آناهیتا سیفی
چکیده
توانمندسازی یک فرایند چند جانبه است که در طی آن افراد و گروههایی که از سهم مساوی منابع برخوردار نیستند، بتوانند براساس شایستگی های خودشان به منابع دسترسی و بر آن کنترل داشته باشند. یکی از گروههای هدف مهم در توانمندسازی وکاهش فقر زنان هستند زنان تجربه های متفاوتی از فقر داشته و توانمندسازی زنان به چند دلیل اهمیت دارد: از جمله نقش زنان ...
بیشتر
توانمندسازی یک فرایند چند جانبه است که در طی آن افراد و گروههایی که از سهم مساوی منابع برخوردار نیستند، بتوانند براساس شایستگی های خودشان به منابع دسترسی و بر آن کنترل داشته باشند. یکی از گروههای هدف مهم در توانمندسازی وکاهش فقر زنان هستند زنان تجربه های متفاوتی از فقر داشته و توانمندسازی زنان به چند دلیل اهمیت دارد: از جمله نقش زنان در حفظ و مدیریت نهاد خانواده و تربیت نسل آینده، ایجاد اعتماد به نفس در آن ها می باشد. از اینرو نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به نقش برنامه توسعه ملل متحد از طریق اعتبارات خرد و بسیج اجتماعی و جلب مشارکت زنان در توانمندسازی آنان خواهد پرداخت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که برنامه توسعه ملل متحد با تاکید برحل نیازهای منحصربه فرد زنان و ارزشمند قلمداد کردن دانش آن ها در سیاستگزاری ها و برنامه ها، ارتقای حمایت اجتماعی، کمک به تخصیص منابع مالی، بهره جویی از شیوه های مشارکت محوردر راستای توانمندسازی زنان و کاهش فقرو با ارائه الگوها و برنامه توسعه ناحیه مدار در راستای افزایش خوداتکایی در سطح ملی با استفاده مؤثر و تقویت توانایی های مدیریتی وتخصصی زنان از طریق آموزش موفق عمل نموده است اما همچنان چالش هایی باقی است.
سجاد شرافت؛ مصطفی ازکیا؛ منصور وثوقی؛ سید محمد سید میرزایی
چکیده
هدف این پژوهش فهم تجربة زیستة طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام میباشد. رویکرد مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد میباشد. در این مطالعه کل دهستانهای استان شناسایی و از هر دهستان یک روستا- جمعاً 10 روستا - مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از 35 مورد مصاحبه عمیق و 7 مورد بحث گروهی به اشباع تئوریک دست ...
بیشتر
هدف این پژوهش فهم تجربة زیستة طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام میباشد. رویکرد مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد میباشد. در این مطالعه کل دهستانهای استان شناسایی و از هر دهستان یک روستا- جمعاً 10 روستا - مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از 35 مورد مصاحبه عمیق و 7 مورد بحث گروهی به اشباع تئوریک دست پیدا کردیم؛ مقوله «فقر و مناسبات نابرابر اقتصای، اجتماعی» به عنوان مقوله هستهای انتخاب گردید. شرایط علّی شکلگیری این مقوله، فقر موروثی، فقدان مهارت، بیکاری، طلاق، بیوگی، تجرد، تبعیض جنسیتی، ناباروری، انسداد اجتماعی، فقدان شبکههای اجتماعی، مهاجر بودن و معلولیت میباشد. از راهبردهای مورد استفاده جهت مواجهه با پدیده نابرابری و طرد اجتماعی میتوان به ایجاد گروههای متکثر و متضاد در روستاها، اختلاف و چند دستگی، کسب سرمایه نامشروع، انطباق و خود محروم سازی اشاره کرد. پیامدهای اتخاذ چنین راهبردهایی نیز آسیب پذیری، بدبینی، بی اعتمادی، مشارکت پایین، مواجهه با تنبیهات قانونی، تضعیف شبکههای اجتماعی، بیتفاوتی، یأس و سرخوردگی، بروز آسیبهای اجتماعی، خالی شدن روستاها از سکنه و تداوم فقر، نابرابری و طرد اجتماعی میباشد.