون گذاری، نظارت و کمک داشته تا با مراجعه به مردمی که هویتهای گوناگون دارند به آنها کمک کنند. تلاقی بین اخلاق و رفاه، در توانمند شدن شهروندان است تا از فرصتها استفاده کنند. استقرار این شرایط مسیر توسعه را هموار میسازد. استقرار ارتباطات متمدنانه نظیر مباحثه و گفتگو راه برقراری کنشهای متقابل را برقرار میسازد و از سوی دیگر توانمندی آدمی به خردورزی وی کمک خواهد نمود و در صورت برخورداریها از منابع جامعه میتوان انتظار داشت که افراد به تکالیف خود در قبال دیگران عمل نمایند. پس از استقرار این شرایط است که میتوان از انسان مسئول سخن گفت.
سیدرضا جوادیان؛ پیمان فتحی؛ نسرین بابائیان؛ مهناز فرهمند
چکیده
تقدیرگرایی باور به تأثیر یک قدرت مافوق بشری یا نیروهای بیرونی مثل شانس در زندگی است. پزوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی تقدیرگرایی در افراد دارای معلولیت و افراد غیر معلول انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایشی بود. تعداد 400 نفر شامل 200نفر از معلولین جسمی حرکتی، فلج مغزی و نابینا و 200 نفر افراد غیر معلول شهر یزد در سال 1397 انتخاب شدند. برای انتخاب ...
بیشتر
تقدیرگرایی باور به تأثیر یک قدرت مافوق بشری یا نیروهای بیرونی مثل شانس در زندگی است. پزوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی تقدیرگرایی در افراد دارای معلولیت و افراد غیر معلول انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایشی بود. تعداد 400 نفر شامل 200نفر از معلولین جسمی حرکتی، فلج مغزی و نابینا و 200 نفر افراد غیر معلول شهر یزد در سال 1397 انتخاب شدند. برای انتخاب افراد معلول از روش نمونهگیری سهمیهای در دسترس و برای انتخاب افراد غیرمعلول از روش نمونهگیری خوشهای سیستماتیک استفادهشد. ابزار گردآوری دادهها، مقیاس مسئولیتپذیری احمدی آخورمه و همکاران(1392)، توانمندی پترسون و سلیگمن (2004)، نگرشهای ناکارآمد وایزمن و بک (1978) و پرسشنامه محققساخته تقدیرگرایی است. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تیمستقل، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون رگرسیون چند متغیره در دو گروه مستقل مورد تحلیل قرارگرفت. میانگین تقدیرگرایی در افراد معلول3/48 و در افراد غیر معلول برابر با 45 بود. نتایج آزمون فرضیهها نشانداد که میزان تقدیرگرایی در افراد معلول بیشتر از افراد غیر معلول است. در افراد معلول بین تقدیرگرایی و متغیرهای مورد پژوهش از قبیل تحصیلات با سطح معناداری، سن، شدت معلولیت، نگرشهای ناکارآمد، توانمندیو مسئولیتپذیری، رابطه معنادار وجود داشت. درصورتیکه در افراد غیر معلول بین تقدیرگرایی و متغیرهای نگرشهای ناکارآمد و توانمندی رابطه معنادار مشاهدهشد، اما بین تقدیرگرایی و دیگر متغیرهای موردبررسی رابطه معنادار وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای نگرشهای ناکارآمد و توانمندی بیشترین تأثیر را بر تقدیرگرایی در افراد معلول و غیر معلول داشتهاند و 16 درصد از واریانس تقدیرگرایی را تبیین میکند.