نسرین بابائیان؛ علی یزدانی؛ احمد کلاته ساداتی؛ محیا حاج حسینی
چکیده
باتوجه به آمار روز افزون طلاق در ایران شاهد تعداد زیادی کودکان طلاق هستیم که درگیر آسیبهای اجتماعی، روانی و عاطفی فراوانی میشوند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. مددکاراناجتماعی به عنوان افراد متخصص میتوانند نقش موثری در کاهش این آسیبها ایفا کنند. هدف مطالعه تبیین اهمیت و نقش مددکاریاجتماعی در کار با کودکان است. پرسش اصلی ...
بیشتر
باتوجه به آمار روز افزون طلاق در ایران شاهد تعداد زیادی کودکان طلاق هستیم که درگیر آسیبهای اجتماعی، روانی و عاطفی فراوانی میشوند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. مددکاراناجتماعی به عنوان افراد متخصص میتوانند نقش موثری در کاهش این آسیبها ایفا کنند. هدف مطالعه تبیین اهمیت و نقش مددکاریاجتماعی در کار با کودکان است. پرسش اصلی این پژوهش این است که اثر بخشی مداخلات مددکاری اجتماعی بر کودکان طلاق مورد توجه قرارگرفته است؟ با استفاده از روش فراترکیب، 25پژوهش صورتگرفته در خصوص مداخلات مددکاریاجتماعی بر کودکان طلاق در بازه زمانی1970-2020 فارسی و انگلیسی زبان را انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. براساس یافتهها، پژوهشها در سه حوزه پیامدهای منفی طلاق والدین بر کودکان، مداخلات انجام شده در خصوص کودکان طلاق و نقش مددکاری اجتماعی دستهبندی شدند. پژوهشها نشان میدهند که مداخلات انجام شده در حوزه مشکلات روانی و عاطفی کودکان بوده است و به مسائل اجتماعی کودکان کمتر توجه شده است، در صورتی که خدمات تخصصی به کودکان طلاق ارائه نشود، آثار طلاق والدین در آنها نهادینه خواهد شد و بر طرف کردن آن هزینه هنگفتی برای فرد و جامعه دارد. یکی از گروههای ارائه دهنده خدمات تخصصی مددکاراناجتماعی هستند که به اهمیت نقش و خدمات تخصصی آنان کمتر توجه شده است. آنان میتوانند خدمات تخصصی و مناسبی را به خانوادهها و کودکان ارائه دهند تا از آسیبهای احتمالی پیشگیری کنند یا در صورت بروز مشکل صدمه کمتری به کودکان در امر طلاق والدینشان به وجودآید.
کرم حبیبپور گتابی؛ صلاح الدین قادری؛ زهرا رادپور
چکیده
پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت، سنخها و تجربة زیستة سالمندان در زمینة ناخشنودی در روابط خانوادگی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به مطالعة ناخشنودیهای سالمندان تهرانی در این روابط پرداخته است. روش نمونهگیری، نمونهگیری هدفمند با استراتژی دردسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 30 نفر از مردان و زنان سالمند شهر تهران بود که با ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت، سنخها و تجربة زیستة سالمندان در زمینة ناخشنودی در روابط خانوادگی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به مطالعة ناخشنودیهای سالمندان تهرانی در این روابط پرداخته است. روش نمونهگیری، نمونهگیری هدفمند با استراتژی دردسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 30 نفر از مردان و زنان سالمند شهر تهران بود که با آنها مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته انجام شد و دادهها با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) تحلیل شدند. یافتهها حاکی است که سالمندان ضمن درک غفلتگونه از ناخشنودی، تجارب چندگانهای از ناخشنودی و انواع آن داشتند که مهمترین آنها، سوءرفتار کلامی، سوءرفتار جسمی، سوءرفتار احساسی/عاطفی، بیاعتباری و نامراقبتی توسط اعضای خانواده بود. ناخشنودی را براساس نوع آن که سالمندان در روابط خانوادگی تجربه کردهاند، میتوان به 5 سنخ تقسیم کرد: عاطفی، کلامی، مراقبتی، اقتصادی و مالی، و جسمی. در مقابل، سالمندان استراتژیهای متفاوتی را برای مواجهه با این ناخشنودیها در پیش گرفتهاند که رایجترین آنها، سکوت و تساهل، و طرد انتخابی است. یافتهها دلالت بر آن دارند که سالمندان، اگرچه ناخشنودیهای مضاعف و چندگانهای را تجربه میکنند، اما شکل این تجربه فراگیر نبوده و از الگوی متفاوتی در بین سالمندان برحسب مرد و زن، بی/کمسواد و باسواد، و شاغل و غیرشاغل تبعیت میکند.