رضا صفری شالی؛ تقی پارسامهر
چکیده
تحلیل متون گفتمانی سالهای 1368 تا 1376، نشان میدهد که گفتمان حاکم در این برهه، از نوع توسعه اقتصادی است، بر اساس این گفتمان شرط اصلی استقلال، عدالت، فقرزدایی و تداوم انقلاب و توسعه اقتصادی است. از الزامات و اقتضائات ضروری برای تحلیل خطمشیهای عمومی، این است که برنامههای این دوره را با توجه به روح حاکم در آن و در بستر گفتمان زمینهای، ...
بیشتر
تحلیل متون گفتمانی سالهای 1368 تا 1376، نشان میدهد که گفتمان حاکم در این برهه، از نوع توسعه اقتصادی است، بر اساس این گفتمان شرط اصلی استقلال، عدالت، فقرزدایی و تداوم انقلاب و توسعه اقتصادی است. از الزامات و اقتضائات ضروری برای تحلیل خطمشیهای عمومی، این است که برنامههای این دوره را با توجه به روح حاکم در آن و در بستر گفتمان زمینهای، مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین، هدف عبارت است از: تبیین نقش گفتمان سیاسی و اجتماعی توسعه اقتصادی در شکلگیری بحران صندوقهای بازنشستگی، بهعبارتدیگر ریشهها و عوامل بحران صندوقها در لایه گفتمانی مورد واکاوی و همچنین در قالب روایتپردازی، قابلیت «ساخت اجتماعی واقعیت آینده» مورد بحث قرار میگیرد. یافتهها نشان میدهد که مفهوم خطمشیهای بازنشستگی در بستر گفتمان توسعه اقتصادی، با توجه به مهمترین نشانه این دوره، یعنی «تولید و توسعه اقتصادی» با تفسیر خاص آن، بازنمایی شده است که مدلولهای سازگار با این معنا از قبیل تعدیل نیروی انسانی، کوچکسازی دولت و...دچار تقلیل معنایی شده و شرایط امکانی برای جهتگیریهای خاصی در خصوص تأمین اجتماعی و خطمشیگذاری بازنشستگی و انباشتگی بحران صندوقها و حمل روایت بحران برای دولتهای بعدی را فراهم کرده است.
سعید وصالی؛ رضا صفری شالی؛ مجتبی معیری
چکیده
چکیده قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با هدف جامعیت نگری، انتظام بخشی و یکپارچگی در برنامهها و فعالیتهای بخش تأمین اجتماعی کشور طراحی گردید. هدف از این نوشتار بررسی این قانون و ملاحظات موجود در تصویب و اجرای آن است و ضرورت آن بدین دلیل است که فقدانِ تأمین اجتماعی کارآمد، که به نهادی ضروری در ساختار جامعه ایران تبدیل ...
بیشتر
چکیده قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی با هدف جامعیت نگری، انتظام بخشی و یکپارچگی در برنامهها و فعالیتهای بخش تأمین اجتماعی کشور طراحی گردید. هدف از این نوشتار بررسی این قانون و ملاحظات موجود در تصویب و اجرای آن است و ضرورت آن بدین دلیل است که فقدانِ تأمین اجتماعی کارآمد، که به نهادی ضروری در ساختار جامعه ایران تبدیل شده است، خلأ جبرانناپذیری در بافت سیستم اجتماعی ایجاد میکند چرا که هرگونه تغییر در استراتژیهای تأمین اجتماعی منجر به تغییر در ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور خواهد شد. این پژوهش به روش کیفی و توصیفی- تحلیلی است و سه سطح تحلیل (مسئلهیابی، مسئلهشناسی و حل مسئله) در آن مورد توجه قرار گرفته است و با توجه به همین رویکرد میزان توفیق این قانون در هر یک از این سه حوزه نقد و ارزیابیشده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که قانون ساختار نظام جامع تأمین اجتماعی در دو سطح "مسئله یابی" و "مسئله شناسی" با توجه به نارساییهای اجتماعی و اقتصادی که سیاستهای تعدیل در طی برنامههای اول و دوم ایجاد کردند، منجر به این شد که دولتمردان به فکر تأمین اجتماعی گسترده بهمنزله چتر حمایتی در برنامه سوم توسعه (دولت هشتم) باشند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این قانون در سطح "حل مسئله" توفیق چندانی پیدا نکرده است. ازآنجا که این قانون در سال پایانی دولت هشتم به تصویب رسید بنابراین عملاً فرصت اصلاح اساسنامه صندوقهای بیمهای بر اساس اصول و قواعد محاسبات بیمهای در دولت هشتم را از دست داد و همین امر زمینهساز دستاندازیهای دولت بعدی شد که تصمیماتش عمدتاً ناشی از یکسویگی (یعنی دولتی شدن صرف) و به عبارتی عدم رعایت سهجانبه گرایی (دولت، کارگر، کارفرما) در مجموعه دستگاههای مرتبط با رفاه و تأمین اجتماعی بوده است. واژههای کلیدی: قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، سهجانبه گرایی، برنامه سوم، تأمین اجتماعی