دانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63803920160922Measuring the Effect Size of Divorce Tendencies in Conducted Surveys During 1995-2015.
Mahmoud Moshfeghسنجش اندازه اثر تعیینکنندههای گرایش به طلاق در پیمایشهای انجامشده طی دوره 1394- 1374.141925510.22054/rjsw.2016.9255FAمحمودمشفقاستادیار جمعیتشناسی دانشگاه علامه طباطبائی. ) عضو پیوسته گروه مطالعات جوانان)Journal Article20180204چکیده<br /> <em>این مقاله به سنجش اندازه اثر تعیینکنندههای گرایش به طلاق در پیمایشهای منتخب طی دوره 1394- 1374 میپردازد. روش تحقیق فراتحلیل است</em><em>.</em><em> محاسبه ضرایب اثر نشان میدهد که برخلاف پژوهشهای قبلی که نشاندهنده آن بودند که عواملی نظیر درآمد و بیکاری از عوامل درجه نخست گرایش به طلاق بودهاند، در حال حاضر شکل توزیع قدرت در خانواده با ضریب اثر 8/0 مهمترین عامل تعیینکننده طلاق شناخته شده و بعد از آن عواملی چون دخالت اطرافیان با ضریب اثر 71/0، رفتارهای خشونتآمیز با ضریب اثر 65/0 و مهارتهای اجتماعی و ارتباطی با ضریب اثر 62/0 مهمترین عوامل تعیینکننده طلاق در کشور هستند. با توجه به اینکه موازنه قدرت در خانواده ایرانی، دچار تغییرات اساسی شده است، مردان بایستی نقش تعیینکننده زنان در مدیریت و تصمیمگیریهای خانوادگی را به رسمیت بشناسند. مددکاران اجتماعی با توجه به تغییرات ایجادشده در ساختار خانواده بایستی در زمینه حل و مدیریت تعارضات خانوادگی، زوجین را کمک کنند و از طریق مداخلات مددکارانه بهموقع، به ترمیم روابط آسیبدیده در خانوادههای در شُرُف طلاق بپردازند.</em><br /> <br /> دانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63803920160922The Relationship between Family Social Capital and Prosocial Behaviors
(Case Study: Yazd University Students)
Seyed Reza Javadian
Fatemeh Zeydabadi Nezhadرابطه سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه یزد).4475925610.22054/rjsw.2016.9256FAسیدرضاجوادیانگروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران0000-0001-9352-2120فاطمهزیدآبادی نژادگروه جامعه شناسی، دانشگاه یزدJournal Article20171026<strong>The Relationship between Family Social Capital and Prosocial Behaviors </strong> <br /><strong>(Case Study: Yazd University Students)</strong> <br /><strong>Seyed Reza Javadian<strong>[1]</strong> , Fatemeh Zeydabadi Nezhad<strong>[2]</strong></strong> <br />Received: 29/9/2017 Accepted: 2/10/2018 <br /><strong> </strong> <br /><strong>Abstract</strong> <br />The purpose of this study was to see the relationship between family social capital and prosocial behaviors in students, because family members play an important role in the re-production and re-distribution of social capital and in strengthening the prosocial behaviors and the sense of altruism in children. The statistical population was all students at Yazd University in 2014-2015. The sample (372 students) was selected through random convenience sampling. Data was collected through Prosocial Tendencies Measure Revised and social capital questionnaire which was developed by the researcher. Data was analyzed by Pearson correlation coefficient, T test and regression. The results showed that students' prosocial behaviors was more than average (M=78.4). The Pearson correlation coefficients of social capital dimensions (intimacy, monitoring, social participation, social norm, effectiveness, environmental trust, institutional trust) and students' prosocial behaviors, are statistically significant. Results also indicate that social norm, environmental trust, social participation, institutional trust and monitoring can explain up to 17 percent of the dependent variable. <br /><strong>Keywords:</strong> Prosocial Behavior, Altruism, Social Capital, Family, Student <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]. Assistant Professor in Social Work, Social Sciences Department, YazdUniversity, Yazd, <br /> Iran. (Corresponding Author). Javadian@yazd.ac.ir <br /> <br /> <br />[2]. M.A. in Sociology, Yazd University, Yazd, Iran. zeydabadifateme@yahoo.com<strong>چکیده</strong><br /> <em>ازآنجاییکه</em><em>اعضای</em><em>خانواده</em><em>بهمثابه</em><em>بازیگران مهم</em><em>در بازتولید</em><em>و</em><em>بازتوزیع</em><em>سرمایه</em><em>اجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی مطلوب و حس نوعدوستی در فرزندان ایفای</em><em>نقش مینمایند</em><em>، مطالعه حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب در دانشجویان پرداخته است. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 میباشد. نمونه 372 نفری از دانشجویان دانشگاه یزد با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سهبخشی سرمایه اجتماعی درون خانواده، سرمایه اجتماعی بیرون خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب استفاده شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، تی و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج مشخص کرد که میانگین رفتارهای </em><em>اجتماعی </em><em>مطلوب دانشجویان 4/78 بوده که از متوسط مقیاس بالاتر است. از طرفی ابعاد نزدیکی و نظارت سرمایه اجتماعی درون خانواده و ابعاد مشارکت اجتماعی، هنجار اجتماعی، اثربخشی، اعتماد به محیط و اعتماد نهادی سرمایه اجتماعی بیرون خانواده با رفتارهای اجتماعی مطلوب دانشجویان همبستگی معنیداری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای هنجار اجتماعی، اعتماد به محیط، مشارکت اجتماعی، اعتماد نهادی و نظارت توانستهاند 17 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.</em><br /> <strong><br /></strong>دانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63803920160922The Status of Social Hope in Iran
(Secondary Analysis of Social, Cultural and Moral Surveys)
Mohammad Amirpanahi , Mahdi Malmir , Mohsen Shokriani
Received: 11/6/2018 Accepted: 11/11/2018
Abstract
The present article is the result of a secondary analysis of the social, cultural and ethical status of Iran. This survey was conducted in 2017 on a large sample of 82500 inhabitants in 426 cities. In this research, the unit of analysis isوضعیت سنجی امید اجتماعی در ایران (تحلیل ثانویه پیمایش وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی).79106925710.22054/rjsw.2016.9257FAمحمدامیرپناهیگروه جامعه شناسی، داشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران ایرانمهدیمالمیرگروه جامعه شناسی ،دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانمحسنشکریانیکارشناسی ارشد جمعیت شناسی دانشگاه تهرانJournal Article20180611<strong>The Status of Social Hope in Iran </strong> <br /><strong>(Secondary Analysis of Social, Cultural and Moral Surveys)</strong> <br /><strong>Mohammad Amirpanahi<strong>[1]</strong> , Mahdi Malmir<strong>[2]</strong> , Mohsen Shokriani<strong>[3]</strong></strong> <br />Received: 11/6/2018 Accepted: 11/11/2018 <br /><strong> </strong> <br /><strong>Abstract</strong> <br />The present article is the result of a secondary analysis of the social, cultural and ethical status of Iran. This survey was conducted in 2017 on a large sample of 82500 inhabitants in 426 cities. In this research, the unit of analysis is the individual, but the analysis has been carried out at the provincial level. The main purpose of the article is to present the profile and the image of the social hope of the provinces of the country. According to the results of this article, a clear picture of the state of hope for the future among Iranians can be gained. For this purpose, in addition to a general description of the country's social hope index, according to a combined indicator, the relationship between people's assessment of past, present and future, has been studied and compared in different provinces of the country. The results of this study showed that there is a meaningful relationship between assessing people from the present time and assessing the past and future. Also, according to the combined index of social hope, first, overall, the average social hope among Iranians is negative for the next ten years, and secondly, the difference and inequality in the social hope of the future will increase among the provinces. <br /><strong>Keywords</strong>: Situation Assessment, National Survey of Social Status, Social Hope, Hope Policy, Sociology of Hope <br /> <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]. Assistant Professor of Sociology, Allameh Tabataba'i University <br /> <br /> <br />[2]. Assistant Professor of Sociology, ShahidBeheshtiUniversity <br /> <br /> <br />[3]. Master's degree in demography from TehranUniversity<strong>چکیده</strong><br /> <em>مقاله حاضر حاصل تحلیل ثانویه دادههای طرح ملی وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی ایران است که در سال 1395 بر روی یک نمونه بزرگ 82500 نفری ساکنان 426 شهر مرکز شهرستانهای کشور انجامشده است. در این تحقیق واحد مشاهده فرد است ولی سطح تحلیل استان بوده و هدف اصلی نیز ارائه نیمرخ و سیمای امید اجتماعی استانهای کشور است. برای این منظور علاوه بر توصیف کلی شاخص امید اجتماعی کشور، رابطه ارزیابی افراد از گذشته، حال و آینده بر اساس یک شاخص ترکیبی، در بین استانهای کشور بررسی و مقایسه شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که بین ارزیابی افراد از زمان حال با ارزیابی از گذشته و آینده رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با احتساب شاخص ترکیبی امید اجتماعی مشخص گردید اولاً درمجموع میانگین امید اجتماعی در بین ایرانیان برای ده سال آینده منفی و رو به کاهش است و ثانیاً تفاوت و نابرابری در امید اجتماعی به آینده در بین استانها بیشتر خواهد شد.</em><br /> <strong>واژههای کلیدی:</strong><em> وضعیت سنجی، پیمایش ملی وضعیت اجتماعی، امید اجتماعی، سیاست امید، جامعهشناسی امید</em>دانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63803920160922Investigating the effectiveness of social group intervention with cognitive-behavioral approach to resilience:
Case study: Female headed households supported by the Imam Khomeini Relief Committee of Qom Province
Hossein Yahyazadeh , Zahra Naderi Malekاثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی - رفتاری بر تابآوری مورد مطالعه؛ زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) استان قم.107139925810.22054/rjsw.2016.9258FAحسینیحیی زاده پیر سراییعضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطباییزهرانادری ملکمددکاری اجتماعی-دانشکده علوم اجتماعی- دانشگاه علامه طباطبایی-تهران.ایرانJournal Article20171214<strong>چکیده</strong><br /> <em>زنان سرپرست خانوار بهعنوان یکی از گروههای آسیبپذیر در جوامع با مسائل و مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی زیادی دستبهگریبان هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی </em><em>–</em><em> رفتاری برتابآوری زنان سرپرست خانوار است و روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جمعیت آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) استان قم بوده و از طریق روش تصادفی ساده 36 نفر از آنان انتخاب شدند. مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی </em><em>–</em><em> رفتاری در 12 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه تابآوری سیکسبی (2005) استفادهشده است. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس استفاده شد.</em><br /> <em>نتایج این پژوهش نشان میدهد بین میزان تابآوری زنان سرپرست خانوار در قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی تفاوت معناداری در زیرمقیاسهای تابآوری (معنا دادن بهسختی ها، نگرش مثبت، تعالی و معنویت، انعطافپذیری، حل مسئله فعال، ارتباطات، منابع اقتصادی و اجتماعی، شفافیت و بیان احساسات) بین زنان سرپرست خانوار در قبل و بعد از مداخله وجود دارد. همچنین 93 درصد از تغییرات تابآوری در گروه آزمایش بهوسیله برنامه آموزشی رویکرد شناختی </em><em>–</em><em> رفتاری صورت گرفته است. بنابراین بهکارگیری گستردهتر این نوع مداخله توسط متخصصان، میتواند بر توانمندسازی و بهبود سطح زندگی زنان سرپرست خانوار مؤثر باشد.</em><br /> <br /> دانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63803920160922Construction of sexual addiction system in iran
(According to the experience of a number of sex addicts)
Edris Soltani , Farah Torkamanبرساخت سامانه اعتیاد جنسی در ایران (بر اساس تجربه زیسته جمعی از معتادان جنسی) .141178926010.22054/rjsw.2016.9260FAادریسسلطانیدانشجو/ دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکزی تهران ایرانفرحترکمانهیأت علمی گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایرانJournal Article20180614<strong>چکیده</strong><br /> <em>اعتیاد جنسی وضعیتی است که در آن فرد توان کنترل بر رفتار جنسی خود را از دست میدهد و در نتیجه هم خود فرد و هم جامعه متحمل تجربیات زیانباری میشوند. این موضوع آسیب و تهدیدات بسیار جدی برای امنیت اجتماعی به وجود آورده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی مقولاتی است که در تجربه معتادان جنسی بنا بر بستر فرهنگی و اجتماعی ویژه شکلگرفته است. این پژوهش با رویکرد روششناختی پدیدارشناسانه، پژوهشی کیفی است و از روش گراندد تئوری برای پاسخ به سؤالات تحقیق استفادهشده است. اطلاعات با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شد. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری نظری و با معیار اشباع نظری، 40 نفر معتاد جنسی در تحقیق مشارکت داشتند. بر اساس یافتههای حاصل از این مطالعه هفت مقوله شامل: رفتار جنسی کانون کنشهای اجتماعی، بدکارکردی نهاد خانواده، هراس اجتماعی، حقارت اجتماعی/ طرد اجتماعی، بیپروایی جنسی، عقده محرومیت/رهایی میل جنسی و سرگشتگی هویت برساخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که کنش جنسی اعتیادگونه معتادان جنسی بهشدت متأثر از تجربیات و تعاملات خانوادگی- محیطی آنهاست که این کنش جنسی در ادامه زندگی معتادان جنسی با عدم کارکرد درست نهادهای دیگر اجتماعی همچون نهاد آموزشی و حقوقی تشدید شده است. بر این اساس هفت مقوله حاصل از اطلاعات تحقیق در حول مقوله هسته" اعتیاد جنسی، برساخت وضعیت فرایند-تعامل آنومیک " تنیده شدند.</em><br /> <strong>واژههای کلیدی:</strong><em>اعتیاد جنسی، برساخت اجتماعی، آشفتگی هویت، بیسامانی اجتماعی، اختلال جنسی</em>دانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63803920160922Relationship between Development and Divorce in Iran
Mansour Dayhoul , Sirous Ahmadi , Asghar Mirfardiرابطه توسعه و طلاق در ایران .180217926510.22054/rjsw.2016.9265FAمنصوردیهولمدیر گروه مطالعات اجتماعی شرکت بین المللی پردازش اطلاعات نقش کلیکسیروساحمدیدانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه یاسوجاصغرمیرفردیگروه جامعه شناسی دانشگاه شیرازJournal Article20180429<strong>Abstract</strong> <br />The purpose of this study was to investigate the relationship between socioeconomic development and divorce in Iran during the years 1392-1396. The present research is quantitative-longitudinal and has been done by time series method. The research variables have been collected and reviewed during the period 1360- 1392. The research is carried out at a macro level and therefore the studied community is the level of observation and analysis of the whole country. Theoretical framework, admission of divorce is the result of the evolution of value-added socio-economic development and Divorce rates are expected to increase as the country's level of development grows. The findings of the study indicate that along with the growth trend of development indicators during the period under study in the country, the amount of divorce has also increased significantly. The level of literacy and employment in the industrial sector in the short run has a negative effect on divorce and reduce divorce. While the four variables of literacy rates, employment rates in industry, life expectancy, and access to developmental infrastructure have a positive effect on divorce, they have increased divorce rates. <br /><strong>Keyword</strong>: Economic Development, Divorce, Time Series Method, Iran<strong>چکیده</strong><br /> <em>پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین توسعه اجتماعی - اقتصادی و طلاق در کشور در طی سالهای 1392-1360 انجامشده است. بنابراین رویکرد این پژوهش به موضوع توسعه و طلاق و برهمکنش آنها، رویکردی جامعهشناختی به مطالعه انحرافات و مسائل اجتماعی در بستر توسعه و تحولات اجتماعی است. تحقیق حاضر از نوع کمّی- طولی است که به روش سریهای زمانی (تحلیل ثانویه) انجامشده است. مشاهدات مربوط به متغیرهای تحقیق، در دوره زمانی 92-1360 جمعآوری و مورد بررسی قرارگرفته است. پژوهش در سطح کلان انجامشده و به همین دلیل جامعه مورد بررسی، سطح مشاهده و تحلیل، کل کشور است.</em><br /> <em>چارچوب نظری مبنای تحلیل، نظریه تغییر ارزشها در جوامع در حال گذار و پذیرش طلاق بهعنوان پیامد تحولات ارزشی توسعه اقتصادی- اجتماعی و برخورد ارزشها و هنجارهای مدرن با ارزشها و هنجارهای سنتی تخصیص نقشها در حوزه ازدواج و خانواده است، که انتظار میرود با افزایش سطح توسعهیافتگی کشور، میزان آن نیز افزایش پیدا کند. یافتههای مطالعه نشان میدهد که همراه با روند رشد شاخصهای توسعه در طول دوره مورد بررسی در کشور، میزان طلاق نیز افزایش قابلتوجهی پیداکرده است. بررسی روابط کوتاهمدت بین متغیرها نشان میدهد که از میان متغیرهای مورداستفاده جهت سنجش توسعه اقتصادی - اجتماعی، سطح باسوادی و اشتغال در بخش صنعت در کوتاهمدت تأثیر منفی بر طلاق داشته و باعث کاهش آن میشود درحالیکه بررسی روابط بلندمدت نشان میدهد که هر چهار متغیر نرخ باسوادی، میزان اشتغال در بخش صنعت، امید به زندگی و دسترسی به زیرساختهای توسعهای دارای اثر مثبت بر طلاق بوده و سبب افزایش طلاق شدهاند.</em><br /> <strong>واژههای کلیدی:</strong><em> توسعه اقتصادی - اجتماعی، طلاق، روش سریهای زمانی، ایران.</em><br /> دانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63803920160922The Comparison of Social Competence, self-efficacy and Psychological
well-being in Blind, Deaf and Normal Students
Ezatolah Ghadampour……………………………………………………255
Farnaz Radmehr
Leila Yousefvandمقایسه میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانشآموزان نابینا، ناشنوا و عادی.219260926610.22054/rjsw.2016.9266FAعزت الهقدم پوردانشیار روانشناسی تربیتی دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران (نویسنده مسئول)فرنازرادمهردانشجوی دکتری دانشگاه رازیلیلاحیدریانیدانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه لرستانJournal Article20170910<strong>چکیده</strong><br /> <em>هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانشآموزان نابینا، ناشنوا و عادی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر نابینا، ناشنوا و عادی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که با استفاده از روش علّی- مقایسهای از هر گروه (نابینا، ناشنوا، عادی) 30 نفر </em><em>به شیوه همتاسازی</em><em> با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. مقیاسهای </em><em>بهزیستی روانشناختی ریف (</em><em>(</em><em>RSPWB</em><em>، خودکارآمدی بندورا و کفایت اجتماعی فلنر اجرا شد. نتایج نشان داد که بین گروههای نابینا، ناشنوا و عادی از نظر میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی با یکدیگر تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0</em><em>P<</em><em>). بهنحویکه </em><em>میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانشآموزان عادی بیشتر از دانشآموزان نابینا و ناشنوا است. از سویی میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانشآموزان نابینا بیشتر از دانشآموزان ناشنوا است. با توجه به شیوع بالای نابینایی و ناشنوایی در جامعه، نتایج اینگونه تحقیقات باید در اختیار مراکز و سازمانهای مختلف مربوطه قرار گیرد تا آنها بتوانند بر اساس نتایج پژوهش، برنامهریزی مناسبی داشته باشند.</em><br /> <strong><br /></strong>