دانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63802420150823Popular Religion, Objective Disappointment and Female Strategy of Hopeness: A Study of Experience of Doanewisi in Sanandaj City By: Kamal Khaleghpanah Fatemeh Mirzavandian Akhtar Jelvandدین عامه، ناکامیهای عینی و استراتژی زنانه امیدواری: مطالعه تجربه دعانویسی در شهر سنندج.135706410.22054/rjsw.2015.7064FAکمالخالق پناهاستادیار جامعه شناسی دانشگاه کردستان (نویسنده مسئول).فاطمهمیرزاوندیانکارشناسی ارشد جامعه شناسیاخترجلوندکارشناسی ارشد مطالعات زنانJournal Article20151023<strong>Popular Religion, Objective Disappointment and Female Strategy of Hopeness: A Study of Experience of Doanewisi in Sanandaj City</strong> <br /><strong><em>Kamal Khaleghpanah<strong>[1]</strong> , Fatemeh Mirzavandian<strong>[2]</strong> , Akhtar Jelvand<strong>[3]</strong></em></strong> <br />Received: 22/10/2015 Accepted: 11/7/2016 <br /> <br /><strong>Abstract:</strong> <br />Everyday life includes the wide range of beief and religious and quasi religious practice. Theoretically, concept of popular religioun provides possible to discuss popular features of social, cultural and religious practices in everyday life. Popular religion in religious studies have neglected place, a concept that inside, outside and margin is the official religion. This article outlines the theoretical debate on the concept of popular religion Doanevisi to evaluate religious practice and experience it is among women in Sanandaj. Idea of article is that religion and public comments received in response to that objective to failures of people in everyday life. In constructuralist approach discovery in experience of women from Danvysy practice in the context of the grounded theory methodology. As a result of the experience of Danvysy is incoherent and flexible and emotional narrative. The emotional experience of religious practice Danvysy formed in relation with objective insecurity in everyday life. So religious practice Danvysy bridge the gap between subjective expectation and objective possibility. <br /><strong>Key Words:</strong> Popular Religion, Objective Disappointment and Female Strategy of Hopeness <br /> <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]. Assistant Professor, Depat.Sociology, KurdistanUniversity. (Corresponding <br /> Author). kkhaleghpanah@yahoo.com <br /> <br /> <br />[2]. MA, Sociology. KurdistanUniversity. fmirzavandian@yahoo.com <br /> <br /> <br />[3]. MA, Women Studies. ShahidBahonarKermanUniversity. ajelvand@yahoo.comچکیده<br /> <em>زندگی روزمره گستره وسیعی از باورها و کردارهای دینی و شبه دینی را دربرمیگیرد. به لحاظ نظری مفهوم دین عامه امکان بحث از ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی و مردمی بودن کردارهای دینی را در زندگی روزمره فراهم میکند. دین عامه جایگاهی مغفول در مطالعات دینی داشته است، مفهومی که در درون، بیرون و حاشیههای دین رسمی قرار دارد. این مقاله پس از بحثی نظری درباره مفهوم دین عامه، سعی در بررسی کردار دینی دعانویسی و تجربه آن در میان زنان شهر سنندج را دارد. ایده نظری مقاله حاضر این است که دین عامه و استقبال نسبت به آن پاسخی به ناکامیهای عینی افراد در زندگی روزمره است. مقاله با اتخاذ رویکردی برساختگرایانه، تجربه افراد از کردار دعانویسی را در چارچوب روششناسی زمینهای بررسی میکند. نتیجه آن که روایت افراد از تجربه دعانویسی نامنسجم و انعطافپذیر و عاطفی است. این تجربه احساسی از کردار دینی دعانویسی در پیوند با ناامنیهای عینی در زندگی روزمره شکل میگیرد. بنابراین کردار دینی دعانویسی خلاء میان انتظارات ذهنی و امکانات عینی را پر میکند.</em><br /> <strong>واژههای کلیدی</strong><em>: دین عامه، نظریه زمینه ای، برساخت گرایی، دعانویسی، امیدهای کوچک.</em>https://rjsw.atu.ac.ir/article_7064_cec91ce24b37efd896101fcfe47c5690.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63802420150823Popular Religion, Objective Disappointment and Female Strategy of Hopeness: A Study of Experience of Doanewisi in Sanandaj Cityتأثیر کاهش سرمایه اجتماعی بر آنومی اجتماعی زنان ساکن شهر تهران.3665706610.22054/rjsw.2015.7066FAاعظمپاک خصالدانشجوی دکترای جامعهشناسی، گروه علوم اجتماعی واحد علوم تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامیJournal Article20150815<strong>چکیده</strong><br /> <em>آنومی</em><em> اجتماعی به مطالعه بینظمیها و نابسامانیهای اجتماعی و اعمال و رفتاری میپردازد که در اجتماع غیر طبیعی تلقی میگردد و نیز شرایطی را مورد بررسی قرار میدهد که اصول و هنجارهای ارزشمند جامعه مورد بی توجهی و یا تخطی قرار میگیرد در دوران کنونی </em><em>آنومی اجتماعی در جامعه ما متوجه همه قشرها و گروههای اجتماعی از جمله زنان است. در این میان عارضه پذیری در میان این گروه اجتماعی به دلایل مختلف از اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که این موضوع هم به نقش و کارکرد زنان در امور تربیتی، اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد و هم با توجه به افزایش انحرافات اجتماعی در میان دختران جوان در سالهای اخیر تبعات و پیامدهای آن برای سایر قشرهای جامعه و در نهایت در کلیت اجتماعی نگرانیهای بیشتری را همراه داشته است. با توجه به این مسأله در این مقاله سعی بر این است که به بررسی آنومی اجتماعی زنان ساکن در شهر تهران با توجه به نقش سرمایه اجتماعی در آن بپردازیم.</em><em> برا</em><em>ی</em><em>ن</em><em>اساس شاخصهای</em><em>سرما</em><em>ی</em><em>ه اجتماع</em><em>ی که شامل</em><em>اعتماد و حمایتهای اجتماعی (سرمایه اجتماعی شناختی) و مشارکتهای اجتماعی (سرمایه اجتماعی ساختاری) میباشد، مورد</em><em>بررس</em><em>ی</em><em>قرار</em><em>میگیر</em><em>ن</em><em>د</em><em>.</em><em> در این پژوهش از</em><em>نظریههای کنترل اجتماعی و پیوند اجتماعی</em><em> و نظریه فشار </em><em>استفاده شده است.</em><em> جامعه آماری این پژوهش زنان 40-18 سال ساکن در شهر تهران است. روش این پژوهش پیمایشی است و پرسشنامه ابزار اصلی گردآوری اطلاعات مورد نیاز است. نمونهها از طریق روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای، با حجم نمونهای برابر با 400 نفر، از مناطق دو، هشت و شانزده شهر تهران انتخاب شدهاند. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آمارههای مختلفی چون تحلیل همبستگی و تحلیل چندگانه انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که بین تمام ابعاد سرمایه اجتماعی با آنومی اجتماعی زنان رابطه معنادار معکوسی وجود دارد.</em><br /> <strong>واژههای کلیدی</strong><strong><em>: </em></strong><em>سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، آنومی اجتماعی، زنان</em>https://rjsw.atu.ac.ir/article_7066_0444a103fd0e9b89c8c452f7f9d5909a.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63802420150823Type of Injury and Quality of Life among Veterans with Disabilities of Kermanshah Province
Siavash Gholipour , Seyedeh Zahra Parhizgar Kalat
Mohsen Gholipourنوع مجروحیت و کیفیت زندگی در میان جانبازان استان کرمانشاه .6699706710.22054/rjsw.2016.7067FAسیاوشقلی پوراستادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه رازی (نویسنده مسئول).سیده زهراپرهیزگار کلاتدانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائیمحسنقلی پوردانشجوی کارشناسی ارشد انسانشناسی دانشگاه تهرانJournal Article20160507<strong>چکیده</strong><br /> <em>ناتوانی و مشکلات روحی روانی، زندگی جانبازان را تحت تاثیر قرار میدهد. این تاثیر در میان آنها یکسان نیست. هدف اصلی این مقاله مقایسه کیفیت زندگی جانبازانِ بر حسب نوع مجروحیت در استان کرمانشاه است. چارچوب نظری آن مبتنی بر ادبیات کیفیت زندگی و روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان بالای 25 درصد استان کرمانشاه است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 368 نفر محاسبه و بر اساس نمونهگیری سیستماتیک تعیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که کیفیت زندگی جانبازان پایین است. کیفیت زندگی بر حسب نوع مجروحیت متفاوت است: در بعد جسمی برای جانبازان شیمیایی پایین و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی و اعصاب به نسبت بالاتر است؛ در بعد روانی برای جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی در سطح پایینتر و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی و ویژه در وضعیت بهتری قرار دارد؛ در بعد اجتماعی برای جانبازان شیمیایی در سطح پایینتر و برای جانبازان آمپوته، ترکیبی در وضعیت بهتری قرار دارد؛</em><em> سن و تعداد فرزندان بر کیفیت زندگی تاثیر معکوسی دارند. وضعیت اشتغال بر کیفیت زندگی تاثیر دارد، افراد شاغل از کیفیت زندگی بهتری برخوردارند.</em><br /> <br /> https://rjsw.atu.ac.ir/article_7067_48b837ce5da7a87935499f1010873f79.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63802420150823Influencing Factors on Social Health Among People Living With HIV/AIDS Focused on Social Support
Talaat Allahyari , Ayoub Eslamianعوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی افراد دارای اچ آی وی/ ایدز با تاکید بر حمایتهای اجتماعی .99130706810.22054/rjsw.2016.7068FAطلعتاله یاریدانشیار مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائیایوباسلامیاندانشجوی دکتری مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. (نویسنده مسئول).Journal Article20150125چکیده<br /> <em>بیماری ایدز که بواسطه ورود ویروس اچ آی وی به بدن وارد میشود سیستم ایمنی بدن را نشانه گرفته و همپای با تضعیف سلامت بدنی فرد، آسیبهای جدی به روابط اجتماعی و مشارکت وی در اجتماع وارد میسازد. از طرف دیگر منظور از سلامت اجتماعی ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افرد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی است که وی عضوی از آنهاست. هدف اصلی مقاله بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی در افراد مبتلا به اچآیوی/ ایدز تحت پوشش دو مؤسسه کاهش آسیب است. در این تحقیق تمرکز بر رابطه ابعاد حمایت اجتماعی (در دو بعد ساختاری و کارکردی) بر سلامت اجتماعی افراد مورد بررسی است.</em><br /> <em>روش تحقیق در این پژوهش کمی است و ذیل مطالعات مقطعی قرار میگیرد. ابزار گردآوری داده نیز پرسشنامه استاندارد حمایت اجتماعی و پرسشنامه سلامت اجتماعی است. روش نمونهگیری مورد استفاده در این تحقیق به صورت تمامشماری است به گونهای که اطلاعات مورد نیاز از تمامی افراد دارای اچ آی وی/ ایدز مراجعه کننده به دو موسسه کاهش آسیب که حاضر شدند در این پژوهش شرکت کنند و همچنین سایر بیمارانی که به نوعی با این افراد در ارتباط بوده و به روش گلوله برفی شناسایی شدند، جمع آوری گردید. در نهایتً 134 فرد دارای اچ آی وی/ ایدز در این تحقیق شرکت داشتند.</em><br /> <em>نتایج به دست آمده نشان میدهد که هر سه بعد حمایت ساختاری (عضویت در اجتماعات، شبکه اجتماعی شخصی و داشتن پیوند قوی) و دو بعد از حمایت کارکردی (حمایت ابزاری و حمایت عاطفی) با سلامت اجتماعی این بیماران رابطه معناداری داشتند. تنها حمایت اطلاعاتی بود که رابطهای معناداری با سلامت اجتماعی این افراد نداشت. از سه متغیر دیگر مهارتهای ارتباطی و باورهای مذهبی رابطه معناداری با سلامت اجتماعی افراد دارای اچ آی وی/ ایدز داشتند و بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و سلامت اجتماعی افراد مورد پژوهش رابطه معناداریبه دست نیامد.</em><br /> <br /> https://rjsw.atu.ac.ir/article_7068_102633f85a3f8b0f6e800532b628c60e.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63802420150823The Relationship Between Teaching the Social Skills and Social Health of High School Girl Students in the 19th Region of Tehran
Hossein Yahyazadeh , Zoleikha Arabgariرابطه آموزش مهارتهای اجتماعی و سلامت اجتماعی دانشآموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران .130166707410.22054/rjsw.2015.7074FAحسینیحیی زادهاستادیار مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائیزلیخاعربگریکارشناس ارشد مددکاری اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی (نویسنده مسئول).Journal Article20150125<strong>چکیده</strong><br /> <em>مقاله حاضر با عنوان "رابطه آموزش مهارتهای اجتماعی و سلامت اجتماعی دانشآموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران" بمنظور نشاندادن تأثیر نقش مددکار اجتماعی از طریق آموزش مهارتهای اجتماعی در ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانشآموزان انجام پذیرفته است. روش تحقیق این مطالعه آزمایشی میباشد و برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کییز استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از 450 دانشآموزان دختر مقطع اول دبیرستان منطقه 19 تهران در سال 1392 در 2 مدرسه بوده است. یکی از مدارس بعنوان گروه آزمایش (با تعداد ۳۶۶ نفر) و مدرسه دیگر بعنوان گروه کنترل (با تعداد ۸۴ نفر) درنظر گرفته شد. در مرحله پیشآزمون با استفاده از پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز میزان سلامت اجتماعی کلیه دانشآموزان جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت و براساس نرم افزار </em><em>SPSS</em><em> مشخص گردید که 15 نفر از گروه کنترل و 60 نفر از گروه آزمایش در سطح سلامت اجتماعی پایین (نمره 77 تا 33) قرار داشتند. درجهت ایجاد همسانسازی بین دو گروه، 15 نفر از 60 نفر گروه آزمایش که از نظر ویژگیهای زمینهای در سطح یکسان بودند، انتخاب شدند و به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارتهای اجتماعی قرار گرفتند. پس از اتمام دوره آموزش، در مرحله پسآزمون برای بررسی نقش آموزش مهارتهای اجتماعی در ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانشآموزان، از هر دو گروه درخواست تکمیل دوباره پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز شد. نتایج بدست آمده براساس آزمون </em><em>T</em><em> مستقل مشخص نمود که آموزش مهارتهای اجتماعی سبب ارتقا میزان سلامت اجتماعی دانشآموزان شده است.</em><br /> <strong><br /></strong>https://rjsw.atu.ac.ir/article_7074_7dc4b99bdb2a394f963be2129b3d24d6.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63802420150823Field Work in Social Work; Requirements and Functions
(Case Study: Allameh Tabatabai University)
By: Sattar Parvinکارورزی مددکاری اجتماعی: کارکردها و الزامات (مطالعه موردی دانشگاه علامه طباطبائی) .166196707510.22054/rjsw.2015.7075FAستارپرویناستادیار مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی0000-0001-6471-4668Journal Article20150715<strong>چکیده</strong><br /> <em>مقاله حاضر به بررسی الزامات و کارکردهای (با تأکید بر مسائل و چالشهای) مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی میپردازد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام استادان سرپرست کارورزی است. دادههای پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونهگیری، هدفمند و در دسترس بخشی و حجم نمونه برابر با 20 نفر است. یافتهها نشان میدهد که کارورزیهای رشته مددکاری با مسائلی</em><em><strong>[1]</strong></em><em> مانند عدم همکاری مؤسسات، سپردن فعالیتهای بیربط با حوزه مددکاری اجتماعی، کاهش تعداد مؤسسات نسبت به گذشته، عدم نظارت مؤثر و مناسب استادان سرپرست، پایین بودن حقالزحمه استادان، سلیقهای عمل کردن سرپرستان و نداشتن وحدت رویه در ارزیابی دانشجویان، عدم ارتباط مؤثر بین استادان سرپرست و دانشگاه، و کلیشهای شدن امور مربوط به کارورزی و تقلیل دادن آن به امور اداری، عدم نیل به سمت تخصصی شدن در حوزههای گوناگون مددکاری اجتماعی، وجود فاصله بین مبانی نظری و عملی در کارورزی، بیانگیزگی دانشجویان (بهویژه دانشجویان پسر)، مشکلات رفتوآمد دانشجویان، عدم توانایی دانشجو در برقراری ارتباط حرفهای و... مواجه است.</em><br /> <br clear="all" /><br /> <br /> [1]- لازم به ذکر است که این گونه مسایل در عمده مراکز آموزش عملی مددکاری اجتماعی داخلی و خارجی کم و بیش وجود دارد و به هیچ وجه قابل تعمیم به کلیت آموزش عملی مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی نمیباشد و این موارد صرفاً در برخی از فیلدها مشاهده میشود. با این حال تلاشهای بسیاری برای کاهش این گونه مسایل در سالیان گذشته در گروه مددکاری اجتماعی انجام شده است. https://rjsw.atu.ac.ir/article_7075_64d5db85c12fdaa02b795ffb66927511.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهشنامه مددکاری اجتماعی2476-63802420150823Pathology of Illegitimate Sexual Experiences
By: Abolfazl. Zolfaghari
Akram. Ramezaniآسیبشناسی روابط خارج از عرف دختران .196235707610.22054/rjsw.2015.7076FAابوالفضلذوالفقاریدانشیار جامعهشناسی دانشگاه شاهداکرمرمضانیکارشناس ارشد جامعه شناسیJournal Article20160613<strong>چکیده</strong><br /> <em>هدف اصلی این مقاله، مطالعه جامعه شناختی روابط خارج از عرف در میان گروهی از دختران است. از آن جایی که در جامعه ایران، رابطه جنسی فقط در قالب زوجیت مشروع شمرده میشود، این مقاله کوشیده است تا انگیزه دختران از برقراری روابط آزاد جنسی، نگرش آنها نسبت به این گونه روابط، پیامدهای روابط آزاد جنسی و عواملی که به زعم دختران مورد مطالعه در بروز این پدیده موثر است را درک کند. روش شناسی پژوهش، کیفی است. دادههای پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه منتظم، گردآوری شده است. همچنین براساس نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از معیار اشباع نظری، بیست و یک نفر از دخترانی که روابط آزاد جنسی را تجربه کرده بودند و در شهر تهران زندگی میکردند، در این مطالعه شرکت کردند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش نظریه زمینهای استفاده شده است. یافتههای به دست آمده با استفاده از روش نظریه زمینهای شامل مقولات عمده و یک مقوله هسته با عنوان "بازاندیشی در تعاملات جنسی" میباشد. این مطالعه نشان میدهد که دختران مورد مطالعه، در مورد روابط بین دو جنس بازنگری کردهاند و برخلاف آموزههای اجتماعی، مذهبی و فرهنگی، روابط جنسی که خارج از چارچوب زناشویی صورت میگیرد را مجاز تلقی کردهاند. </em><br /> <strong> </strong>https://rjsw.atu.ac.ir/article_7076_5b402bbd799070a5df3add169870422f.pdf