ابراهیم احمدی
چکیده
بیشترِ روانشناسان، خوشبختی را زیاد بودن هیجانهای خوشایند و کم بودن هیجانهای ناخوشایند میدانند، امّا به باور ارسطو، انسانها زمانی خوشبخت هستند که هیجانهایی را داشته باشند که میخواهند داشته باشند، حتّی اگر آن هیجانها ناخوشایند باشند. پژوهش کنونی باهدف بررسی این نظریۀ ارسطو، به آزمون این فرضیه پرداخت که ناهمخوانی هیجانهایی ...
بیشتر
بیشترِ روانشناسان، خوشبختی را زیاد بودن هیجانهای خوشایند و کم بودن هیجانهای ناخوشایند میدانند، امّا به باور ارسطو، انسانها زمانی خوشبخت هستند که هیجانهایی را داشته باشند که میخواهند داشته باشند، حتّی اگر آن هیجانها ناخوشایند باشند. پژوهش کنونی باهدف بررسی این نظریۀ ارسطو، به آزمون این فرضیه پرداخت که ناهمخوانی هیجانهایی که فرد دارد و هیجانهایی که میخواهد داشته باشد، با افسردگی رابطۀ مثبت و با بهزیستی رابطۀ منفی دارد. در یک طرح همبستگی، فراخوان شرکت در پژوهش به سی هزار مشترک همراه اوّل و ایرانسل شهر تهران پیامک شد و 1410 نفر (564 مرد) با میانگین سنّی 26 سال در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش، یک پرسشنامۀ ساختۀ پژوهشگر برای اندازهگیری هیجانهای خواسته و داشته، مقیاس افسردگی مرکز پژوهشهای همهگیرشناختی و مقیاس رضایت از زندگی بود. تحلیلهای همبستگی و رگرسیون نشان دادند که ناهمخوانی مطلق هیجانهای خواسته و داشته (که نشان میداد هر آزمودنی تا چه اندازه هیجانهای دلخواه خود را تجربه کرده است)، حتّی در آزمودنیهایی که هیجانهای خوشایند را بیشتر و هیجانهای ناخوشایند را کمتر از آنچه میخواستند تجربه کردند و حتّی پس از کنترل آماری هیجانهای تجربهشده، توانست افسردگی بیشتر و بهزیستی کمتر را پیشبینی کند. پس خوشبختی فقط هیجانهای خوشایند نیست، بلکه هر هیجانی، اگر دلخواه ما باشد میتواند به خوشبختی ما کمک کند.