علی اصغر سعدآبادی؛ زهره رحیمی راد
چکیده
مؤلفهی کلیدی رویکرد توانمندسازی از طریق نوآوری اجتماعی، این باور است که ذینفعان سیستم، میتوانند از منابع و مهارتهایی بهره-مند شوند که کمتر به کار گرفته شدهاند. علیرغم آنکه با توجه به حضور ذینفعان متعدد به منظور خلق مشترک ، چالشهای زیادی برای پیادهسازی نوآوری اجتماعی دارد، شواهد اندکی در مورد چگونگی فرآیند نوآوری اجتماعی وجود ...
بیشتر
مؤلفهی کلیدی رویکرد توانمندسازی از طریق نوآوری اجتماعی، این باور است که ذینفعان سیستم، میتوانند از منابع و مهارتهایی بهره-مند شوند که کمتر به کار گرفته شدهاند. علیرغم آنکه با توجه به حضور ذینفعان متعدد به منظور خلق مشترک ، چالشهای زیادی برای پیادهسازی نوآوری اجتماعی دارد، شواهد اندکی در مورد چگونگی فرآیند نوآوری اجتماعی وجود دارد. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از استراتژی اقدامپژوهی مشارکتی، به تحلیل چرخه نوآوری اجتماعی خودکفایی مرغی میپردازد که هدف آن توانمندسازی و ایجاد اشتغال برای افراد فاقد مهارت و در حاشیهمانده در بخشهایی از شهر تهران (مناطق فرحزاد و خاورشهر) بعنوان یک راه حل پایدار است. در این اقدامپژوهی، فعالیتهای کلیدی انجام گرفته در طی4 بخش چرخه نوآوری اجتماعی(1- تولید ایده با درک نیازها و شناسایی راهحلهای بالقوه2- توسعه، نمونهسازی و ارائه الگوی اولیه ایدهها3-ارزیابی، اجرا در مقیاس وسیع و انتشار ایدههای خوب4-یادگیری و تکامل) توسط محققان تحلیل شد. نتایج نشان داد جنبه های اثرگذار اقدامپژوهی مشارکتی مبتنی بر نوآوری اجتماعی بر توانمندسازی حاشیه نشینان عبارتند از: 1- ایجاد اشتغال برای افراد فاقد مهارت 2- از بین بردن چرخه فقر3-پایدارسازی فرآیند با ارتباط بین بخشهای مختلف زنجیره تامین مواد ارگانیک 4- تغییر موثر شیوهی کمک خیرین.