سجاد شرافت؛ مصطفی ازکیا؛ منصور وثوقی؛ سید محمد سید میرزایی
چکیده
هدف این پژوهش فهم تجربة زیستة طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام میباشد. رویکرد مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد میباشد. در این مطالعه کل دهستانهای استان شناسایی و از هر دهستان یک روستا- جمعاً 10 روستا - مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از 35 مورد مصاحبه عمیق و 7 مورد بحث گروهی به اشباع تئوریک دست ...
بیشتر
هدف این پژوهش فهم تجربة زیستة طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام میباشد. رویکرد مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد میباشد. در این مطالعه کل دهستانهای استان شناسایی و از هر دهستان یک روستا- جمعاً 10 روستا - مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از 35 مورد مصاحبه عمیق و 7 مورد بحث گروهی به اشباع تئوریک دست پیدا کردیم؛ مقوله «فقر و مناسبات نابرابر اقتصای، اجتماعی» به عنوان مقوله هستهای انتخاب گردید. شرایط علّی شکلگیری این مقوله، فقر موروثی، فقدان مهارت، بیکاری، طلاق، بیوگی، تجرد، تبعیض جنسیتی، ناباروری، انسداد اجتماعی، فقدان شبکههای اجتماعی، مهاجر بودن و معلولیت میباشد. از راهبردهای مورد استفاده جهت مواجهه با پدیده نابرابری و طرد اجتماعی میتوان به ایجاد گروههای متکثر و متضاد در روستاها، اختلاف و چند دستگی، کسب سرمایه نامشروع، انطباق و خود محروم سازی اشاره کرد. پیامدهای اتخاذ چنین راهبردهایی نیز آسیب پذیری، بدبینی، بی اعتمادی، مشارکت پایین، مواجهه با تنبیهات قانونی، تضعیف شبکههای اجتماعی، بیتفاوتی، یأس و سرخوردگی، بروز آسیبهای اجتماعی، خالی شدن روستاها از سکنه و تداوم فقر، نابرابری و طرد اجتماعی میباشد.