حبیب آقابخشی؛ ابوتراب طالبی؛ رسول گل جویی
چکیده
دو سوم زندانیان امکان دارد در طی سه سال اول آزادی از زندان دوباره مرتکب جرم گردند. مطالعه عوامل مرتبط با ارتکاب مجدد جرم برای برنامه ریزیهای عمومیحیاتی است.در این جستار تلاش بر این است تا با بررسی مقالات چاپ شده در خصوص ارتکاب مجدد جرم، نه تنها عوامل خطر موثر بر این پدیده را شناسایی کنیم، بلکه باتوجه به نتایج متناقض پژوهشها به ...
بیشتر
دو سوم زندانیان امکان دارد در طی سه سال اول آزادی از زندان دوباره مرتکب جرم گردند. مطالعه عوامل مرتبط با ارتکاب مجدد جرم برای برنامه ریزیهای عمومیحیاتی است.در این جستار تلاش بر این است تا با بررسی مقالات چاپ شده در خصوص ارتکاب مجدد جرم، نه تنها عوامل خطر موثر بر این پدیده را شناسایی کنیم، بلکه باتوجه به نتایج متناقض پژوهشها به بررسی اندازه اثر خلاصه تحقیقات بپردازیم. مقاله حاضر از نوع فراتحلیل است. در این پژوهش شاخص g هیجز به عنوان شاخص اندازه اثر مطالعات انتخاب گردید. برای محاسبهاندازههای اثر از نرم افزارCMA2استفاده شد.اندازه اثر خلاصه تصادفی 0.396 بود و اندازه اثر متغیرها از بالاترین تا پایین ترین به ترتیب عبارت بود از:متغیر اختلال شخصیت، سن پایین مجرم، نگرشهای حامیجرم، تحصیلات پایین، کژکارکردی خانواده، سابقه بزه در خانواده، خصوصیات شخصیتی مشکل ساز، پیشینه بزهی، همگنان آسیب زا، نوع قربانی، اختلالات روانشناختی، سوء مصرف الکل و مواد، بیکاری ومتغیر مستقل وضعیت سکونت . اندازه اثر عاملهای خطر در ارتکاب مجدد جرم، با توجه به دستهبندی کوهن دارای اندازه اثرهای کوچک و متوسط بود. بیشترین عوامل خطر بررسی شده، در سطح فردی بود که حاکی از غلبه دیدگاه فردی پنداری ارتکاب مجدد جرم در متون پژوهشی بود
حبیب آقابخشی؛ فاطمه جعفری؛ فائقه نعمت ساعتلو
چکیده
چکیده مقاله مزبور به ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها، و نظریههای مددکاری اجتماعی میپردازد. هدف مطالعه مزبور شناخت ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها و نظریههای مددکاری اجتماعی است که با روش "روایتی" صورت گرفته است. مواد و منابع مورد مطالعه، افزون بر جستارهای فلسفه علم، مقالههای خارجی "فلسفه شما از مددکاری اجتماعی" و همچنین ...
بیشتر
چکیده مقاله مزبور به ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها، و نظریههای مددکاری اجتماعی میپردازد. هدف مطالعه مزبور شناخت ارتباط فلسفه با رویکردها، مدلها و نظریههای مددکاری اجتماعی است که با روش "روایتی" صورت گرفته است. مواد و منابع مورد مطالعه، افزون بر جستارهای فلسفه علم، مقالههای خارجی "فلسفه شما از مددکاری اجتماعی" و همچنین "مقدمهای بر حرفه مددکاری اجتماعی و پایههای فلسفی آن" بوده است. فلسفه بهعنوان راهنمای اصلی در حرفه مددکاری اجتماعی است که مقدم بر رویکرد، مدل و نظریههاست، زیرا مجموعه مفاهیمی را در بر میگیرد که ذهن مددکار اجتماعی را درباره انسان و محیط پیرامونش به خود مشغول داشته و مشکلات ناشی از ارتباط بین آدمی و محیط بیرون، دغدغه اوست. همچنین مفاهیم است که شیوههای مداخله او را در سازگاری مردمان با طبیعت بیرونی هدایت میکند. نتیجه این که مفاهیم فلسفی، نگاه مددکاری اجتماعی به آدمی و جهان پیرامونش را شکل بخشیده، از نظریهها بهره برده و با در نظر گرفتن تفکر نقدی به مداخلههای گوناگون میپردازد.
حبیب آقابخشی؛ اسماعیل راشدی
چکیده
چکیده این پژوهش تاثیر میزان حمایت اجتماعی بر میزان توانمندی مقابله با بیماری را مورد مطالعه قرار داده است، نمونه مورد مطالعه تعداد یکصد نفراز بیماران زن مبتلا به سرطان سینه میباشد که به صورت سرپایی و بستری به بیمارستان طالقانی مراجعه کردهاند. با استفاده از روش تحقیق پیمایش و جمع آوری داده از طریق پرسشنامه و تجزیه تحلیل دادهها ...
بیشتر
چکیده این پژوهش تاثیر میزان حمایت اجتماعی بر میزان توانمندی مقابله با بیماری را مورد مطالعه قرار داده است، نمونه مورد مطالعه تعداد یکصد نفراز بیماران زن مبتلا به سرطان سینه میباشد که به صورت سرپایی و بستری به بیمارستان طالقانی مراجعه کردهاند. با استفاده از روش تحقیق پیمایش و جمع آوری داده از طریق پرسشنامه و تجزیه تحلیل دادهها با محاسبات آماری گوناگون مشخص شد که: بین حمایت اجتماعی و توانمندی مقابله با بیماری سرطان سینه رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. متغیرهای مستقل مورد مطالعه در این بررسی عبارتند از: «حمایت ملموس، عاطفی، محبت آمیز، اطلاعاتی، عاطفی، حمایت با تعاملات اجتماعی مثبت، حمایت منابع رسمی و غیررسمی و همچنین حمایت خانواده». هرکدام از متغیرهای مذکور رابطه مستقیم و معنی داری با متغیر وابسته یعنی «میزان توانمندی مقابله با بیماری» دارند. با تحلیل رگرسیون چند متغیره مشخص شد که از بین متغیرهای مستقل مورد بررسی، تنها متغیر و مهمترین متغیر پیش بینی کننده میزان توانمندی مقابله با بیماری، متغیر مستقل «حمایت با تعاملات اجتماعی مثبت» میباشد. در تحلیل رابطه متغیرهای زمینهای «سن و تحصیلات» با «میزان حمایت اجتماعی و توانمندی مقابله» آشکار شد که، متغیر زمینهای سن رابطه معکوس با میزان حمایت اجتماعی دارد. یعنی بیماران با سنین بالا نسبت به بیماران کم سن از حمایت اجتماعی کمتری برخوردار بودند و نیز متغیر زمینهای میزان تحصیلات، رابطه مستقیم با میزان حمایت اجتماعی دارد. زیرا با افزایش تحصیلات، حمایت اجتماعی نیز افزایش داشته داده است. همچنین تحصیلات با توانمندی مقابله نیز رابطه مستقیم و معنی داری داشته است. بنابراین تحقیق حاضر، نظریههای مطرح شده و پژوهشهای قبلی را مبنی بر تاثیر مثبت حمایت اجتماعی بر توانمندی مقابله و سلامت تقویت مینماید.