مرضیه شهریاری؛ کریم رضادوست
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل روابط ساختاری زمینهها، پیامدها و نحوه مواجهه با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی افرادی است که درگیر این فرایند شدهاند. روش تحقیق، آمیخته (از نوع طرح اکتشافی- متوالی) است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع رهیافت پدیدارشناختی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل روابط ساختاری زمینهها، پیامدها و نحوه مواجهه با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی افرادی است که درگیر این فرایند شدهاند. روش تحقیق، آمیخته (از نوع طرح اکتشافی- متوالی) است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع رهیافت پدیدارشناختی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، به این منظور در بخش کیفی با 21 جوان مجرد ساکن شهر اهواز که به روش نمونهگیری نظری انتخابشده بودند، مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری این پژوهش 345 دختران و پسران مجرد بالای 30 سال بوده است. حجم نمونه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 252 مورد تعیین شد.گردآوری دادهها با روش پرسشنامه و شیوه نمونهگیری تصادفی انجام گرفته و سؤالات براساس پرسش نامه محقق ساخته در پی سنجش واقعیتهای عینی است. مراحل اجرای این تحقیق را میتوان در قالب 2 مطالعه کلی تشریح کرد. در مطالعه اول، مهمترین بسترهای مؤثر بر احساس طرد وتجردگزینی از دید کنشگران شناسایی شد که عبارتند از: هویت مخدوش، شرایط کژقواره، مسئولیتگریزی، الزامی ندانستن امر ازدواج، ابژه های حقارت (داغ ننگ)، الزام های استتار، دیدن خاطرات تلخ دیگران و ... در مطالعه دوم نیز، عوامل بدست آمده از مطالعه قبلی، در قالب پرسشنامهای در میان اعضای نمونه آماری توزیع شد. نتایج این تحقیق نشان دادند که، هویت مخدوش مهم ترین عامل در احساس طرد اجتماعی می باشد.
عبدالحسین کلانتری؛ امراله کشاورز؛ حسن مومنی
چکیده
چکیده سرمایه اجتماعی بهواسطه عناصری از قبیل مشارکت، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی میتواند بستری برای نشاط و شادکامی جامعه باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نشاط اجتماعی جوانان 30-18 ساله شهرستان دهلران در سال 1396 صورت گرفته است. آرای صاحبنظران اصلی سرمایه اجتماعی مانند: پوتنام، کلمن و بوردیو و نظریات مازلو ...
بیشتر
چکیده سرمایه اجتماعی بهواسطه عناصری از قبیل مشارکت، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی میتواند بستری برای نشاط و شادکامی جامعه باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نشاط اجتماعی جوانان 30-18 ساله شهرستان دهلران در سال 1396 صورت گرفته است. آرای صاحبنظران اصلی سرمایه اجتماعی مانند: پوتنام، کلمن و بوردیو و نظریات مازلو مبنای چارچوب نظری تحقیق حاضر است. این پژوهش، کمّی و نوع آن همبستگی است. جامعه آماری، کلیه افراد گروه سنی جوانان و حجم نمونه 400 نفر میباشد و از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد سرمایه اجتماعی به کار رفته در طرح مرکز ملی رصد اجتماعی (1394) و شادی آکسفورد با اندکی تعدیل استفادهشده است. برای بررسی فرضیات، رگرسیون چندگانه و معادلات ساختاری (نرمافزار لیزرل) و تحلیل عاملها بکار رفته است. نتایج نشان میدهند که سرمایه اجتماعی (اعتماد، عامگرایی، ارزشها ویژگیهای اخلاقی، مشارکت، بده بستان، تعلق ملی، رضایت از زندگی و احساس امنیت) بانشاط اجتماعی دارای رابطه مثبت و مستقیمی است. میزان این رابطه حدود 57 درصد است. میانگین سرمایه اجتماعی و نشاط اجتماعی نمونه نیز به ترتیب (09/3 – 68/3) اندکی بالاتر از سطح متوسط است. همچنین متغیرهای زمینهای (سن، وضع تأهل، سواد و جنسیت) بانشاط اجتماعی موردبررسی قرار گرفتند؛ تنها سطح تحصیلات بانشاط اجتماعی رابطه معناداری نداشت اما سن، وضع تأهل و جنسیت بانشاط اجتماعی دارای رابطه معناداری بودند.
زکیه ناطقی؛ سیدعلیرضا افشانی
چکیده
چکیده با توجه به افزایش بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان، در این پژوهش ضمن بررسی میزان بروز رفتارهای پرخطر و میزان بیگانگی اجتماعی در بین جوانان شهر مشهد، تأثیر بیگانگی اجتماعی بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در بروز رفتارهای پرخطر مورد سنجش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر ازنظریه عمومی فشار اگینو، همنشینی افتراقی ساترلند، بازدارندگی ...
بیشتر
چکیده با توجه به افزایش بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان، در این پژوهش ضمن بررسی میزان بروز رفتارهای پرخطر و میزان بیگانگی اجتماعی در بین جوانان شهر مشهد، تأثیر بیگانگی اجتماعی بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در بروز رفتارهای پرخطر مورد سنجش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر ازنظریه عمومی فشار اگینو، همنشینی افتراقی ساترلند، بازدارندگی اجتماعی هیرشی و گادفردسون و نظریه بیگانگی اجتماعی سیمن بهعنوان چارچوب نظری بهره گرفته شد. این پژوهش در قالب یک پیمایش و بهصورت مقطعی انجام شد. دادههای تحقیق از 384 نفر از جوانان شهر مشهد جمعآوری شد. روش نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای و ابزار سنجش رفتارهای پرخطر، پرسشنامه خطرپذیری جوانان ایرانی بوده است؛ در این راستا، پایایی و اعتبار مقیاس از طریق آلفای کرونباخ و روایی محتوا تأییدشده است. آلفای کرونباخ، در همه سازهها بیشتر از 7/0 بوده و دادهها به کمک نرمافزارهای آماری SPSS و Amos تحلیلشده است. یافتههای پژوهش نشان داد که رفتارهای پرخطر در بین پسران بیش از دختران بوده اما تفاوت معناداری بین بیگانگی اجتماعی پسران و دختران در شهر مشهد وجود نداشته است. همچنین رابطه سن با رفتارهای پرخطر و بیگانگی اجتماعی معنادار نبود. میانگین رفتارهای پرخطر جوانان مجرد در ابعاد گرایش به الکل، گرایش به خشونت، گرایش به رفتارهای جنسی و گرایش به رانندگی پرخطر بیشتر از متأهلین و میانگین میزان بیگانگی اجتماعی در ابعاد احساس انزوای اجتماعی و احساس تنفر از خود نیز بیشتر از متأهلین بوده است. نتایج نشان داد که بین بیگانگی اجتماعی و ابعاد آن با رفتارهای پرخطر و ابعاد آن رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، بهعبارتدیگر با افزایش میزان بیگانگی اجتماعی، ارتکاب رفتارهای پرخطر نیز افزایش مییابد.
منصور فتحی؛ نسرین مروتی؛ نادر مروتی
چکیده
چکیده با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزشها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین بهمنظور درک تفاوتهای ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی ...
بیشتر
چکیده با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزشها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین بهمنظور درک تفاوتهای ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی و سطح سلامت افراد یکی از اهداف مددکاری اجتماعی است. در پژوهش حاضر از نظریههای یادگیری اجتماعی و نقش اجتماعی برای تبیین تفاوت جنسیتی، از نظریههای وبر و مارکس برای تفاوت میزان دینداری در بین طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی و از نظریه اینگلهارات برای تبیین شکاف نسلی بهعنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، جوانان 15 تا 29 ساله شهر سنندج و والدین آنها است. روش نمونهگیری از نوع تصادفی ساده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودساخته و سنجش دینداری کلاک و استارک استفاده شده است. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده، میزان دینداری والدین و سن، با میزان دینداری جوانان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بین مردان و زنان از نظر میزان دینداری تفاوت معناداری وجود دارد اما بین تحصیلات و میزان دینداری جوانان رابطه معناداری به دست نیامد.