رسول صادقی؛ مریم ویژه؛ نسیبه زنجری
چکیده
چکیده هدف از این مقاله بررسی وضعیت و انواع خشونت خانگی و عوامل مرتبط با آن در بین زنان جوان متأهل شهر تهران است. دادهها از طریق اجرای پیمایش کمّی و شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای با حجم نمونه 405 نفر از زنان متأهل زیر 30 سال در مناطق مختلف شهر تهران گردآوری و با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس و رگرسیون چندمتغیری تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
چکیده هدف از این مقاله بررسی وضعیت و انواع خشونت خانگی و عوامل مرتبط با آن در بین زنان جوان متأهل شهر تهران است. دادهها از طریق اجرای پیمایش کمّی و شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای با حجم نمونه 405 نفر از زنان متأهل زیر 30 سال در مناطق مختلف شهر تهران گردآوری و با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس و رگرسیون چندمتغیری تجزیهوتحلیل شد. از نظریههای ترکیبی که بر چندبُعدی بودن خشونت و تأثیرپذیری آن از تعامل بین عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی تأکید دارند، استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد زنان مورد بررسی در طول زندگی زناشویی خود تجربه پنج شکل خشونت خانگی شامل؛ خشونت جسمی، روانی، کلامی، جنسی، و اقتصادی داشتهاند. در این میان، خشونت کلامی بیشترین و خشونت جنسی کمترین شیوع را داشته است. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد شیوع خشونت در ازدواجهای نامطلوب (ازدواج در سنین پایین، ترتیب یافته، و بدون شناخت)، ساختار غیرمشارکتی قدرت در خانواده، طبقه پایین اجتماعی، و بیکاری بهطور معناداری بیشتر بوده است. آموزش و مشاوره زوجین در امر همسرگزینی و دسترسی زنان به منابع و حمایتهای اجتماعی رسمی و غیررسمی جهت کاهش خشونت خانگی علیه زنان پیشنهاد میشود. واژههای کلیدی: خشونت خانگی، ازدواج ترتیب یافته، ساختار قدرت، طبقه اجتماعی، ساختارهای اجتماعی.
محمود مشفق
چکیده
چکیده این مقاله به سنجش اندازه اثر تعیینکنندههای گرایش به طلاق در پیمایشهای منتخب طی دوره 1394- 1374 میپردازد. روش تحقیق فراتحلیل است. محاسبه ضرایب اثر نشان میدهد که برخلاف پژوهشهای قبلی که نشاندهنده آن بودند که عواملی نظیر درآمد و بیکاری از عوامل درجه نخست گرایش به طلاق بودهاند، در حال حاضر شکل توزیع قدرت در خانواده با ضریب ...
بیشتر
چکیده این مقاله به سنجش اندازه اثر تعیینکنندههای گرایش به طلاق در پیمایشهای منتخب طی دوره 1394- 1374 میپردازد. روش تحقیق فراتحلیل است. محاسبه ضرایب اثر نشان میدهد که برخلاف پژوهشهای قبلی که نشاندهنده آن بودند که عواملی نظیر درآمد و بیکاری از عوامل درجه نخست گرایش به طلاق بودهاند، در حال حاضر شکل توزیع قدرت در خانواده با ضریب اثر 8/0 مهمترین عامل تعیینکننده طلاق شناخته شده و بعد از آن عواملی چون دخالت اطرافیان با ضریب اثر 71/0، رفتارهای خشونتآمیز با ضریب اثر 65/0 و مهارتهای اجتماعی و ارتباطی با ضریب اثر 62/0 مهمترین عوامل تعیینکننده طلاق در کشور هستند. با توجه به اینکه موازنه قدرت در خانواده ایرانی، دچار تغییرات اساسی شده است، مردان بایستی نقش تعیینکننده زنان در مدیریت و تصمیمگیریهای خانوادگی را به رسمیت بشناسند. مددکاران اجتماعی با توجه به تغییرات ایجادشده در ساختار خانواده بایستی در زمینه حل و مدیریت تعارضات خانوادگی، زوجین را کمک کنند و از طریق مداخلات مددکارانه بهموقع، به ترمیم روابط آسیبدیده در خانوادههای در شُرُف طلاق بپردازند.