حسین قدرتی؛ شفیعه قدرتی؛ نرگس نیازی
چکیده
تحولات اجتماعی و فرهنگی در چند دهه اخیر سبب جذب بیشتر توانیابان در جامعه شده است اما هنوز وجود برخی موانع، از حضور توانیابان در جامعه و استفاده از فرصتهای توزیع شده در آن جلوگیری میکند. در این پژوهش ما بهدنبال شناخت و بررسی عوامل موثر بر وضعیت تمایل و دسترسی توانیابان به مشارکت اجتماعی و فرصتهای فعالیت داوطلبانه هستیم. رویکرد ...
بیشتر
تحولات اجتماعی و فرهنگی در چند دهه اخیر سبب جذب بیشتر توانیابان در جامعه شده است اما هنوز وجود برخی موانع، از حضور توانیابان در جامعه و استفاده از فرصتهای توزیع شده در آن جلوگیری میکند. در این پژوهش ما بهدنبال شناخت و بررسی عوامل موثر بر وضعیت تمایل و دسترسی توانیابان به مشارکت اجتماعی و فرصتهای فعالیت داوطلبانه هستیم. رویکرد پژوهش حاضر کیفی-کمی و ابزار جمعآوری داده، مصاحبههای عمیق فردی و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نظریات، تحقیقات پیشین و مضامین مستخرج از بخش کیفی است. دامنه سنی افراد مورد مطالعه از 15 تا 40 سال، انتخاب نمونه در بخش کیفی به روش گلوله برفی و مصاحبه عمیق فردی با 15 نفر از توانیابان و در بخش کمی یک تمام شماری از افراد 15 تا 40 سال مجتمع آموزشی نیکوکاری توانیابان در شهر مشهد است، تعداد پاسخگویان 137 نفر می باشد.در این پژوهش پس از استخراج مضامین از زمینه، به بررسی آماری ویژگی های فردی و جمعیت شناختی، ویژگی های شخصیتی توانیاب، نگرش جامعه ، وضعیت عملکرد مسئولین و نهادهای قانونی و وضعیت عملکرد رسانه ها از دید توانیاب، میزان رضایت از وضعیت اقتصادی، وضعیت دسترسی در فضای شهری و سیستم حمل و نقل عمومی و میزان دسترسی به امکانات آموزشی و محتوای درسی مناسب پرداختیم . نتایج حاکی از این است که سطح درآمد، وضعیت اقتصادی، دسترسی به فضای شهری، دسترسی به امکانات و محتوای آموزشی مناسب و نگرش منفی جامعه از عواملی است که بر وضعیت تمایل و دسترسی توانیابان به فرصتهای فعالیت داوطلبانه تاثیرگذار است.
شفیعه قدرتی
چکیده
چکیده ایران طی دهههای اخیر تغییرات زیادی را تجربه کرده است و یکی از آنها، افزایش نرخ طلاق است. طلاق آغاز فرایندی است با مشکلات فراوان و مطالعه حاضر به دنبال بررسی امنیت اجتماعی ـ اقتصادی و سرمایه اجتماعی و ارتباط آنها در بین زنان مطلقه است. روش تحقیق کمَی است و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شد. نمونه تحقیق شامل 200 نفر از ...
بیشتر
چکیده ایران طی دهههای اخیر تغییرات زیادی را تجربه کرده است و یکی از آنها، افزایش نرخ طلاق است. طلاق آغاز فرایندی است با مشکلات فراوان و مطالعه حاضر به دنبال بررسی امنیت اجتماعی ـ اقتصادی و سرمایه اجتماعی و ارتباط آنها در بین زنان مطلقه است. روش تحقیق کمَی است و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شد. نمونه تحقیق شامل 200 نفر از زنان مطلقه در شهر سبزوار است. پرسشنامه از اعتبار صوری برخوردار است و برای دستیابی به پایایی، آماره آلفای کرونباخ استفاده شد. به کمک آزمون تحلیل عامل، اعتبار سازهای ارزیابی شد. در تحلیل یافتهها از آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها نشان میدهد که احساس ناامنی اقتصادی زنان فقط اندکی بیش از ناامنی اجتماعی آنها است که بیانگر اهمیت پرداختن به حمایت اجتماعی از زنان مطلقه است زیرا با وجود بنیادی بودن اقتصاد و معیشت، نگرانیهای اجتماعیِ آنها تقریباً در همان حد است. میانگین سطوح اعتماد به اقوام بسیار پایین و نزدیک به اعتماد رقیق است و حوزه اعتماد غلیظ در آنها بسیار تنگ شده است. آزمونها مؤید وجود رابطه بین سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی ـ اقتصادی میباشد. بر این اساس افزایش احساس امنیت اجتماعی زنان مطلقه، معطوف به افزایش پیوندها و شبکههای اجتماعیِ آنها است و برای بهبود امنیت اقتصادی، لازم است راهکارهایی برای افزایش اعتماد اجتماعی آنها لحاظ گردد. مدل رگرسیونی، 30 درصد از تغییرات امنیت اقتصادی و 45 درصد از تغییرات امنیت اجتماعی را تبیین میکند.